سایت خبری
famaserver
  • صفحه اصلی
  • اخبار ورزشی
  • بین الملل
  • اقتصادی
  • اخبار استانها
  • اخبار روز
  • سیاسی
  • علمی و فناوری
سایت خبری

سرتیتر خبرها

آخرین وضعیت پرونده راب مالی

آخرین وضعیت پرونده راب مالی

2 ساعت پیش
تعدادی از رهبران جهان سخنرانی نتانیاهو در سازمان ملل را ترک کردند

تعدادی از رهبران جهان سخنرانی نتانیاهو در سازمان ملل را ترک کردند

2 ساعت پیش
گروسی: قطع همکاری ایران با آژانس باعث افزایش تنش بین‌المللی می‌شود

گروسی: قطع همکاری ایران با آژانس باعث افزایش تنش بین‌المللی می‌شود

2 ساعت پیش
توافق برد برد یا بن‌بست محض؛ به بهانه چاپ پنجم «کیسینجر مذاکره‌گر»

توافق برد برد یا بن‌بست محض؛ به بهانه چاپ پنجم «کیسینجر مذاکره‌گر»

2 ساعت پیش
اسلامی: ایران همیشه اهل تعامل بوده اما غرب راه تقابل را انتخاب کرده است

اسلامی: ایران همیشه اهل تعامل بوده اما غرب راه تقابل را انتخاب کرده است

2 ساعت پیش
توصیه عراقچی به شورای امنیت

توصیه عراقچی به شورای امنیت

2 ساعت پیش
مقامات تندروی اسرائیل عازم نیویورک می‌شوند

مقامات تندروی اسرائیل عازم نیویورک می‌شوند

2 ساعت پیش
تظاهرات هزاران نفر برابر مقر سازمان ملل همزمان با سخنرانی نتانیاهو

تظاهرات هزاران نفر برابر مقر سازمان ملل همزمان با سخنرانی نتانیاهو

2 ساعت پیش
انتقاد رقیب نتانیاهو از سخنرانی در سازمان ملل

انتقاد رقیب نتانیاهو از سخنرانی در سازمان ملل

2 ساعت پیش
ایران برای ساخت چهار نیروگاه اتمی با روسیه توافق ۲۵ میلیارد دلاری امضا کرد

ایران برای ساخت چهار نیروگاه اتمی با روسیه توافق ۲۵ میلیارد دلاری امضا کرد

2 ساعت پیش

Home » سرنوشت پرونده هسته‌ای دست آمریکا است / ایران باید دکترین هسته‌ای را تغییر دهد / سه ضلع مذاکره، مقاومت و قدرت می‌تواند ایران را از بحران خارج کند

سرنوشت پرونده هسته‌ای دست آمریکا است / ایران باید دکترین هسته‌ای را تغییر دهد / سه ضلع مذاکره، مقاومت و قدرت می‌تواند ایران را از بحران خارج کند

زمان انتشار: 27 سپتامبر 2025 ساعت 10:26

دسته بندی: بین الملل

شناسه خبر: 629631

زمان مطالعه: 50 دقیقه

سرنوشت پرونده هسته‌ای دست آمریکا است / ایران باید دکترین هسته‌ای را تغییر دهد / سه ضلع مذاکره، مقاومت و قدرت می‌تواند ایران را از بحران خارج کند

سرنوشت پرونده هسته‌ای دست آمریکا است / ایران باید دکترین هسته‌ای را تغییر دهد / سه ضلع مذاکره، مقاومت و قدرت می‌تواند ایران را از بحران خارج کند

یولن، زهره نوروزپور: به وقت تهران بامداد یکشنبه اسنپ بک علیه ایران فعال خواهد شد. از اما ایران همچنان تا ۱۸ اکتبر که زمان انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ است سه ماه زمان برای دیپلماسی دارد. آیا می توان در این سه ماه کاری از پیش برد و ایران را بار دیگر از سایه جنگ و تحریم خارج کرد؟ سیدجلال دهقانی فیروزآبادی، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه علامه طباطبایی، در پاسخ به این سوال می گوید وقت هست اما نه اگر مذاکره ساده گرفته‌شود.

این استاد روابط بین‌الملل معتقد است در کنار آن باید یک نوع دیپلماسی اجبار قرار بگیرد یعنی ایران با تغییر دکترین هسته ای و تولید بمب و سلاح هسته‌ای قدرت چانه‌زنی را بالا ببرد. این تغییر زمانی می تواند به درستی و یک راه حل درست بیانجامد که در سه ضلع مذاکره، مقاومت و قدرت قرار بگیرد در غیر اینصورت دیپلماسی اجبار به تنهایی گزینه مطلوبی نخواهد بود. 

مشروح گفتگوی تفصیلی یولن با دکتر سیدجلال دهقانی فیروزآبادی نویسنده کتاب سیاست خارجی ایران، پژوهشگر و نظریه‌پرداز در امور بین الملل را در ادامه می‌خوانیم: 

پرونده هسته ای را به دامان آمریکا انداخت / اروپا مذاکره نیابتی با ایران می کند

*** با فعال‌سازی مکانیسم ماشه توسط سه کشور اروپایی، عملا سرنوشت پرونده هسته‌ای ایران دست آمریکا افتاده‌است، آمریکا حتی می‌تواند تلاش خود کشورهای اروپایی برای توقف اسنپ‌بک را هم وتو کند.  فکر می‌کنید با توجه به این موضوع آیا آمریکا آمادگی و تمایلی برای رسیدن به یک توافق منصفانه و برد-برد با ایران در پرونده هسته‌ای باشد؟

با کلیت سوالی که کردید موافقم. همین که اروپا الان عملا با فعال کردن مکانیسم ماشه، پرونده هسته ای را به دامان آمریکا انداخت. درست است که تا شش مهر وقت است که بازگشت تحریم ها قطعی شود. ولی به نظرم از هم‌اکنون می‌توان گفت قطعی است. بنابراین، عملا پرونده هسته ای به دست آمریکا افتاد و سرنوشتش به دست آمریکا است. اساسا نظر من این است که سه کشور اروپایی تحت فشار آمریکا ماشه را چکاندند. شاید اگر اروپا فارغ از امریکا بود، آنقدر تعجیل نمی کرد.

همانطور که در روزهای قبل از ۲۷ اوت که نامه به شورای امنیت نوشتند، روبیو تماس گرفته بود و به نوعی به وزرای خارجه اروپا اعتراض کرده بود که چرا آنقدر تردید دارید و زودتر نامه را بنویسید. اروپا تحت فشار آمریکا و ترامپ، سازوکار ماشه را به کارانداختند و از این  به بعد هم بیش از آن که مستقلا تصمیم بگیرند، تحت تاثیر آمریکا خواهند بود و یا به نوعی دنباله روی آمریکا خواهند بود. دلایل مختلفی برای این اقدام سه کشور اروپایی ذکر شده است. بنابر یک دیدگاه، علت یک بده بستان استراتژیک بین دو سوی آتلانتیک و متعهد کردن بیشتر آمریکا در امنیت اروپا و بخصوص حمایت اروپا در جنگ اکراین است که می تواند معامله ای بین اروپا و آمریکا باشد. ولی صرف نظر از علل و دلایل اقدام اروپا، نتیجه این است که اسنپ بک کلید خورده است و به احتمال زیاد اجرایی و اعمال می شود و تصمیم گیر اصلی آن نیز آمریکا خواهد شد. الان هم اروپا مذاکره نیابتی با ایران می کند و شاهد مذاکره نیابتی اروپا با ایران و به نوعی دلالی اروپا با ایران هستیم. حتی اعتقادم این است که حتی اگر اروپا هم بخواهد اسنپ بک را متوقف کند، آمریکا اجازه نخواهد داد. بر این اساس، فعال شدن عملی و اجرایی اسنپ بک در روز ۵ مهر قطعی است.
الان هم اروپا مذاکره نیابتی با ایران می کند و شاهد مذاکره نیابتی اروپا با ایران و به نوعی دلالی اروپا با ایران هستیم.

حتی اعتقادم این است که حتی اگر اروپا هم بخواهد اسنپ بک را متوقف کند، آمریکا اجازه نخواهد داد. بر این اساس، فعال شدن عملی و اجرایی اسنپ بک در روز ۵ مهر قطعی است. اما زمان انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ تا ۱۸ اکتبر است که موضوع دیگری است؛ تا تاریخ ۲۷ سپتامبر عملا امکان تمدید این قطعنامه وجود دارد؛ بنابراین، از زمان پس‌گشت قطعنامه‌های ششگانه و تحریم‌ها ۲۲ روز وقت هست تا زمان قطعنامه ۲۲۳۱ منقضی شود. پس از این، در صورتی اسنپ بک می تواند متوقف شود که قطعنامه جدیدی برای تمدید قطعنامه ۲۲۳۱ در شورای امنیت تصویب شود که آن هم خیلی بعید است؛ چون آمریکا قطعاً ان را وتو خواهد کرد.

لذا در تکمیل پرسش شما، سرنوشت پرونده هسته ای عملا به دست امریکا افتاد و موافقم که حتی اگر اروپایی ها بخواهند که آن را متوقف کنند، این اجازه به آن ها داده نمی شود. در این مرحله به نظرم دیپلماسی هسته ای ما در آینده باید بر این متمرکز شود که همانطور که اشاره کردم قطعنامه جدیدی تصویب شود که قطعنامه ۲۲۳۱ را تمدید کند. 

سرنوشت پرونده هسته‌ای دست آمریکا است / ایران باید دکترین هسته‌ای را تغییر دهد / سه ضلع مذاکره، مقاومت و قدرت می‌تواند ایران را از بحران خارج کند

توافق برد برد با آمریکا منتفی است

*** بخشی از سوال اول این بود که آیا ایران و آمریکا می توانند به توافقی برد برد برسند؟

اگر واقع بینانه به شرایط موجود نگاه کنیم، جواب منفی است. اعتقادم این است که آمریکا تمایلی ندارد که در کوتاه مدت توافقی برد برد با ایران امضا کند. وقتی آمریکایی ها می گویند مذاکره می کنیم، منظور این است که یک توافق و قرارداد یک جانبه که همه مطالبات امریکا را براورده کند و در مقابل آن، هیچ امتیازی هم به ایران ندهند. پس توافق برد برد منتفی است. دلیل این است که وقتی می گوییم دو طرف توافق کنند، یکی از شرایطش این است که دو طرف احساس کنند که وضعیت موجود و ادامه آن به ضرر آن‌ها است. شرط دوم نیز این است که توافق دست‌کم منافع حداقلی طرفین را تأمین کند. شرط اول در مورد آمریکا صادق نیست و شرط دوم نیز برای ایران وجود ندارد.

امریکایی ها اصلا چنین احساسی ندارند و معتقدند وضعیت موجود به نفعشان است؛ چون اسنپ بک که اعمال می شود و تحریم های خودشان هم که وجود دارد. تحریم های سازمان ملل هم باز می گردد و پرونده هم در شورای امنیت می آید و آمریکایی ها حق وتو دارند. پس هیچ عجله ای برای این که یک توافق متوازن و منطقی و برد برد با ایران داشته باشند، ندارند. مگر یک قرارداد یک جانبه که آن هم طبیعی است ایران آن را نمی پذیرد.امریکایی ها اصلا چنین احساسی ندارند و معتقدند وضعیت موجود به نفعشان است؛ چون اسنپ بک که اعمال می شود و تحریم های خودشان هم که وجود دارد. تحریم های سازمان ملل هم باز می گردد و پرونده هم در شورای امنیت می آید و آمریکایی ها حق وتو دارند. پس هیچ عجله ای برای این که یک توافق متوازن و منطقی و برد برد با ایران داشته باشند، ندارند. مگر یک قرارداد یک جانبه که آن هم طبیعی است ایران آن را نمی پذیرد.

نکته دیگر این است که برآورد امریکا و حتی اروپا این است که ایران گزینه ای جز تسلیم ندارد و به زودی شرایط بی قید و شرط آنها را می‌پذیرد. این تلقی ای است که آمریکا و اروپا دارند که این هم به نظرم حاکی از این است که امریکایی ها و حتی اروپایی ها به دنبال توافق برد برد نیستند. اروپایی ها و  بیشتر آمریکایی ها، دیر زمانی است که از مطالبه امتیازات هسته ای عبور کرده اند. آنها معتقدند که ایران امتیازات هسته ای را باید بدهد و علاوه بر آن نیز باید امتیازات موشکی و منطقه ای هم بدهد. بنابراین به دنبال توافقی جامعِ یک طرفه و حداکثری هستند، بدون این که حداقل منافع ایران را تامین کنند.

پس توافقی که به دنبال آن هستند، توافق برد –  باخت تمام‌عیار و بر اساس حاصل جمع جبری صفر است. یعنی باخت کامل ایران و برد کامل خودشان .پس مذاکرات هسته ای که زمانی بعد فنی و هسته ای و اقتصادی داشت را هم خیلی وقت است آمریکا از آن عبور کرده است؛ اصلا صحبت از امتیازاتی که آن ها باید یا می خواهند بدهند که شامل رفع و لغو تحریم ها می‌شود، نیست. بیشتر از تکالیف ایران صحبت می کنند تا حقوق ایران. {در صورتی} که مثلا در مذاکرات ۱۳۸۲ به بعد، مذاکرات حداقل دو  دهه بعد به هم پیوسته هسته ای و اقتصادی داشت. دو کمیته هسته ای و اقتصادی بودند؛ یعنی ما به ازای انجام تعهدات ایران، رفع تحریم ها است؛ که الان برای آن افق روشنی نمی بینم که آمریکایی ها حاضر باشند تحریم‌ها را لغو و یا حتی تعلیق کنند؛ به نوعی می توانم بگویم لغو و رفع تحریم ها را به حاشیه برده اند و خیلی یا اصلاً درموردش صحبت هم  نمی‌کنند. 

ادراک امریکایی ها و اروپایی ها از شرایط موجود، ببخشید وقیحانه، این است که ایران در شرایطی نیست که بتواند امتیازی بخواهد و شرط بگذارد. بر این اساس فکر می کنم مهم ترین اولویت دیپلماسی ما، تغییر این ذهنیت و ادراک امریکا است. در تحلیل یکی از تحلیل‌گران غربی هم به این موضوع اشاره شده بود که تلقی اروپا و آمریکا این است که ایران در شرف تسلیم است. در این صورت دیگر اساساً نمی‌توان از توافق سخن گفت چه برسد به توافق برد-برد؛ در این شرایط، توافق برد-برد اصلاً معنا دار نیست. پس اولویت ما باید این باشد که این ذهنیت و ادراک آمریکا و اروپا را تغییر دهیم، اگر به دنبال یک توافق برد برد هستیم. 

*** به طور ویژه بعد از جنگ ۱۲ روزه و تحولات اخیر، آیا ایران می تواند بدون دادن امتیازاتی در حوزه هایی که خط قرمز مذاکرات است، بتواند امتیازاتی در رفع تحریم ها از آمریکا بگیرد؟

باتوجه به توضیحاتی که ارائه شد، پاسخ منفی است. آن ها نه تنها امتیازات و خط قرمز هسته ای می خواهند، بالاتر از آن را هم مطالبه می کنند. الان اروپایی ها می گویند غنی سازی صفر و مذاکرات و توافق جامع که به نظرشان یعنی برنامه موشکی و نفوذ منطقه‌ای ایران.

امریکایی‌ها در صورت توافق جامع هم حاضر نیستند همه تحریم ها را رفع کنند

*** این که سطح توقعات طرف غربی آنقدر بالا است، فکر می کنید ایران چه می کند؟‌ آیا می پذیرد؟

ایران قطعاً نمی‌پذیرد. آمریکا نه تنها خواهان امتیازات هسته‌ای است بلکه خواهان امتیازات بیشتر از آن است. اروپایی ها هم همینطور هستند. برخی اوقات غنی سازی صفر و حتی برچیدن برنامه هسته ای و حتی محدودیت های موشکی و منطقه ای را تصریح می کنند. حتی در اخبار دیدم برخی از مقامات آمریکایی گفته بودند که نه تنها موشک های بالستیک باید محدود شوند، بلکه حتی ایران باید محدودیت موشک های میان برد را هم بپذیرد.

همانطور که اشاره شد، امتیازات فراهسته ای را امریکایی ها مطالبه می کنند. خیلی وقت است که امریکایی ها از توافق محدود موضوعی هسته ای عبور کرده اند. بنابراین امریکا حتی با اخذ امتیازات هسته ای حاضر نیست تمام تحریم های اولیه و ثانویه خودش را لغو کند. همینطور به احتمال زیاد وقتی اسنپ بک به طور کامل برگردد، تحریم های سازمان ملل به آن اضافه می شود که آن جا در قطعنامه  ۱۹۲۹ تصریح شده که فعالیت های موشکی بالستیک ایران محدودیت هایی خواهد داشت. پس این ادراک و برداشتی است که، البته به اشتباه،  امریکایی ها به آن رسیده اند. لذا نظرم این است که اگر خیلی هم بخواهم خوش بینانه بحث کنم، حتی امریکایی ها در صورت توافق جامع هم حاضر نیستند همه تحریم ها را رفع کنند. چه برسد به امتیازات هسته ای و لغو تحریم هایی که انتظار داریم.

اعتقاد ندارم که ایران، اروپا را منزوی کرده است، بلکه عملکرد اروپا این گونه بود

*** بسیاری از کارشناسان انتقاد می کنند که ایران در طول چهار سال گذشته به خواسته های اروپا بی توجهی کرده است و عملا اروپا را از مذاکرات کنار گذاشته است و این باعث شده است که نقش اروپا در معادلات کاهش پیدا کند. این تحلیل ها چقدر درست است؟

با این تحلیل موافق نیستم. مخصوصا بعد از اتفاقاتی که افتاده است، حتی قبل از آن هم اروپا خیلی بازیگر مستقلی نبود. حاشیه نشین شدن اروپا در بحث هسته ای خودخواسته بود. خود اروپایی ها به نحوی رفتار کردند که به حاشیه رفتند. بخصوص پس از خروج آمریکا از برجام در دوره اول ترامپ در سال ۲۰۱۸. از سال ۱۳۸۲ هم که به نوعی مذاکرات هسته ای ایران و سه کشور اروپایی شروع شد، همان زمان نظرم این بود که اروپا نمی تواند مستقل از آمریکا مشکل هسته ای را حل کند. اساسا اروپا یک بازیگر مستقل از امریکا در مسائل و حوزه های استراتژیک نیست. علیرغم همه تلاش هایی که اروپایی ها  بعد از جنگ جهانی دوم داشتند، در مسائل استراتژیک دنباله روی آمریکا هستند و اساسا بدون رضایت امریکا قادر به مذاکره مستقیم با ایران نبوده و نیستند. الان هم می گویند با امریکایی ها مذاکره کنید.

پس اروپا در حوزه های راهبردی دنباله روی محض امریکا است. در جنگ اوکراین نگاه کنید که اروپایی ها به دنبال این هستند که آمریکا از آن ها حمایت کند. از سه شرط اروپا برای تعویق اسنپ‌بک، یکی همکاری کامل ایران با آژانس، گزارش از مواد اورانیوم غنی شده بیش از شصت درصد بود و هست؛ اما مهم ترین این شروط این است که می گوید ایران با امریکا مذاکره کند و مشکلات خود را حل کند.

عملکرد اروپا نشان می دهد که اروپا دنباله روی امریکا است. اروپا نمی تواند به تنهایی این کار را انجام دهد. بنابراین عدم امکان یا اراده اروپا در انجام تعهداتش بعد از خروج آمریکا از برجام، او را حاشیه نشین کرد. عامل دیگری هم رخ داد که به نظرم جانبی است و جنگ اوکراین بود. جنگ اوکراین باعث شد اروپا پرونده هسته ای ایران را به جنگ اکراین گره بزند. نظر شخصی من این است که جنگ اوکراین بهانه ای شد که اروپا از انجام تعهداتش شانه خالی کند. چون تا قبل از آن هم علی رغم این که ایران یک سال در برجام بود، اروپایی ها نتوانستند کار مثبتی انجام دهند. به تعهدات خود عمل نکردند و ایران هم در قالب اقدامات جبرانی، عمل کرد. اعتقاد ندارم که ایران، اروپا را منزوی کرده است. بلکه عملکرد اروپا این گونه بود. 

دیپلماسی اجبار می تواند تغییر ایجاد کند

*** ایران تهدیدهایی را برای پس از بازگشت قطعنامه‌ها اعلام کرده‌است.  به نظر می‌رسد که تمامی این تهدیدها، از جمله تعلیق همکاری‌ها با آژانس، به جای اینکه منفعتی برای ایران داشته‌باشد، در نهایت به ضرر ایران تمام شود.  فکر می‌کنید ایران در واکنش به بازگشت قطعنامه‌ها چه کاری می‌تواند انجام دهد که منافع کشور را تامین کند؟

تا قبل از این که قطعنامه تمدید لغو تحریم ها در شورای امنیت رد شود، خودم اعتقادم این بود که دیپلماسی اجبار، مانع اسنپ بک در آن مرحله نمی شود. ولی الان معتقدم که تغییری در دیپلماسی هسته ای لازم است و به نوعی دیپلماسی اجبار می تواند تغییر ایجاد کند. این که در نهایت به ضرر ما تمام می شود، این به چگونگی مدیریت پرونده و بحران هسته‌ای بستگی دارد. اعتقادم این است که الان حداقل یکی از گزینه‌های محتمل برای پس از رخ دادن اسنپ بک، استفاده از دیپلماسی اجبار است. یعنی استفاده از اهرم هایی که ایران دارد، برای این که توافق متوازن برد برد را ممکن کند.

تهدید به خروج از NPT و آژانس، اگر به خودی خود باشد و فقط بگوییم که از NPT خارج می شویم و قطع کامل همکاری با آژانس می کنیم، گزینه کاملی نیست و نمی تواند ما را به مقصد و هدف برساند. اما اگر می خواهیم از این دو، ابزار سازی دیپلماتیک و مذاکراتی کنیم، به نظرم یک گزینه مقبول و معقول است. یعنی ایران برای چانه زنی با آمریکا در مذاکرات احتمالیِ آینده، تهدید به خروج و اقدام به خروج و قطع همکاری با آژانس کند تا در مذاکرات دیپلماتیک از آن به عنوان یک کارت استفاده کند.

تهدید به خروج از NPT و آژانس، اگر به خودی خود باشد و فقط بگوییم که از NPT خارج می شویم و قطع کامل همکاری با آژانس می کنیم، گزینه کاملی نیست و نمی تواند ما را به مقصد و هدف برساند. اما اگر می خواهیم از این دو، ابزار سازی دیپلماتیک و مذاکراتی کنیم، به نظرم یک گزینه مقبول و معقول است. یعنی ایران برای چانه زنی با آمریکا در مذاکرات احتمالیِ آینده، تهدید به خروج و اقدام به خروج و قطع همکاری با آژانس کند تا در مذاکرات دیپلماتیک از آن به عنوان یک کارت استفاده کند. یعنی راهبرد ابهام هسته ای برای چانه زنی در مذاکرات احتمالی آتی. تاکید می کنم که یک نوع دیپلماسی قهر آمیز و یا اجبار، می تواند یک گزینه باشد. ولی اگر این راهبرد بدون طراحی یک دیپلماسی و مذاکره فعال باشد، نتیجه بخش نخواهد بود.

به نظرم این تهدید یا اقدام، فی نفسه می تواند یک گزینه مقبول باشد، به شرط این که از آن اهرم سازی دپیلماتیک و مذاکراتی کنیم. مثلا یکی از پیشنهاداتی که قبل از اسنپ بک مطرح بود و الان هم هست، این است که ایران یک یادداشت خروج از NPT در مدت سه ماه را بدهد، ولی همزمان پیشنهاد مذاکره را هم بدهد. این دیپلماسی اجبار است. چیزی که که عرض کردم امریکایی ها به آن تمایل ندارند؛ شاید از این طریق بتوانیم اهرم سازی مذاکراتی و دیپلماتیک انجام دهیم.

یک گزینه و سناریوی دیگر، تسلیحاتی شدن برنامه هسته ای ایران است تا بازدارندگی استراتژیک ایجاد کند. تسلیحاتی شدن برنامه هسته ای ایران می‌تواند با دو هدف باشد؛ اول، ساخت و نگهداری بمب اتمی؛ دوم تولید سلاح هسته‌ای برای چانه‌زنی جهت دستیابی به یک توافق.

بنابراین، ۷۱ تن از نماینده های مجلس بیانیه داده بودند که ایران بمب بسازد و حفظ کند. این تسلیحاتی شدن برنامه هسته ایران با هدف بازدارندگی استراتژیک است. ولی ممکن است هدف دیگری هم وجود داشته باشد. یعنی ساخت سلاح هسته ای، نه برای حفظ، بلکه برای چانه زنی دیپلماتیک و بده‌بستان در مذاکرات؛  برای این که ممکن است فرضا بمب اتم ساخته شود، ولی نه برای حفظ آن بلکه برای معامله و چانه زنی. مثلا خنثی و امحای بمب در مقابل لغو همه تحریم‌ها. این سناریوی دیگری است.

پس یک سناریو می تواند تغییر دکترین هسته ای ایران بدون تسلیحاتی شدن باشد و سناریوی دیگر، تغییر دکترین هسته ای ایران با تسلیحاتی شدن باشد. فکر می کنم اساساً هیچکدام از این دو سناریوی تسلیحاتی شدن برنامه هسته‌ای، علاوه بر اینکه امکان پذیر نیست، در دستورکار دکترین دفاعی ایران هم قرار ندارد.

پس یک سناریو می تواند تغییر دکترین هسته ای ایران بدون تسلیحاتی شدن باشد و سناریوی دیگر، تغییر دکترین هسته ای ایران با تسلیحاتی شدن باشد.  
*** برخی ناظران و تحلیلگران معتقدند که با خروج از NPT  حتی چین و روسیه از ایران حمایت نخواهند کرد و بستر جنگ برای ایران فراهم می شود. 

بله، اگر بخواهیم صرفاً از این پیمان خارج شویم و هیچ کار دیگری نکنیم، حتی ممکن است چین و روسیه هم مخالف باشند. 

فی الجمله ایران به این نتیجه رسیده است که هزینه تسلیم از هزینه هر گزینه دیگری بیشتر است

*** یعنی چین و روسیه قبول می کنند که خارج شوید و در کنارش دیپلماسی را ادامه دهید؟

این امکان وجود دارد. چون با خروج از ان پی تی، ایران می خواهد اهرم سازی دیپلماتیک انجام دهد و هنوز خارج نشده است. طرف مقابل سه ماه فرصت دارد تا در یک مذاکره فشرده به یک توافق معنادار و متوازن و معقول برسد. آن جا می شود از روسیه و چین هم استفاده کرد. چون روسیه و چین رای موافق به پیش نویس قطعنامه تمدید لغو تحریم‌ها داده‌اند. عرضم این است که فقط خروج صرف از NPT کفایت نمی کند. اگر هشدار خروج و قطع همکاری با یک مذاکرات دیپلماتیک همراه شود، می تواند یک گزینه قابل تامل باشد. البته این که گزینه های مختلف یا سناریوهای مختلف هزینه دارند، طبیعی است.

در مقام تصمیم گیری استراتژیک، کشور و تصمیم گیرنده باید به این نتیجه برسد که تغییر دکترین هسته ای و تسلیم بی قید و شرط، کدام عاقلانه و به‌صرفه است. باید هزینه فایده کرد و مشخص کرد که کدامش به نفع کشور و کدامیک به ضرر آن است. البته تصمیم گیرنده باید به این جمع‌بندی برسد. البته به نظرم، فی الجمله ایران به این نتیجه رسیده است که هزینه تسلیم از هزینه هر گزینه دیگری بیشتر است.

عرضم این است که این گزینه‌ها و احتمالاتی است که بعد از اسنپ بک ممکن است محقق شود. یکی از این گزینه‌ها و سناریوها نیز تغییر حداقلی در دکترین هسته‌ای است که به نظرم محتمل است. این که انتخاب این گزینه به چه نتیجه‌ای می رسد، به دیپلماسی فعال و خلاق جمهوری اسلامی ایران بستگی دارد که با طرف های غربی و شرقی چطور بتواند این موضوع و بحران را مدیریت کند. 

این که در شرایط بعد از اسنپ‌بک چه کارهایی می شود کرد، اولا تقویت توان دفاعی کشور است که بسیار مهم است. این که امریکایی ها می گویند ایران گزینه‌ای جز تسلیم ندارد، بخشی به این بستگی دارد که این ادراک نادرست را با تقویت توان دفاعی کشور اصلاح کنیم. همینطور تقویت قدرت مردم پایه از طریق حفظ رضایت و حمایت مردم از سیاست خارجی است که بسیار مهم است. بارها گفته ام اگر بازدارندگی و قدرت ملی ایران چهار پایه هسته ای و موشکی و منطقه ای و مردمی داشته باشد، قدرت مردم پایه مهم ترین آن است. در شرایط فعلی، این مولفه قدرت بسیار مهم است و می تواند پشتوانه مذاکراتی برای مذاکره کنندگان ما باشد.

معمولا می گویند ایران دو گزینه دارد. غربی ها و اروپایی ها می گویند تسلیم، ما خودمان می گوییم مقاومت و تاب آوری. فکر می کنم الان اولویت سیاست خارجی و دیپلماسی ما باید یافتن گزینه ای بین این دو باشد. این دو گزینه، در منتهی الیه دو طرف طیف هستند. باید وسط آن ها با دیپلماسی فعال راه حلی پیدا کنیم. به نظرم این گزینه می تواند از طریق تقویت تاب آوری و قدرت نظامی و مردمی ما جهت تبدیل گزینه تسلیم به توافق باشد.

امریکایی ها به دنبال توافق نیستند؛ به دنبال تسلیم ایران هستند. اولین اولویت ما و تاکید دیپلماسی ما باید این باشد که گزینه تسلیم را به توافق تبدیل کنیم. به نظرم  راه حل در درون یک سه ضلعی شامل تاب آوری و مقاومت ملی، تقویت میدان و قدرت ملی ایران – نه فقط نظامی بلکه همه‌جانبه و قدرت مردمی  و مذاکره خلاق و فعال است. اعتقادم این است که این سه باهم می تواند یک راهبرد توافقی را  برای ما ایجاد کند. مقاومت لازم ولی به تنهایی کفایت نمی کند. مذاکره و میدان هم لازمند ولی به تنهایی کفایت نمی کنند. این سه، یک سه ضلعی است که گزینه توافقی از دل این سه ضلح بیرون می آید. راه حل در درون یک سه ضلعی شامل تاب آوری و مقاومت ملی، تقویت میدان و قدرت ملی ایران – نه فقط نظامی بلکه همه‌جانبه و قدرت مردمی  و مذاکره خلاق و فعال است. اعتقادم این است که این سه باهم می تواند یک راهبرد توافقی را  برای ما ایجاد کند. مقاومت لازم، ولی به تنهایی کفایت نمی کند. مذاکره و میدان هم لازمند ولی به تنهایی کفایت نمی کنند. این سه، یک سه ضلعی است که گزینه توافقی از دل این سه ضلح بیرون می آید. در دیپلماسی، هدف، تلاش برای مجاب شدن امریکا است که گزینه تسلیم ناممکن و پر هزینه است. این باز بر می گردد به این که این ادراک آمریکایی ها را تغییر دهیم و اعتقادم این است که با مذاکره صرف این اتفاق نمی افتد. این امر دو ضلع دیگر هم لازم دارد. یکی این که ما تاب آوری لازم را داشته باشیم و دیگری این که توان و امکان لازم برای دفاع از خود را داشته باشیم.

این جا دیپلماسی حداکثری همه جانبه از دو جانبه و چند جانبه و استفاده از ظرفیت های کشورهای مختلف از روسیه و چین و اعراب و مذاکره با طرف غربی لازم است. همینطور منطقه گرایی مثبت و همگرایی مثبت با منافع مشترک که می تواند به تأمین آن هدفی که داریم کمک کند.

پیشنهاد دیگر که ممکن است آزمایش آن بی ضرر باشد، ساز و کارهایی تحت عنوان ۳+۴ است. ضمن این که به صورت دو جانبه با طرف های غربی مذاکره می کنیم، شاید این ساز و کار را نیز به موازات آن در نظر گرفت. یعنی ایران و روسیه و چین بعلاوه سه کشور اروپایی و آمریکا مذاکراتی شکل دهند که بتوانیم به گزینه توافقی برد برد برسیم. اولویت و ارجحیت آمریکا چنین توافقی نیست.

جمله آخر این که معمولا می گوییم سیاست، هنر ممکنات است. برخی می گویند سیاست، هنر غیر ممکنات است. می توان گفت دیپلماسی هنر ممکنات است. یعنی هر چیزی که امکان دارد را انجام دهیم، حتی کارهایی که در نگاه اول غیر ممکن به نظر می رسد را آزمایش کنیم. این نظر من بود و ممکن است دیدگاه های دیگری وجود داشته باشد. 

*** با توجه به تحلیل شما و سناریوهایی که مطرح کردید برخی از ناظران معتقدند که دیگر مردم توان مقاومت ندارند، اگر اسنپ بک فعال شود، برخی آشوب های داخلی از لحاظ معیشتی رخ خواهد دهد. 

این که می گویم مدیریت تاب آوری همین است. 

من می گویم مذاکره، مقاومت و قدرت

*** خب با این شرایط چه‌طور این تاب‌آوری ممکن است؟

این که گفتم سیاست خارجی، هنر امکانات و ممکنات است به منظور کاهش فشار بر مردم است، اگر به سه ضلعی که گفتم توجه کنید، علاوه بر تاب‌آوری دو ضلع دیگر از جمله مذاکره دارد. برخی می گویند مذاکره یا مقاومت. دوگانه درست کرده اند. من می گویم مذاکره، مقاومت و قدرت. وقتی اسراییل به ایران حمله کرد، واکنش مردم مثبت بود و شاهد اتحاد ملی بودیم؛ چون مردم می گفتند ایران در حال مذاکره بود و مورد حمله قرار گرفت. و پس از تجاوز نیز با قدرت تمام به تجاوز اسراییل پاسخ داد.

بنابراین به نظرم اسنپ بک قطعی است و قطعنامه ها و تحریم ها بر می گردد. الان بحث است که کمیته متخصصین و نظارت بر تحریم ها می خواهد تشکیل شود، باتوجه به این که روسیه و چین مخالف برگشت تحریم‌ها هستند، همه این ها می تواند فرصت های دیپلماسی ایجاد کند که فشار در داخل کمتر شود.

عرضم این نیست که رها کنیم و بگوییم مردم تحمل کنند. اگر می گوییم مقاومت در سیاست خارجی داشته باشیم و تسلیم نشویم، منظور ما مقاومت در مذاکره برای تأمین منافع ملی است. اگر بخواهیم آن جا تسلیم نشویم و به توافق برد برد برسیم، دیپلماسی مقاومی می خواهیم که فشار بر مردم نیاید. به نظرم این شدنی است.

عده ای می گویند در طول دو روز در نیویورک مشکلات حل می شود. این واقع بینانه نیست. ما نمی توانیم موضوعات استراتژیک روابط بین الملل را ساده سازی کنیم که با یکی دو روز کل مشکل را حل کنیم. واقع بینانه عرض می کنم که اگر فکر کنیم در طول یک هفته می توانیم همه این مشکلات را حل کنیم که بیست سال است حل نشده است، این واقع بینانه نیست. این که مثلاً رئیس جمهور با رئیس جمهور آمریکا دست بدهند و مشکلات حل شود خیلی غیر واقع بینانه و ساده انگارانه است.

همه دوست داریم مشکلات حل شود و منافع ملی ما تامین شود. بخصوص روی مردم فشار نیاید. فکر نمی کنم هیچ میهن پرستی حاضر باشد مشکل حل نشود و مردم تحت فشار باشند. حتی کسانی که دیدگاه های مختلف دارند، فارغ از عده ای خیانت پیشه همه حسن نیت دارند و می خواهند مشکل حل شود و به صورت برد برد باشد.

دیدگاه ها به نظرم متفاوت است. ولی برخی ها خیلی ساده اندیشانه است که فکر کنیم در یک هفته می توان کل مشکلات ایران و آمریکا را حل کرد و در آن یک هفته همه تحریم ها لغو شود. خیلی بعید می دانم. حداقل ما که دانشجوی روابط بین الملل هستیم می دانیم که اینطور نیست. اگر طرف مقابل احساس کند نیاز به توافق دارید، قطعا توافق نمی کند. باید احساس کند که ادامه وضع موجود به ضرر آن است. الان این احساس را ندارد. باید کاری کنیم که احساس کند ادامه وضع موجود برای او هزینه ساز است. ولی این هزینه سازی برای مذاکره و رسیدن به توافق برد برد باشد و نه فقط برای خودش.  اگر طرف مقابل احساس کند نیاز به توافق دارید، قطعا توافق نمی کند. باید احساس کند که ادامه وضع موجود به ضرر آن است. الان این احساس را ندارد. باید کاری کنیم که احساس کند ادامه وضع موجود برای او هزینه ساز است. ولی این هزینه سازی برای مذاکره و رسیدن به توافق برد برد باشد و نه فقط برای خودش. 

یک انتظارات حداکثری از سفر رئیس جمهور به نیویورک هم ایجاد می کنند که براورده نخواهد شد. آن وقت هر دستاوردی که رئیس جمهور از نیویورک داشته باشد هم زیر سوال خواهد رفت. نباید انتظارات غیر واقع بینانه و غیر قابل تحقق ایجاد کنیم و بعد بگوییم سفر رئیس جمهور و دیپلماسی ناموفق بود. بلکه باید هدف گذاری واقع بینانه برای دیپلماسی و حضور رئیس جمهور و سفر دیپلماتیک تعریف کرد. وقتی اهداف غیر قابل دستیابی تعریف می کنید، هرچه کمتر از آن رخ دهد، می گویید سفر شکست خورد. پس انتظارات معقولی باید داشته باشیم و درک درست و شناخت و تحلیل درستی باید داشته باشیم.

بسیار بعید می دانم که ریاست محترم جمهور در یک حضور کوتاه دیپلماتیک در نیویورک قادر باشد همه مشکلات ما را حل کند. الفبای روابط بین الملل این را به ما می گوید. البته ریاست محترم جمهور و وزیر محترم امور خارجه باید از همه امکانات و ظرفیت‌های دیپلماتیک استفاده کنند. مثلاً در همین سفر با سران سه کشور اروپایی دیدار و گفتگو کنند تا بلکه بتوان راه حلی پیدا کرد ولو برای بعد از اسنپ‌بک.

۳۱۵/۴۲

حتما بخوانید : السیسی به اسرائیل هشدار داد / هیچ‌کس از من نمی‌خواهد که زندگی مصری‌ها را در گروی رساندن کمک ها و ورود به یک درگیری قرار دهم
برچسب ها
ایالات متحده آمریکا
اشتراک گذاری

اخبار مرتبط

  • آخرین وضعیت پرونده راب مالی
    آخرین وضعیت پرونده راب مالی 2 ساعت پیش
  • تعدادی از رهبران جهان سخنرانی نتانیاهو در سازمان ملل را ترک کردند
    تعدادی از رهبران جهان سخنرانی نتانیاهو در سازمان ملل را ترک کردند 2 ساعت پیش
  • گروسی: قطع همکاری ایران با آژانس باعث افزایش تنش بین‌المللی می‌شود
    گروسی: قطع همکاری ایران با آژانس باعث افزایش تنش بین‌المللی می‌شود 2 ساعت پیش
  • توافق برد برد یا بن‌بست محض؛ به بهانه چاپ پنجم «کیسینجر مذاکره‌گر»
    توافق برد برد یا بن‌بست محض؛ به بهانه چاپ پنجم «کیسینجر مذاکره‌گر» 2 ساعت پیش

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دسته بندی موضوعات

  • آذربایجان شرقی 577
  • آذربایجان غربی 484
  • اجتماعی 8457
  • اخبار استانها 35
  • اخبار بورس 276
  • اخبار تکنولوژی 120
  • اخبار روز 42
  • اخبار ورزشی 11193
  • اردبیل 359
  • اصفهان 603
  • اقتصادی 7573
  • البرز 1631
  • ایلام 246
  • بازار کار 389
  • بوشهر 165
  • بین الملل 18979
  • تبلیغات 20
  • تهران 342
  • چند رسانه ای 0
  • چهارمحال و بختیاری 761
  • خراسان جنوبی 309
  • خراسان رضوی 668
  • خراسان شمالی 166
  • خوزستان 384
  • زنجان 310
  • سبک زندگی 389
  • سلامت 3119
  • سمنان 2082
  • سیاسی 7764
  • سیستان و بلوچستان 5
  • عکس 79
  • علمی و فناوری 5517
  • فارس 404
  • فرهنگ و هنر 5101
  • قزوین 547
  • قم 330
  • کاریکاتور 78
  • کردستان 538
  • کرمان 2091
  • کرمانشاه 478
  • کهگیلویه و بویراحمد 444
  • گلستان 315
  • گیلان 335
  • لرستان 18
  • مازندران 84
  • مرکزی 5
  • هرمزگان 398
  • همدان 603
  • یزد 160
famaserver

جدیدترین مقالات

  • آخرین وضعیت پرونده راب مالی
    آخرین وضعیت پرونده راب مالی 5 ساعت پیش
  • تعدادی از رهبران جهان سخنرانی نتانیاهو در سازمان ملل را ترک کردند
    تعدادی از رهبران جهان سخنرانی نتانیاهو در سازمان ملل را ترک کردند 5 ساعت پیش
  • گروسی: قطع همکاری ایران با آژانس باعث افزایش تنش بین‌المللی می‌شود
    گروسی: قطع همکاری ایران با آژانس باعث افزایش تنش بین‌المللی می‌شود 5 ساعت پیش
  • توافق برد برد یا بن‌بست محض؛ به بهانه چاپ پنجم «کیسینجر مذاکره‌گر»
    توافق برد برد یا بن‌بست محض؛ به بهانه چاپ پنجم «کیسینجر مذاکره‌گر» 5 ساعت پیش
  • اسلامی: ایران همیشه اهل تعامل بوده اما غرب راه تقابل را انتخاب کرده است
    اسلامی: ایران همیشه اهل تعامل بوده اما غرب راه تقابل را انتخاب کرده است 5 ساعت پیش

لینکهای پیشنهادی

سرور مجازی | خرید هاست | دانلود نرم افزار | یادگیری زبان آلمانی

میزبانی در هاست لینوکس فاماسرور