به گزارش خبرگزاری یولن، بانو جانگ در سریال دونگیی زنی از طبقۀ پایین اجتماع بود که توانست به مقام همسری امپراتور برسد، اما بعدها به خاطر توطئهای که علیه ملکه اینهیون ترتیب داده بود به اعدم محکوم شد.
سریالهای دیگری مثل «زندگی برای عشق» هم هستند که ماجرا را طور دیگری روایت کردهاند و بانو جانگ را در قالب یک قهرمان عاشق به تصویر کشیدهاند.
به گزارش فرادید؛هر کدام از این سریالها در کنار تاثیرات و الهاماتی که از واقعیت تاریخی گرفتهاند، جنبههایی تخیلی را نیز به داستان خود اضافه کردهاند و تلاش کردهاند از زاویهای متفاوت و منحصر به فرد به موضوع بپردازند.
اما در بین همۀ این آثار فیلم «سایههای قصر» بدون شک تخیلیترین، متفاوتترین و رازآلودترین روایت را از رویدادهای قصر در دوران زندگی بانو جانگ ارائه کرده است.
ماجرای فیلم بیشتر متمرکز بر زندگی و روابط پیچیدۀ بین بانوان قصر است. در آغاز داستان متوجه میشویم که امپراتور از ملکۀ خود صاحب فرزندی نشده تا وارث تاج و تخت باشد. اما در همین زمان یکی از صیغههای امپراتور یعنی بانو جانگ (هویبین) فرزند پسری به دنیا میآورد.
زمزمهها برای جانشینی این فرزند بالا میگیرد؛ این اتفاقی است که میتواند هویبین را از یک صیغۀ سلطنتی به مقام مادر ولیعهد ارتقا بدهد. اما یک شب جسد یکی از بانوان قصر که خدمتگزار هویبین بوده پیدا میشود.
از اینجا پای یک پزشک زن به نام چون ریونگ به ماجرا باز میشود. او بعد از معاینۀ جسد متوجه میشود که بانوی قصر به قتل رسیده و نکتۀ عجیب دیگر اینکه به نظر میرسد او قبلا فرزندی به دنیا آورده است؛ این در حالی است که بانوان خدمتگزار قصر همگی سوگند عدم ازدواج خوردهاند.
چون ریونگ برای کشف حقیقت ماجرا دست به کار میشود و در این مسیر به رازهایی تاریک از حوادث پشتپردۀ قصر پیمیبرد. اما فضای رازآلود فیلم فقط به دسیسهها و توطئههای پنهانی بانوان دربار محدود نمیشود؛ «سایههای قصر» از این مرحله پا را فراتر میگذارد و نوعی داستان ارواح را نیز وارد ماجرا میکند.
فیلم «سایههای قصر» به واسطۀ نوع روایت خاص و ماورائیاش یک تجربۀ متفاوت برای همۀ کسانی است که از تماشای سریالهای تاریخی کرهای مثل «دونگیی» لذت بردهاند. این فیلم مخاطب را به زوایای تاریک اتاقهای قصر چوسان میبرد و لایههای تیرۀ زندگی در میان رنگهای شاد قصر را به تصویر میکشد.
۲۲۰۵۷
