یادداشت میهمان؛ شیعیان عربستان و اعدام دهها زندانی؛ از سکوت تا انفعال

یادداشت میهمان؛ شیعیان عربستان و اعدام دهها زندانی؛ از سکوت تا انفعال
سرویس بینالملل یولن؛ یادداشت میهمان*، سید هاشم رضوی – محمد بن سلمان تنها یک هفته پس از آنکه در مصاحبه مفصل خود با مجله آمریکایی آتلانتیک از حذف حکم اعدام در عربستان جز در مورد قصاص نفس سخن گفت، بزرگترین اعدام جمعی تاریخ سعودی را در شنبه هفته گذشته به راه انداخت و ۸۱ زندانی سیاسی و امنیتی و جنایی را در یک روز گردن زد.
عوامل متعددی از جمله درگیر بودن افکار عمومی با بحران اوکراین، نیاز کشورهای غربی به نفت عربستان و خلاصی از معارضان سیاسی در سایه حکومت با ثبات ملک سلمان را می توان برخی از این علل خواند.
نکته قابل تامل در این میان واکنش داخلی عربستان به ویژه جامعه شیعیان شرق عربستان به این رخداد مهم بود. پیگیری و بررسی شبکههای اجتماعی نشان میدهد، تنها پس از گذشت چهار روز از اعدام شیعیان قطیف موج نه چندان نیرومند ایجاد شده در توییتر که شبکه اجتماعی برتر عربستان به شمار میآید، تقریبا فروکش کرده است. در مورد واکنشهای میدانی نیز علیرغم انتشار تصاویر و فیلمهایی با عنوان اعتراضات مردم قطیف یا تشییع جنازه شهدا و خواندن نماز بر پیکر آنان در رسانههای اجتماعی، متاسفانه هیچکدام صحت ندارد و مرتبط با اتفاقات گذشته عربستان یا حتی در بحرین است و اساسا حکومت سعودی پیکرهای شهدای اخیر را تاکنون حتی به خانواده قربانیان تحویل نداده است و با توجه به فضای شدید امنیتی اعمال شده از سوی نیروهای امنیتی و نظامی در مناطق شیعه نشین، هیچ اعتراض خیابانی قابل توجهی در واکنش به این اعدام ها رخ نداده است.
بررسیهای دقیقتر نشان میدهد که عمده اعتراضهای منسجم که با هشتگ مشخص مدیریت شده عمدتا از عراق و تا حدی از ایران بوده است. برای مثال در دور روز اول هشتگهای #مملکه_الاجرام و #مملکه_الارهاب را گروههای عراقی داغ کردهاند. اما در مورد اکانتهای عربستانی رصدهای صورت گرفته چه در مورد اکانتهای کاربران داخل و چه در مورد اکانتهای معارضان خارج، هیچ نشان از فعالیت هماهنگ شده برای به راه انداختن موج یا جریان اعتراضی حتی در فضای مجازی مشاهده نمیشود.
عمده فعالیتهای صورت گرفته در واکنش به این رویداد آن هم از سوی بخشی از معارضان خارج، تلاشهای فردی برای انعکاس اخبار و معرفی بخشی از این ۸۱ نفر به عنوان زندانی سیاسی و تمییز آنان از دیگر اعدام شدگان مرتبط با حوادث تروریستی و اعدامیهای دارای پرونده جنایی بوده است.
این درحالیست که بخش قابل توجهی از معارضان تریبوندار مانند حزب التجمع الوطنی یا اصلا به این رویداد نپرداختند یا اینکه به صورت بسیار گذار و صرفا برای رفع تکلیف به آن اشاره کرده و از کنار این واقعه هولناک عبور کردند.
سایر جریانهای معارض حکومت سعودی در وضع بهتری هستند
جریانهای دیگر معارضه مانند طیف وابسته به سعد الفقیه یا جریان حجازی همبسته با محمد المسعری هرچند در سه روز اول عملکردی قابل قبول و برخی رضایت بخش داشتند، اما در روز چهارم، پرداختن به اعدام ها از اولویت آنان خارج شده است.
جریان حجازی معارضه به طور مشخص مجددا بر موضوع تخریب محلههای جده تمرکز کرده است. حجازیها پس از آغاز تخریب برخی محلههای جده که با هدف ساختن پروژه های مدنظر بن سلمان انجام میشود، با بسیج نیروهای در خارج و داخل و به راه انداختن کمپینها، نشستها و استفاده از قابلیتهای توییتر و کلاب هاوس، توانستند تخریب محلههای جده را به عنوان مقابله حکومت سعودی با خرده فرهنگهای و آثار تمدنی جامعه عربستان، به مسئله اول معارضه عربستان تبدیل کرده و حتی حکومت سعودی را مجبور به توقف موقت طرح کند.
تمرکز پر قدرت و مداوم چند هفتهای بر این موضوع سبب شد گروههای دیگر مانند بسیاری از معارضان کانادا که عمدتا نجدی هستند نیز به این کمپینها ملحق شوند تا جایی که اکنون گروههای مرتبط با «النحل الالکترونی» نیز فعالیتهای قابل توجهی در تبیین ظلم حکومت به ساکنان جده در جریان تخریب خانههای این شهر داشتهاند.
جریان حجازی به رهبری سلطان العبدلی و کمک محمد المسعری پس از مواجهه با اقبال معارضان و مردم از پروژه اعتراض به تخریب خانههای جده که اکنون در توییتر با هشتگ «هدد_جده» از آن یاد میشود، سقف مطالب را بالا برده و با شعار حجاز را نجات دهید (حجاز در مقابل نجد و الشرقیه) رسما لزوم جدا شدن حجاز از عربستان را تئوریزه میکند.
معارضان نجدی نیز که عمدتا در قالب حزب التجمع الوطنی در کانادا گردهم آمدهاند، پس از تشکیل حزب مذکور و تقویت زیرساختهای رسانههای رسانهای آن با رویکرد اصلاحگرایانه و نه براندازانه، فعالیت خود را در زمینههایی همچون گسترش آزادیهای مدنی، احترام به حقوق شهروندی، اصلاح ساختار حکومت در بخش های اجرایی، قضایی و قانون گذاری و در نهایت اعتراض به خودسری و دیکتاتوری محمد بن سلمان متمرکز کرده اند.
به طور خلاصه، اصلاحات در ادبیات حزب تجمع، یعنی برکناری بن سلمان و روی کار آمدن جانشین قانونی ملک سلمان از دیدگاه حزب، یعنی احمد بن عبدالعزیز و اداره کشور به صورت یک دوره انتقالی و آماده کردن آن برای انتخابات تعیین نوع حکومت و تدوین و تایید قانون اساسی.
ساختاری که حزب برای رسیدن به این هدف پی ریزی نموده به تقویت بُعد رسانهای خلاصه نمیشود. التجمع الوطنی در برابر «ارتش سایبری سعودی» اقدام به شبکه کردن گروهی از معارضان داخل و خارج با عنوان «مشروع النحل الالکترونی» در توییتر کرده است. وجود چنین شبکهای این امکان را به اعضای اصلی حزب داده که ارتباطات به صورت دوسویه میان معارضان داخل و خارج برقرار گردد و برخلاف معارضههای سنتی حکومت سعودی یک طرفه و از بیرون به داخل نباشد.
معارضان شیعی تنهاتر از همیشه
این در حالیست که جریان معارضه شیعی از فقدان چنین زیرساختهای رنج میبرد و افول غیرقابل تصور موج ایجاد شده بر اثر چنین اتفاق مهمی آن هم در عرض کمتر از چهار روز به وضوح این نقص را نشان میدهد. هرچند که این موضوع آسیب شناسی جدی و همه جانبهای را میطلبد اما عجالتا آنچه به نظر میرسد را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:
عدم سازماندهی: عمده معارضان شیعه شناخته شده در توییتر اعضای حرکت خلاص هستند. در میان این اعضا به ترتیب حمزه الحسن، فواد ابراهیم و حمزه الشاخوری نسبت به بقیه شناخته شده تر هستند. دیگر معارضان شیعی که عمدتا به صورت اکانت های ناشناس فعالیت میکنند که ظاهرا ارتباط سازمان یافتهای با این افراد نداشته و هم افزایی خاصی مشاهده نمیشود.
فقدان رهبری مشخص: معارضان شیعه عربستانی از نظر دینی و مذهبی عمدتا معتقد و ملتزم هستد اما پس از مصالحه جریان حسن الصفار با حکومت سعودی، معارضانی که در خارج ماندند و حاضر به پیوستن به جریان مصالحه نشدند از داشتن مرجعیتی عربستانی برجسته و واحد یا حتی مشخص محروم ماندند.
عدم ارتباط با معارضان داخل: آنچه پس از شهادت ۴۱ زندانی شیعه در روز شنبه مشخص گردید این است که معارضان شیعی خارج از عربستان کاملا با بدنه خود در داخل بی ارتباط بوده یا ارتباط بسیار محدودی دارند.
تجربه اعتراضات معارضان حجازی و نجدی در رسانههای اجتماعی نشان داده بن سلمان در برابر بوجود آمدن فضای رسانهای به خصوص در رسانههای غربی علیه خود بیمناک است و آن را به مصلحت خود، حداقل تا پیش از رسیدن با تخت پادشاهی و تثبیت قدرت نمیداند و طی این سالها بارها به صورت مسقیم یا غیر مستقیم تن به خواسته معترضان داده است.
اما شیعیان عربستان به دلایلی که شرح آن رفت، مورد چنین ظلم بزرگی واقع شدند و درصورت ادامه این سکوت، بعید نیست حکومت سعودی جریتر شده و چنین اقداماتی یا حتی شدیدتر از آن را تکرار نمایند. به خصوص آنکه به گفته منابع معارضه عربستانی هنوز بیش از ۳۰ نفر از زندانیان سیاسی با خطر اعدام روبهرو هستند.
انتهای پیام/ص
* دیدگاه نویسنده، لزوماً بیانکننده دیدگاه این رسانه نیست