به گزارش خبرگزاری یولن؛ کریستیانو رونالدو یک پدیده ورزشی است که در سن ۴۰ سالگی همچنان گلزنی میکند. اکنون این فوقستاره پرتغالی هدفی جدید دارد؛ تبدیل شدن به اولین بازیکن پس از پله که به ۱۰۰۰ گل میرسد.
با این حال چگونه او توانسته است در آستانه دهه پنجم زندگی خود در اوج آمادگی جسمانی باقی بماند؟ ریکاردو ستیون، که رونالدو را بهخوبی میشناسد، رازهایی را فاش میکند که او را به یک پدیده واقعاً منحصربهفرد تبدیل کرده است.
رون در حرکت
این سفری ۳۵ ساله است؛ از روزهای نخست با پرستوهای آندورینا در زادگاهش مادیرا تا شنهای عربستان سعودی و النصر.
این مسیر شاهد آن بود که رونالدو پرتغال را در ژوئن به دومین قهرمانی لیگ ملتهای اروپا رساند. موفقیتی که نشان داد طول عمر ورزشی او نتیجه شانس نیست، بلکه حاصل تعهدی وسواسگونه به آمادگی جسمانی است. پسر زمانی «لاغر» که خود را به ماشینی تقریباً تخریبناپذیر تبدیل کرد و تمرکز او هرگز در هیچ مقطعی تغییر نکرده است. پس چگونه، علاوه بر استعداد طبیعی که او را از بسیاری پیش انداخت، پسری که از اعتیاد پدرش به الکل زخم خورده بود، اینقدر مصمم ماند تا بارها و بارها بازگردد و به رکورد گلزنی برسد که تنها پله، «پادشاه»، به آن دست یافته بود؟
پاسخ ساده است. از ۱۱ سالگی، وقتی رونالدو قسم خورد سختتر از هر کس دیگری کار کند و سلامتی را اولویت دائمی خود قرار دهد. این به معنای تمرین بیشتر از هر کس دیگر بود. اولین نفر وارد شود، آخرین نفر خارج شود. در سال ۲۰۰۳، وقتی همتیمیهای جدیدش در اولدترافورد او را «لاغر» خطاب کردند و تحقیرش کردند، این جرقهای شد برای یک وسواس و انگیزهای دائمی برای تراشیدن بدنش مانند سلاحی جنگی.
اکنون، در حالی که اکثر همنسلانش بازنشسته شدهاند، فداکاری او هنوز پایان نیافته است. رونالدو همچنان میخواهد سختتر از هر بازیکن دیگری کار کند، به گلزنی ادامه دهد و رکوردها را بشکند. این به معنای جلسات تمرینی تمامعیار ۵ روز در هفته گخ ترکیبی از کاردیوی انفجاری و وزنههای هدفمند است.
دوشنبه روز تمرین پا است. لانج برای استقامت و تعادل، پرش روی جعبه برای قدرت عمودی، پرشهای جانبی برای چابکی، اسکات با هالتر برای قدرت مرکزی و پرشهای بلند برای شتاب. هر تمرین بهصورت مدار انجام میشود. ۳ بار، تا عضلات با حافظه مورد نیاز برای تحمل خواستههای فوتبال در سطح بالا حک شوند. این تمرین برای خودنمایی نیست و کار بدنی او برای بقا در فوتبال حرفهای مهندسی شده است.
برای تغذیه این ماشین، دقت تغذیهای بیرحمانهای لازم است. رونالدو روزانه ۶ وعده غذایی، با فاصله زمانی هر ۳ یا ۴ ساعت میخورد. در بشقاب او فقط غذاهای منتخب مثل پروتئینهای بدون چربی مانند مرغ، سفیده تخممرغ و ماهی تازه برای ترمیم عضلات قرار دارد؛ کربوهیدراتهای پیچیده از برنج قهوهای و کینوا برای انرژی و آووکادو و روغن نارگیل برای چربیهای مفید. کوهی از سبزیجات تازه برای ریزمغذیها و هیچ غذای فرآوریشده، سرخشده یا شیرین در رژیم او دیده نمیشود و مقدار زیادی استیک و سالاد هم هست. رژیمی که روزانه ۳۲۰۰ کالری برای سوخترسانی مصرف میکند.
رونالدو این را «بدن فرمول یک» خود مینامد و نبود تتو روی بدنش را به همین شیوه توضیح میدهد: «آیا تا به حال خودروی فرمول یک را با برچسبهای پلاستیکی دیدهاید؟»
پس از هر تمرین، ریکاوری به مثابه یک آیین است. پس از هر جلسه تمرینی، چرت «خواب پلیفازیک» حداقل ۹۰ دقیقهای مقدس است.
از سال ۲۰۱۳، او بهطور منظم از کریوتراپی استفاده کرده و خود را برای ۳ دقیقه با اتاقهای کریو به ارزش ۵۰,۰۰۰ پوند، در تمام خانههایش، در دمای منفی ۱۰۰ درجه سانتیگراد قرار داده تا التهاب را کاهش دهد. رونالدو در فناوریهای پیشرفته خواب سرمایهگذاری کرده است که شامل اتاقهای هیپوکسیک، تشکهای HOGO به ارزش ۲۸,۰۰۰ پوند، پردههای خاموشی، محافظت در برابر میدان الکترومغناطیسی، کنترل دما و رطوبت میشود. او بهطور وسواسگونه دادههای بیومتریک را نظارت میکند و با دهها پزشک در سراسر جهان همکاری میکند تا هر جزئیاتی را بهینه کند.
سالهاست که با شرکتهایی مانند بیونیک همکاری میکند تا مکملهای سفارشیشدهای دریافت کند که بر اساس تجزیه و تحلیل هفتگی بیومتریک تهیه میشوند. اینها ویتامینهای عمومی نیستند، بلکه فرمولهای شخصیسازیشده برای پر کردن هر کمبودی هستند که در آزمایشهای خون او شناسایی میشود. هر جزئیات، از استراحت تا مکملها، به یک هدف واحد معطوف یعنی حفظ قدرت انفجاری و تمرکز او است.
حتی در فصل استراحت، روال تابستانی او کتابچهای از نظم است که با بیداری در ساعت ۶ صبح با غوطهوری در آب یخ، کشش زیر آفتاب، ۹۰ دقیقه تمرین در زمین انجام میشود. این سیستمی است سختگیر و بیامان و عاداتی که زمان را به متحد خود تبدیل کردهاند.
کریستیانو رونالدو بهعنوان پیشگام کاربرد علم در ورزش، مفهوم طول عمر ورزشی را با ادغام نوآوریهای فناوری، تحلیل دادهها و تیمی چندرشتهای از متخصصان متحول کرده است. با این حال قدرت جسمانی او تنها نیمی از داستانش را تشکیل میدهد. نیمه دیگر، قلعهای ذهنی است که در چالش با تردیدها، انتقادها و وزن گذشتهاش ساخته شده است. تنها هدف رونالدو این است که هر رورز پیروز شود. این غرور نیست بلکه این یقینی است که طی سالها با خاموش کردن منتقدان و تبدیل ناامیدی به سوخت پرورش یافته است.
وقتی هواداران منچستریونایتد او را تنها پسری میدیدند که بیش از حد ادا درمیآورد، او صبر طلب نکرد. در عوض، در سایهها تمرین کرد و نهتنها بدنش را، بلکه بخش روانی را نیز تراشید و ضعفهای ظاهری را به ایمانی پولادین تبدیل کرد.
هر شکست بزرگ جرقهای برای یافتن قدرت و هر سقوط، معمایی برای حل کردن بود. اتهامات خودخواهی در روزهای حضورش در رئال مادرید و ادعاهایی که میگفت او در بازیهای مهم گل نمیزند، خشم سوزانی را برانگیخت که به گلها و عملکردهای ویرانگر تبدیل شد.
پاسخ او به این انتقادات، ژستهایش پس از گلها، انگشت روی لبها، بازوهای باز، سینه فراخ، و فریاد «siiiiiuuuu» بود.
در مقایسه با دیگر بزرگان مدرن، رونالدو هیولایی فیزیکی بود. وقتی نیمار مصدوم میشد، رونالدو همیشه آنجا بود. وقتی زلاتان ابراهیموویچ در لحظات تعیینکننده فرومیریخت، رونالدو گل میزد.
پس از دیدن ناخنهای تخریبشده ابراهیموویچ، او تصمیم گرفت بهصورت وسواسگونه از پاهایش مراقبت کند و جلسات هفتگی با متخصص پا، کفیهای سفارشی، کفشهای تقویتشده را در نظر داشته باشد. همچنین ناخنهای پا که به رنگ سیاه رنگ شدهاند، آیینی که از بوکسورها وام گرفته شده تا از عفونت جلوگیری کند و بهعنوان زرهی روانی عمل کند. حتی ناخنهای دستش تا میلیمتر مراقبت میشوند تا در دوئلهای هوایی پاره نشوند.
در حالی که دیگران اوج میگرفتند و سقوط میکردند، اشتهای رونالدو ثابت ماند. حتی وقتی اروپا را به مقصد خلیج فارس ترک کرد. حرفه او درسی است در اینباره که چگونه میتوان فشار را به قدرت و تردید را به سلطه تبدیل کرد، پیگیری کمالی که فراتر از زمین و سالن بدنسازی است. در بیش از ۱۲۰۰ بازی، او هرگز به دلیل خستگی تعویض نشده است.
سر الکس فرگوسن و کارلو آنچلوتی مقاومت خارقالعاده او را تأیید میکنند و البته، آن پرش غیرطبیعی، رسیدن به ارتفاع ۹ فوت و ۶ اینچ، پرواز بالای مدافعان بلندقدتر، معلق ماندن در هوا مانند یک ستاره بسکتبال که توپ را در سبد فرو میبرد.
اکنون او در حال ساختن میراثی با پسرش، کریستیانو جونیور، است، با اشتراکگذاری روال، رژیم غذایی و فلسفه، و آموزش همان نظمها. هدف ۱۰۰۰ گل اکنون نزدیک است و کمتر از ۷۰ گل با آن فاصله دارد.
او قصد دارد سالها ادامه دهد و ذهنش را که بدن را هدایت میکند تغذیه کند، با این باور که محدودیتها برای فراتر رفتن ساخته شدهاند. و اثبات اینکه بزرگی، اگر با نظم و هوش دنبال شود، واقعاً میتواند فتح شود.
منبع: سان
۲۵۸ ۲۵۸