انتخاباتی که اگرچه از نظر تقویمی ششمین انتخابات پس از سقوط صدام است، اما از نظر اجتماعی آزمونی برای سنجش میزان اعتماد عمومی به فرآیند سیاسی به شمار میرود.
در این میان، نگاهها بیش از آنکه به رقابت میان احزاب دوخته شده باشد، متوجه چگونگی مشارکت مردم است؛ زیرا این انتخابات نه در شرایط انفجار سیاسی، بلکه در فضای فرسایش تدریجی امید اجتماعی برگزار میشود.
یکی از ویژگیهای برجسته این دوره، کاهش قابل توجه مشارکت مردمی است. بخشی از جامعه به این نتیجه رسیده است که ترکیب نیروهای سیاسی—even با تغییر میزان آراء—دستخوش دگرگونی جدی نخواهد شد. به همین دلیل، غیاب بخشهایی از رأیدهندگان الزاماً به معنای دگرگونی ساختار قدرت نیست.
در واقع، احزاب و نیروهای ریشهدار همچنان قادرند همان کرسیهای پیشین را با رأی کمتر به دست آورند؛ چون سازوکارهای تشکیلاتی و سازمان رأی آنان همچنان فعال است.
به بیان روشنتر کاهش مشارکت مردمی، لزوماً به معنای تغییر ترکیب مجلس نیست؛ بلکه به معنای ورود همان چهرهها با پشتوانه رأی کمتر است.
این وضعیت، نه یک بحران فوری، بلکه نشانهای از فرسایش تدریجی اعتماد در لایههای اجتماعی است؛ فرسایشی که باید با دقت و آیندهنگری به آن پرداخته شود.
در این میان، غیبت جریان صدر نیز از نظر ساختار سیاسی، تغییر مهمی در ظاهر صحنه ایجاد میکند؛ اما این غیبت نیز الزاماً باعث بیثباتی یا خلأ قدرت نمیشود.
ساختار سیاسی در عراق به اندازهای نهادمند و تثبیتشده است که گروههای شیعه، اهل سنت و کردها بتوانند بر اساس قواعد موجود کرسیهای خود را—حتی با آرای کمتر—به دست آورند و توازن پارلمانی را حفظ کنند.
بنابراین، این انتخابات گرچه تازه است، اما مسیر آن آشناست:
بازگشت همان نیروها به مجلس، اما با میزان رأی پایینتر از گذشته.
از این منظر، عدم حضور گسترده مردم در انتخابات، برخلاف تصور برخی تحلیلها، تهدید فوری برای ثبات سیاسی ایجاد نمیکند.
آری، این وضعیت هشدار اجتماعی است، اما نه خطر فروپاشی سیاسی.
زیرا ساختار قدرت همچنان بر همپیمانیهای درونی احزاب و مکانیسمهای سنتی کسب رأی استوار است.
با این حال، پیام اصلی این انتخابات را باید شنید:
جامعه امروز خواستار بازنگری در روش حکومتداری، شفافیت، پاسخگویی و فاصله گرفتن از سیاست دربهای بسته است.
آنچه در آینده سرنوشتساز خواهد بود، نه نتیجه صندوقها، بلکه نحوهی فهم این پیام اجتماعی از سوی تصمیمگیرندگان است.
سخن پایانی آن که این انتخابات مرحلهای از بازآرایی آرام ولی قطعی در رابطه سیاست و جامعه است. قدرت همچنان در دست احزاب خواهد ماند، اما مشروعیت اجتماعی دیگر همان مشروعیت گذشته نیست. و اینجاست که وظیفهٔ سیاستمدار عاقل آغاز میشود:
تبدیل کاهش مشارکت به فرصت بازسازی اعتماد؛ نه نادیده گرفتن آن.
* فعال اجتماعی در امور عراق و عضو فرهنگستان علوم پزشکی ایران

