به گزارش یولن، روزنامه هم میهن نوشت: او از همین راه دویدن در مستطیل سبز و انصاف به خرج دادن، پول سر سفره زن و بچهاش میبرد، حواسش هست که خدایناکرده برای دمی هم که شده از حق و حقیقت فاصله نگیرد. در دنیای موازی غرق بودم که خط موازی سر خر را کج کرد و دنیای واقعی را جلوی چشمم آورد.
خلاصه که کار به جایی رسید که فغانی قصه ما، جل و پلاسش را جمع کرد و رفت. او رفت اما در همان روزهایی که او رفته بود یک جانی روی سر شهر همین آقای فغانی بمب ریخت. او بمبها را روی خیلی از شهرهای مملکت ریخت. حتی خجالت نکشید و بمبهایش را به مشهد و شاهعبدالعظیم (شهر علیرضا) هم ریخت.
این دیوانه جانی که قبلترش ۶۰ هزار آدم را هم کشته بود یک همدست داشت. همدستش همانی است که در آخر همین بازی بر گردن علیرضای قصه ما مدال انداخت. هی میخواهم به خودم بقبولانم که ورزش از سیاست جداست اما همین که این مردک مو زرد را وسط این زمین سبز میبینم میفهمم ای بابا فوتبال نهتنها سیاسی که کثیف هم هست.
اصلاً این چه عالمی است که شریک قاتل سرش را بالا میگیرد و به عدهای ورزشکار مدال میدهد. این چه عالمی است که یک نفر که عمری وقت رفتن به مستطیل سبز بوسه بر خاکش زده در کمال خونسردی کنار دست شریک قاتل میایستد و به یادگار عکس میگیرد.
اصلاً چرا یک نفر از میان آن همه جمعیت پیدا نمیشود که بگوید علیرضا خان ما توقع ماندلا و گاندی شدن از تو نداشتیم اما ناسلامتی تو بچه شاهعبدالعظیمی بچه پایین این شهری، این آدمی که کنارش ایستادی روی مملکتت بمب ریخته.
اصلاً حالا ایستادی و عکس هم گرفتی لااقل آن شست لعنتی را غلاف کن. ناسلامتی بچه پایین این شهری مشتی.
23302