آیا داشتن سابقه دندانپزشکی و عمل جراحی هم،مانع اهدای خون است؟/ متخصص طب ایرانی: معافیت حجامتشدگان از اهدای خون، یک تصمیم اشتباه است
گروه اجتماعی یولن- مریم شریفی؛ دوگانه «حجامت – اهدای خون» انگار به بحث تمامنشدنی حوزه سلامت در جامعه ایرانی تبدیل شده و هر چند وقت یکبار اصطکاک میان طرفداران این دو پدیده علمی درمانی تشدید میشود. در آخرین مورد، صحبتهای دکتر «پیمان عشقی»، مدیرعامل سازمان انتقال خون ایران درخصوص معافیت حجامتشدگان از اهدای خون و ریسک بالاتر ابتلای این افراد به بیماری هپاتیت c در یک برنامه تلویزیونی، باعث شد بار دیگر در آتش این اختلافنظر همیشگی دمیده شود و ابهاماتی را در افکار عمومی ایجاد کند.
اما واقعیت چیست؟ آیا واقعاً انجام حجامت، فرد را در معرض خطر ابتلا به بیماری قرار میدهد و باعث میشود او از فهرست افراد واجد صلاحیت برای اهدای خون خط بخورد؟ برای رسیدن به پاسخ این سئوالات، با دکتر «علیرضا عباسیان»، متخصص طب ایرانی و عضو هیئت علمی دانشکده طب ایرانی دانشگاه علوم پزشکی تهران که فعالیت در سمت معاون تعالی دفتر طب سنتی وزارت بهداشت را هم در کارنامه دارد، گفتوگو کردهایم؛ صاحبنظری که معتقد است معافیت حجامتشدگان از اهدای خون، یک تصمیم اشتباه بوده است…
*صحبت های مدیرعامل سازمان انتقال خون درباره معافیت حجامت شدگان از اهدای خون
*انتشار بخشی از گفتوگوی تلویزیونی مدیرعامل سازمان انتقال خون در فضای مجازی که به موضوع حجامت اختصاص داشت، سئوالات و ابهاماتی را ایجاد کرد. ایشان در بخشی از صحبتهایش در تشریح عواملی که باعث کاهش آمار اهدا کنندگان خون در جامعه شده، گفت: «شیوههای زندگی تغییر کرده. ما عاداتی در زندگی پیدا کردهایم مثل تتو و حجامت که براساس تمام استانداردهای جهانی، معافیت از اهدای خون به دنبال دارد. آمارهای مستند سازمان انتقال خون نشان میدهد حتی اگر حجامت در شرایط کاملاً کنترلشده هم انجام شود، درصد ابتلا به هپاتیت c در افراد حجامتشده نسبت به سایر افراد، بالاتر است.» وقتی این صحبتها را در کنار توصیههای فراوان طب سنتی و روایات معصومین (ع) درخصوص فواید حجامت و تأثیر آن در رفع بیماری و تقویت سیستم ایمنی بدن بگذاریم، با تناقضی آشکار مواجه میشویم. شما بهعنوان متخصص طب ایرانی، ایا این صحبتها را تأیید میکنید؟
– وقتی بیماران به ما مراجعه میکنند میتوانیم از روشهای مختلف درمانی برای درمان آنها استفاده کنیم. بر این اساس، به تشخیص پزشک درصدی از بیماران – که درصد پایینی است – نیاز دارند برای درمان، حجامت شوند. حجامت یکی از شیوههای درمانی در طب ایرانی است که آیات و روایات متعددی هم در متون مذهبی ما در توصیه به این شیوه درمانی وجود دارد. البته حجامت یا کاپینگ الان دیگر مختص طب ایرانی نیست و در سایر نقاط دنیا هم کاربرد دارد و حتی طب جدید هم از آن استفاده میکند. مقالات متعددی هم درباره اثربخشی حجامت بر بیماریهای مختلف وجود دارد.
بحث حجامت یا کاپینگ، مدلهای مختلف دارد؛ بعضی مدلهای آن به گونهای است که میتوان از فرد خون نگرفت که اصطلاحاً به این شیوه بادکش درمانی گفته میشود. در بعضی دیگر از مدلهای حجامت، تیغ میزنند و از فرد خون گرفته میشود. اما با توجه به اینکه حجامتهایی که امروز انجام میشود معمولاً در شرایط استریل انجام میگیرد، قرار گرفتن حجامت در در لیست ممنوعیتهای اهدای خون، قابل قبول نیست. به اعتقاد ما این اتفاق، یک اشتباه از جانب سازمان انتقال خون بوده است. البته این موضوع، تازگی ندارد. در مقطعی هم، مذاکراتی از طرف دفتر طب ایرانی وزارت بهداشت با سازمان انتقال خون برای رفع این مشکل انجام شد.
استفاده از تیغ یکبار مصرف برای حجامت
تیغ زدن نمادین
*استدلال مسئولان و کارشناسان دفتر طب ایرانی وزارت بهداشت برای اعتراض به این تصمیم سازمان انتقال خون و درخواست تجدیدنظر در آن چه بود؟
– همانطور که اشاره کردم، امروز اغلب حجامتها در شرایط بهداشتی و استریل و با وسایل یکبار مصرف انجام میشود. اساساً آن تیغی که برای خونگیری به بدن زده میشود، بسیار سطحی و کمعمق است. گفته میشود بهنحوی باید تیغ زده شود که اگر سه کاغذ را روی هم قرار دهیم، تیغ به کاغذ سوم نرسد. در واقع این تیغ زدن یک خراش پوستی است. و مردم در زندگی روزمره مکرراً دچار خراشهای پوستی مختلف میشوند، حتی در بسیاری از موارد دچار بریدگیهای عمیق میشوند. اما اینجا نمیگوییم اگر فردی در بدنش آثار بریدگیهای عمیق داشت، نباید اهدای خون کند. حالا اینکه چطور شده این خراشهای سطحی مربوط به حجامت را بردهاند در فهرست ممنوعیت اهدای خون، این یک اشتباه فاحش از جانب سازمان انتقال خون بودهاست.
علاوهبراین، این موضوع را هم در نظر داشته باشید وقتی افراد بر اثر یک حادثه، دچار زخم یا خراش پوستی میشوند، معمولاً آن نقطه زخمی بدن، یک ناحیه آلوده است. یعنی وقتی فرد تصادف میکند یا زمین میخورد، احتمال انتقال آلودگی به بدنش خیلی بیشتر است تا اینکه برود در مطب پزشک و با وسایل استریل حجامت کند. علاوه بر استفاده از وسایل استریل یکبار مصرف، محل تیغزدهشده با الکل ضدعفونی و سپس با گاز استریل پانسمان میشود. به عبارت دیگر، در موضع اهدای خون، داشتن سابقه حجامت چه بسا بسیار بسیار ایمنتر از داشتن سابقه تصادف یا دیگر خراشهاست. بنابراین معتقدم منع اهدای خون برای افراد حجامتشده، یک تصمیم نادرست است که لازم است متولیان سازمان انتقال خون نسبت به اصلاح آن اقدام کنند. اما نباید از اشتباه موجود در روند حجامت در جامعه هم بهسادگی عبور کنیم.
پانسمان محل حجامت
*این اشتباه از جانب چه کسانی صورت میگیرد؟
-ما با بعضی افراد مواجه هستیم که بیرویه و زیاده از حد حجامت میکنند. اینجا لازم است وزارت بهداشت درخصوص حجامتهایی که انجام میشود، سختگیرانهتر عمل کند؛ بهویژه درباره حجامتهایی که در مطب پزشکان عمومی یا درمانگاههای خصوصی انجام میشود. باید طوری عمل شود که این مراکز به صورت محدودتر حجامت را انجام دهند. چون چنین رویهای میتواند به کاهش مراجعات برای اهدای خون منجر شود.
*لطفاً بیشتر توضیح دهید. افراط برخی افراد در حجامت، چطور میتواند بر روند اهدای خون تأثیر منفی داشته باشد؟
– به هر حال فردی که حجامت میکند، به لحاظ جسمی توان ندارد بلافاصله برای اهدای خون اقدام کند؛ البته کار درستی هم نیست. حالا تصور کنید افرادی عادت داشته باشند مرتباً حجامت کنند، خب اگر در مقطعی سازمان انتقال خون فراخوان بدهد و اعلام نیاز کند، چنین افرادی به دلیل احتمال ضعف و ناتوانی جسمی نمیتوانند برای اهدای خون مراجعه کنند. بنابراین باید ساز و کاری از طرف وزارت بهداشت تعیین شود تا افراد بر اساس تجویز پزشک اقدام به حجامت کنند نه اینکه هر فردی هر زمانی که علاقه داشت مراجعه کند و حجامت انجام دهد. به نظر میرسد اگر این دو ساختار اصلاح شود، آن مشکلی که اکنون در سازمان انتقال خون وجود دارد هم حل خواهد شد و این نهاد ارزشمند با کاهش مراجعات برای اهدای خون و به تبع آن کمبود خون و فرآوردههای خونی مواجه نمیشود.
دکتر «علیرضا عباسیان»، متخصص طب ایرانی و عضو هیئت علمی دانشکده طب ایرانی دانشگاه علوم پزشکی تهران
*همینجا خوب است به این نکته هم اشاره بفرمایید که فردی که حجامت انجام داده، بعد از چه مدت زمانی میتواند اقدام به اهدای خون کند؟
– شاید پاسخ دقیق و قطعی در این زمینه وجود نداشته باشد اما یک معیار تجربی در این زمینه در نظر گرفته میشود. به این ترتیب که سن فرد حجامت شده، معیار قرار میگیرد و توصیه میشود حداقل به میزان عدد سنش بین حجامت و اهدای خون، فاصله زمانی قرار دهد. به طور مثال، اگر فرد ۲۰ ساله است، بهتر است حداقل تا ۲۰ روز بعد از حجامت، اهدای خون نکند. یا اگر ۶۰ ساله است، از زمان حجامتش ۲ ماه صبر کند و بعد اقدام به اهدای خون کند. این معیار تجربی، با واقعیت هم تقریباً تطبیق دارد. ما بهطور کلی در طب ایرانی، توصیه میکنیم از افرادی که سن و سال بالاتری دارند، زیاد خونگیری انجام نشود؛ چه به صورت حجامت و چه به شکل اهدای خون. در مقابل، افراد جوان، انتخابهای بهتری هستند برای اهدای خون و حتی حجامت. به عبارت دیگر، ما هر کسی را هم نمیتوانیم حجامت کنیم.
*پس ما فهرستی هم برای معافیت حجامت داریم. چه کسانی نباید حجامت انجام دهند؟
– اولاً درباره بچههای کم سن و سال، منع حجامت وجود دارد. به ویژه زیر ۵ سال اصلاً نباید حجامت شوند. برای بچههای بالاتر از این سن هم، حجامت حتماً باید با تجویز پزشک انجام شود. ثانیاً مادران باردار و خانمها در دوران قاعدگی نباید حجامت انجام دهند. گروه سوم افراد معاف از حجامت را هم افرادی تشکیل میدهند که دچار کمخونی شدید هستند. البته فهرست منع حجامت، مصادیق متعدد دیگری هم دارد.
*برگردیم به مصاحبه مدیرعامل سازمان انتقال خون. ایشان در صحبتهایش در بیان دلایل معافیت حجامتشدگان از اهدای خون، عنوان کرد آمارهای این نهاد نشان میدهد ریسک ابتلا به هپاتیت c در افرادی که حجامت کردهاند، بیشتر از سایر افراد است. آیا شما بهعنوان متخصص طب ایرانی، این موضوع را تأیید میکنید؟
– به عقیده من باید درباره این ادعا، تحقیق شود. وجود Bias(سوگیری) و اشتباهات متعددی میتواند در حصول چنین نتیجهای دخیل بوده باشد. در درجه اول باید مشخص شود آیا این آمار، واقعی است یا خیر. دوم، مشخص شود در چه جامعه هدفی گرفته شده. و بعد باید دید آیا خطایی در ایجاد این آمارها نقش داشته یا خیر.
این موضوع را با یک مثال توضیح میدهم. ممکن است در یک مقطع، خبری منتشر شود با این مضمون که «افرادی که بیشتر ورزش میکنند، بیشتر از دیگران در معرض خطر تصادفات رانندگی هستند»! چنین موضوعی، بیربط به نظر میرسد. درست است؟ خب، ماجرا چیست؟ ما میدانیم افرادی که بیشتر ورزش میکنند، افراد جوان هستند. از آن طرف به طور طبیعی، جوانان بیشتر از سایر افراد رانندگی میکنند و بنابراین بیشتر در معرض خطر تصادف هستند. اما حاصل تلفیق این دو گزاره درست، خبر نادرستی میشود که بالاتر گفتم. واقعیت این است که ما نمیتوانیم بگوییم چون آنهایی که بیشتر ورزش میکنند، از میان جمعیت جوان جامعه هستند و جوانان بیشتر رانندگی میکنند و در معرض تصادف هستند، پس افرادی که بیشتر ورزش میکنند، بیشتر در معرض تصادف هستند.
حالا نکتهای که در صحبتهای مدیرعامل سازمان انتقال خون درخصوص احتمال ابتلای بالاتر حجامت کنندگان به هپاتیت c مطرح شده هم، باید توسط کارشناسان آمار بررسی شود که این آمار از چه جامعه هدفی گرفته شده، آمارگیری توسط چه کسی انجام شده و… چون ممکن است این تحقیق به اصطلاح «بلایند(blind)» نبوده باشد. یعنی آمارگیری توسط فرد یا افرادی انجام شده باشد که ذهنیت قبلی نسبت به موضوع حجامت داشتهاند و به گونهای عمل کرده باشند که چنین نتیجهای بیرون بیاید…
*فارغ از موضوع آمارگیری، علم در این زمینه چه میگوید؟ با توجه به مستندات موجود در طب ایرانی، آیا حجامت باعث بالا رفتن ریسک ابتلا به بیماری مانند هپاتیت c میشود؟
– خیر. حجامت، عامل بالا رفتن این ریسک نیست مگر اینکه در یک محیط کاملاً آلوده انجام شود. یا اینکه تیغ آلوده به خون فرد دارای این بیماری به بدن فرد دیگری زده شود یا دست فردی که حجامت را انجام میدهد، آلوده به خون آلوده فرد بیمار قبلی باشد و… که اینها مواردی است که خود افراد بهراحتی میتوانند از بروزش توسط سودجویان جلوگیری کنند. به این شکل که بررسی کنند وسایلی که برای حجامت آنها استفاده میشود، استریل و یکبار مصرف باشد، بسته وسایل جلوی خودشان باز شود و…
اما به یک نکته هم توجه کنید. اگر بخواهیم این موضوع را در معافیت حجامت شدگان برای اهدای خون در نظر بگیریم، مراجعهکنندگان به دندانپزشکی در این زمینه اولویت بیشتری خواهند داشت. یعنی با توجه به اینکه میدانیم در دندانپزشکی احتمال انتقال آلودگیها وجود دارد و در دنیا اثبات شده درصدی از ابتلا به بیماریهای ایدز و هپاتیت از طریق دندانپزشکی صورت میگیرد، پس باید بگوییم هر کس به دندانپزشکی مراجعه کرده باشد هم، دیگر نمیتواند خون اهدا کند.
*به نکته مهمی اشاره کردید. با وجود این خطرات اثباتشده در دندانپزشکی، هیچکس نمیگوید مراجعهکنندگان به دندانپزشکی، معافیت از اهدای خون دارند…
– دقیقاً. بنابراین باید یک راهحل میانه در نظر گرفته شود. باید طوری عمل کنیم که نه یک شیوه اثباتشده علمی و اثربخش برای درمان مثل حجامت، نفی و تعطیل شود و نه در عرصه اهدای خون دچار مشکل شویم. چون الان متاسفانه حجامت در لیست سیاه قرار گرفته و هرکس حجامت کند، نمیتواند اهدای خون کند…
* پیشنهاد شما چیست؟ چطور میتوان هم جایگاه شیوه درمانی حجامت را در جامعه حفظ کرد و هم فرصت اهدای خون را از افرادی که حجامت شدهاند نگرفت و به سازمان انتقال خون و درواقع بیماران نیازمند خون کمک کرد؟
– شاید بتوان قبل از آغاز فرایند خونگیری در سازمان انتقال خون، از بعضی کیتهای تشخیص سریع برای تشخیص بیماری در داوطلبان اهدای خون استفاده کرد. چون این نگرانی فقط اختصاص به حجامت شدگان ندارد. همانطور که عرض کردم، اگر قرار باشد برای حجامت شدگان معافیت اهدای خون قرار داده شود، با استدلالی که دوستان سازمان انتقال خون مطرح کردند، ناچاریم برای افرادی که به دندانپزشکی مراجعه کردند یا سابقه جراحی داشتهاند هم این معافیت را قائل شویم. بنابراین با استفاده از چیزی شبیه کیتهای تشخیص سریع که در دوره کرونا مورد استفاده قرار گرفت، شاید بتوان از سلامت خون افرادی که سابقه مراجعه به دندانپزشکی داشتهاند یا عملهای جراحی انجام دادهاند یا حجامت کردهاند، اطمینان پیدا کرد.
من اطلاعاتی در این زمینه ندارم که چنین امکانی وجود دارد یا خیر اما در حد یک پیشنهاد، میتوان به آن فکر کرد که به طریقی، عفونتهای رایج را بشود در داوطلبان اهدای خون تشخیص داد. این میتواند شیوه بهتری باشد تا اینکه یک گروه مثل افراد حجامتشده را از ابتدا از اهدای خون محروم کنیم و باعث شویم آمار اهداکنندگان خون هم کاهش پیدا کند. البته یک نکته دیگر هم وجود دارد. با توجه به روندی که در سازمان انتقال خون وجود دارد و تمام خونها با دقت زیاد مورد بررسی قرار میگیرد و تا سلامت آنها تأیید نشود به بیماران تزریق نمیشود، باز هم سؤال پیش میآید که پس به چه دلیل برای افراد حجامت شده معافیت از اهدای خون قرار داده شده است؟ فقط به دلیل احتمال آلوده بودن به ویروس هپاتیت c؟ اگر طبق اعلام مسئولان محترم سازمان انتقال خون تمام خونها آزمایش میشود، خب خون افراد حجامت شده هم در این روند مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین باز هم این ایجاد معافیت برای حجامت شدگان، منطقی و قابل قبول به نظر نمیرسد.
*در پایان این گفتوگو بیمناسبت نیست گریزی هم داشته باشیم به ارتباط حجامت و موضوع واکسیناسیون کرونا که بحث روز کشور ما و البته تمام دنیاست. با شروع واکسیناسیون کرونا برخی افراد که به عنوان متخصص طب سنتی معرفی میشوند، در فضای مجازی توصیههای مختلفی به مردم داشتهاند. بهعنوان مثال برخی از این افراد توصیه کردهاند قبل و بعد از تزریق هر دُز واکسن باید حجامت عام انجام شود تا سموم احتمالی موجود در واکسن از بدن فرد واکسینهشده خارج شود. بهاینترتیب برای 2دز واکسن باید 4نوبت حجامت انجام شود. آیا این توصیه، اصولی است؟ آیا شما به عنوان متخصص طب ایرانی، این موضوع را تأیید میکنید؟
– این صحبتها، مبنا ندارد. اینها گمانهزنیهایی است که بعضی افراد میکنند. به هر حال ما الان افرادی را داریم که در حیطه طب سنتی که گاهی نام آن را طب اسلامی هم میگذارند، مطالبی را بیان میکنند و ازآنجاکه دارای رسانه هستند و در فضای تلگرام و اینستاگرام و… قوی هستند، صحبتهایشان بهسرعت و به طور وسیع منتشر میشود. اما این مطالب تا وقتی که از نظر علمی اثبات نشود، نه قابل تأیید است و نه قابل رد. موضوعی که درباره انجام حجامت قبل و بعد از تزریق واکسن کرونا بیان شده هم، به همین ترتیب است. یعنی نمیتوان با قطعیت اعلام کرد اگر کسی قبل و بعد از تزریق واکسن کرونا حجامت انجام دهد، مبتلا به عوارض احتمالی واکسن میشود یا نمیشود. چون کسی اقدام به بررسی علمی این موضوع نکرده و پژوهشی در این زمینه انجام نشده، صرفاً در حد یک ادعاست. و ادعا را نه میشود تأیید و نه رد کرد.
*شما چنین توصیهای به بیماران و مراجعانتان میکنید؟
– خیر. بنده این مورد را به کسی توصیه نکردهام چون ما به لحاظ شرعی، اخلاقی و علمی نمیتوانیم موضوعی را که درباره صحتش اطمینان نداریم، به کسی توصیه کنیم. قرآن کریم هم میفرماید: از شک و شبهه پیروی نکنید و دنبال چیزی که نسبت به آن علم ندارید نروید. حالا ما چطور میتوانیم درباره موضوعی که نسبت به آن اطمینان نداریم به مردم توصیه کنیم و آنها را در شرایط اقتصادی امروز، به دردسر بیندازیم؟ به هر حال هر بار حجامت در حال حاضر چیزی حدود ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار تومان هزینه در بر دارد و توصیه به ۴ نوبت حجامت برای 2 دز واکسن، بسیار هزینهزا خواهد بود. از آن طرف اگر فرد حجامت شده، مرد باشد و مسئولیت تأمین معاش خانواده را برعهده داشته باشد، هر بار حجامت برای او ممکن است با ضعف و ناتوانی جسمی همراه باشد و کار و کسبش را تحتالشعاع قرار دهد. بنابراین ما نمیتوانیم با یک اظهار نظر اثباتنشده، مردم را به چنین دردسرهایی بیندازیم و از آن طرف، افرادی هم که نتوانند چنین توصیهای را انجام دهند، دچار نگرانی کنیم.
*خودتان برای تزریق واکسن اقدام کردهاید؟ برای حجامت قبل و بعد از آن چطور؟
– من، خانوادهام، پدر و مادرم، برادرم و…، همگی 2 دز واکسن را تزریق کردهایم، حجامت هم نکردهایم و الحمدلله هیچگونه عوارض خاصی هم بعد از واکسیناسیون نداشتهایم. ببینید، ممکن است در هر یک میلیون نفر، یک نفر عوارض شدید یک واکسن را تجربه کند. یعنی در ۸۰ میلیون جمعیت ایران ممکن است ۸۰ نفر هم عوارض جدی واکسن را تجربه کنند. وقتی واکسن باعث نجات جان دهها میلیون نفر شده، این عدد را اصلاً نباید ببینیم. اصلاً تمام داروها درصدی عوارض دارد. بنابراین نباید طوری عمل کنیم که مردم به تزریق واکسن نگاه منفی پیدا کنند. ببینید، اساساً ما ادعا داریم واکسیناسیون برگرفته از طب ایرانی بوده…
از قدیمی ترین عکس ها از آبله کوبی در ایران
*این موضوع جذاب توسط برخی دیگر از متخصصان طب ایرانی هم مطرح شده. دقیقاً چه پیشینهای درخصوص واکسیناسیون در طب ایرانی وجود دارد؟
– ببینید، درباره برخی از مفاهیم علمی و تکنولوژیکی دنیای مدرن مثل کامپیوتر، تلگرام و…، ما اصطلاحی در متون قدیمی ایرانی نداشتهایم. اما در خصوص پدیدهای مثل واکسیناسیون، در متون دیرینه ایرانی اصطلاح مشابه داشتهایم. اصطلاح مایهکوبی و آبلهکوبی که در کتابهای قدیمی ما موجود است، دقیقاً اشاره به فرآیندی مشابه واکسیناسیون امروز دارد.
برای مثال، «بهاءالدوله رازی» بیماران مبتلا به آبله را که بدنشان پوسته پوسته میشده، روی پارچه سیاه رنگ میخوابانده تا پوستههای بدنشان روی پارچه بریزد. بعد، فرد سالم را روی همان پارچه میخوابانده و به این شکل از طریق پوست سعی میکرده تلقیح انجام دهد تا در فرد سالم ایمنیزایی صورت بگیرد. علاوهبراین، در نواحی از ایران و در بخشهایی از سمنان، آبله گاوی را روی بدن بچه میگذاشتند. بعد، بدن بچه را سوزن سوزن میکردند و ویروس آبله گاوی با همین شیوه وارد بدن بچه میشد. بهاینترتیب او دیگر آبله حیوانی نمیگرفت. در کنار این موارد، واکسیناسیونهای خوراکی هم داشتهایم. یعنی طبیبهای ما بسیار قبلتر از «ادوارد جنر»، اقدام به واکسیناسیون افراد میکردهاند.
از قدیمی ترین عکس ها از آبله کوبی در ایران
بنابراین طب ایرانی و طب سنتی به هیچ عنوان در مقابل واکسن و مخالف آن نیست. اما چه کنیم که برخی افراد، رسانه و پول دارند و در جامعه به اسم طب سنتی و گاهی طب اسلامی صحبت میکنند و نظراتی میدهند که مشکلساز میشود. در این میان یا از صاحبنظران دانشکدههای طب سنتی نظرخواهی نمیشود یا اگر هم نظر بدهند، صحبتهایشان در رسانههای کوچک مطرح میشود و برجسته نمیشود. نتیجه این روند اینطور میشود که مردم به صحبتهای این افراد اعتماد میکنند و بعد از مدتی متاسفانه با بروز مشکلات، متوجه میشوند این صحبتها پایه و اساسی نداشتهاست.
انتهای پیام/