اجتماعی

تونل وحشتی به نام دوره «دستیاری»/ سودجویی انحصارطلبان از مشکلات «رزیدنت‌ها»

گروه سلامت یولن – محمد رضازاده: از فشار کاری طاقت فرسا و حقوق های زیرخط فقر گلایه دارند، از فرسودگی شغلی و آموزشی، از افسردگی و اضطراب ناشی از عوامل متعدد شغلی، از خودکشی، از ساعتهای کاری زیاد، از نبود استراحت کافی، از به دوش کشیدن وظایف اساتید، از نبود بیمه و عدم احتساب این سال‌های سخت در سوابق شغلی، از تعهدات اجباری متعاقب این سال‌های دشوار و ظلمی که در حقشان شده است و حالا هم تعدادی از آنها تصمیم گرفتند دست از کار بکشند تا شاید کسی صدایشان را بشنود.

این قبیل مطالبات هرازگاهی در فضای مجازی داغ می‌شود و عده‌ای هم آن را دست به دست می‌کنند، دلمان می‌سوزد برای ناحقی که در قبال جوانان جامعه پزشکی صورت گرفته است. وقتی خبری از خودکشی یک رزیدنت منتشر می‌شود دلمان بیشتر می‌سوزد برای جوان نخبه تحصیلکرده‌ای که جانش را از دست داده است، آیا این مصائب قابل پیگیری نیست؟! 

در این بین هم عده‌ای هشتگ #رزیدنتی می‌زنند تا شاید سود خودشان را ببرند. عده‌ای دوست دارند هرازگاهی از دردسرهای رزیدنتی برای منافع خودکلاهی بدوزند.  مشکلات اقامتی، رفاهی و معیشتی، سختی طاقت فرسای کار و شیفت‌های فشرده. در محیطی بعضا آزاردهنده و پرفشار، مشکلاتی است که سالها است گریبان‌گیر دستیاران علوم پزشکی شده و گویی این مشکلات حل شدنی نیست یا اراده ای برای رفع آن وجود ندارد، حل این موضوعات منوط به اراده و تدابیر وزارت بهداشت، سازمان نظام پزشکی و کمیسیون بهداشت و درمان مجلس است. اتفاقا بدنه‌ اصلی این نهاد‌های مجری و ناظر، خود پزشکان و اعضای هیئت علمی دانشگاه‌های علوم پزشکی هستند؛ خودشان هیئت علمی متخصص یا فوق تخصص همین رزیدنت‌ها هستند، شاید هم به همین علت است که این مسائل تمامی ندارد و عادی انگاری میشود!

اگر بنا باشد مشکل رزیدنت‌ها برطرف شود، همه بخش‌ها باید دست به دست هم دهند تا این معضلات حل شود اما متاسفانه تمام نهاد‌های تصمیم‌گیر از خود همین پزشکان تشکیل شده و کسی شنوای مشکلات نیست به گونه ای که مرور مشکلات رزیدنت ها نشان می‌دهد گویی عده‌ای دوست دارند هرازگاهی از دردسرهای رزیدنت‌ها برای منافع شخصی خود استفاده کنند یا تداوم این مسیر بدین شکل برای عده ای دیگر نافع است. 

*بودجه ای که صرف پزشکان شد

 مسائلی که در مورد وضعیت دانشجویان پزشکی نام برده شد، همیشه مطرح می‌شوند و به حق هم است؛ اما دست‌آویز سودجویی دیگران شده است. از سال ۹۳ که طرح تحول نظام سلامت آغاز شد، حقوق رزیدنت‌ها کمتر از یک میلیون تومان بود. در آن زمان کلا ده هزار رزیدنت در کشور داشتیم. اگر قرار بود این حقوق زیر یک تومان همه‌ی رزیدنت‌ها سه برابر هم شود، کل بودجه‌ای که نیاز داشت به ازای هر نفر دو میلیون تومان بود.

برای ده هزار نفر این مبلغ چیزی حدود ٢۴٠ میلیارد تومان در سال می‌شد. این مبلغ را برای افزایش حقوق اختصاص ندادند؛ در عوض در ماه اول طرح تحول نظام سلامت چیزی حدود هشت تا نه هزار میلیارد تومان و در سنوات بعدی تا ۴۰ هزار میلیارد تومان هم اضافه هزینه داشتند؛ علاوه بر این هزینه‌های گزاف دیگری که به بیمه‌ها هم تحمیل شد.با این حال حاضر به هزینه کردن این ۴۰ هزار میلیارد تومان بودند، ولی آن ٢۴٠ میلیارد تومان خیر. چرا؟

چون ۴۰ هزار میلیارد تومان تعرفه‌ پزشکان متخصص و دریافتی کارانه‌ای بود که اتند‌ها دریافت می‌کردند! کسر کوچکی از این هزینه ها می‌توانست به جیب ده هزار رزیدنت برود؛ افرادی که زحمت زیادی را در نظام سلامت به دوش می‌کشند و چه بسا ارائه دهندگان قسمت عمده ای از خدمات درمانی بویژه اورژانسی در طول شبانه روز و در سراسر کشور هستند و این مطلبی است که از نظرها شاید درمانده باشد ولی واقعیت عینی است. 

*حل بخشی از مشکلات رزیدنت ها

سال گذشته هم رزیدنت ها به اعتراض به همین مشکلات پرداختند و در نهایت وزارت بهداشت به تعدادی از مطالبات آنها از جمله بیمه سلامت دستیاری، افزایش حقوق و سنوات شغلی و کارانه رسیدگی کرد. اما باید به این موضوع توجه داشت که در ساختار معیوب فعلی مشکلات رزیدنت ها به این راحتی حل نخواهد شد.

شاید این سوال پیش بیاید که تا حالا چرا خود رزیدنت‌ها برای حل این مسئله به صورت جدی ورود نکرده اند؟ واقعیت این است که دستیاران با این مسائل درگیرند و گره کار به دست اساتید خودشان باز می‌شود و همین رزیدنت ها ورود جدی نکرده‌اند، چون دست خودشان زیر ساتور همین اساتید قرار گرفته؛ چون نگران تجدید دوره و فشارهای احتمالی آموزشی و شغلی هستند و کسی دوست ندارد که دوباره یک دوره را سپری کند! برخی هم امیدی به آینده دارند و با این اندیشه که بالاخره یک روزی این وضع تمام می‌شود و ما هم جزء متخصصین و احتمالا همان اساتید و مدیران می‌شویم درحال تلاش برای گذارندن این مسیر پر دست انداز هستند تا شاید در آینده هر مزیتی که متخصصین فعلی دارند شامل حال آنها هم شود. پس چه بهتر که وضع کنونی ادامه پیدا کند!

*اعتصاب به بهانه پول!

طی چند روز گذشته برای بار دیگر نامه ای از سوی رزیدنت های بیمارستان امام حسین خطاب به وزیر بهداشت منتشر شد که در این نامه رزیدنت ها تهدید کردند که اگر حقوق آنها افزایش پیدا نکند دست به اعتصاب خواهند زد و فقط به بیماران اورژانسی خدمت ارائه می دهند. این مطالبه در نگاه اول به این شائبه دامن میزند که گویی این افراد رسالت پزشکی خود را از یاد برده اند و تنها مشکلاتشان با پول حل می شود! اما واقعیت چیز دیگریست. حجم کار، روابط بین فردی در محیط آموزشی/کاری، شفاف نبودن حدود و ثقور اختیارات، مسولیت ها و حجم و ساعات کاری بهنجار، سوء استفاده از تمایل و انگیزش پزشکان برای کسب تخصص یا فوق تخصص، فرهنگ سازمانی و محیط کاری را شکل داده است که برای سلامت جسمی و روانی پزشکان آینده این مرز و بوم بشدت آسیب زاست. عبور از تونل وحشتی بنام دوره دستیاری در برخی رشته ها به امید آینده ای روشن که البته شاید هیچگاه حاصل نشود. 

* به تعداد جذب رزیدنت اضافه کنید

اگر به مشکلات دوره رزیدنتی نگاه کلی داشته باشیم، همه‌ آن لزوما ناشی از بحث مالی نیست. یک رزیدنت همه روزه در محیط کاری و آموزشی خود حاضر است و البته ۱۵ تا ۲۰ کشیک پرفشار در ماه هم مهمان زندگی اوست. با این وضعیت نمی‌تواند نفس بکشد، زندگی کند یا حتی در بین کار استراحت داشته باشد، این مشکلات با پول حل شدنی نیست.

وقتی شما به یک فرد ۳ تا ۴ میلیون تومان حقوق می‌دهید و بیش از توان جسمی و روحی از او در دو شیفت کاری کامل کار میکشید، تقریبا یعنی شبانه روز فرد را به هم وصل می کنید پس روشن است اگر به این فرد میلیون ها تومان حقوق هم بدهید، وقتی برای او زمانی باقی نگذاشتید تا استراحت کند، تجدید قوا کند یا زندگی کند مشکلاتش حل نخواهد شد.

از سوی دیگر به این جمع رفتارهای نابهنجار بالادستی ها و سکوت توام با رضای مسوولین و اساتید عملا هویت و شخصیتی هم برای او باقی نمیماند و این مشکلات عدیده هر روزه که به یک رویه در بسیاری از مراکز و بخش ها بدل شده است با پول حل نخواهد شد. متاسفانه مسئله جای دیگری است. و مشکلات بلکه معضلات دوره دستیاری علوم پزشکی در بسیاری از رشته ها را نباید بدان تقلیل داد.

بدون تعارف اگر رزیدنت‌ها در بخش های بالینی بویژه در عصر و شب و ایام تعطیل بیمارستان‌های آموزشی که بار اصلی درمان در ایران را به یدک می‌کشند کار نکنند، بسیاری از بخش‌های بیمارستانی فلج می‌شود؛ چون اساتید حضور ندارند و البته به سهولت هم در دسترس نخواهند بود! عملا در این شرایط بار این وظیفه روی دوش رزیدنت هاست.

* آمار کاهشی شرکت کنندگان در آزمون های دستیاری به دلیل سختی کار

نگاهی به آمار فزاینده مهاجرت پزشکان، آمار کاهشی شرکت کنندگان در آزمون‌های دستیاری به دلیل سختی کار و مشکلات حاکی از نیاز عاجل به ورود همه جانبه به موضوع و راه حل های پایدار است؛ اگر به اندازه‌ کافی متخصص برای پوشش خدمات درمانی تربیت نشده است یا احتمالا توان هزینه کردن برای افزودن متخصص به بیمارستان های آموزشی وجود ندارد و همزمان این حجم از بیمار و خدمت تعریف شده وجود دارد راهکار حداقلی این است که همزمان با افزایش جاذبه و ارتقای انگیزش و تعدیل و تلطیف فضای کاری، از این ظرفیت با افزایش پذیرش دستیار بهره گرفته شود تا لااقل از بار کاری رزیدنت ها کاسته شود و کیفیت زندگی و کیفیت آموزشی و پژوهشی این دوره که فدای خدمت رسانی شبانه روزی بی حد و حساب شده ارتقا نسبی یابد.

در شرایط حاضر در کنار رفع مشکلات محیط آموزشی و شغلی، عاقلانه و منطقی این است که ظرفیت‌ها افزایش یابند. چرا چنین پیشنهادی داده می‌شود؟ چون برخلاف ادعاها در بسیاری از بخش‌های آموزشی-درمانی تعداد اتند از رزیدنت بیشتر است و البته تعداد بیمار و حجم خدمت هیچ تناسبی با تعداد دستیاران ندارد. شکستن انحصار در نظام سلامت ساده‌ترین راه‌حلی که می‌تواند معضل را حل کند. افزایش جذب دستیار در کنار اصلاح ساختار آموزشی.

در مورد جذب رزیدنت مکرر می‌گویند ما زیرساخت افزایش جذب را نداریم. به چند دلیل این بیان نمی‌تواند درست باشد؛ اینکه تخت‌های آموزشی، تعداد هیئت‌های علمی افزایش و در نهایت بیمارستان‌های آموزشی افزایش پیدا کرده است. همه‌ این موارد نشان دهنده‌ این است که ظرفیت افزایش پیدا کرده است و شرایط افزایش جذب دستیار فراهم است.

*چرا با افزایش تعداد دستیاران مخالفت می‌شود؟

حتی اگر این موضوع را نتوان در بخش آموزشی وزارت بهداشت دنبال کرد، این ظرفیت را می‌توان در تخت‌های بیمارستانی سایر دستگاه‌ها مثل تامین اجتماعی و دانشگاه آزاد می‌توان یافت و نشدنی نیست. بخش عمده‌ نظام سلامت یعنی از وزارت بهداشت تا نظام پزشکی و مجلس شورای اسلامی که اکثر تصمیم‌گیرندگان پزشک هستند، نمی‌خواهند که بخشی از مشکلات رزیدنتی با افزایش تعداد دستیار که منجر به افزایش تعداد متخصص می‌شود، حل شود. در سرانه‌ تعداد متخصص نه تنها از متوسط کشور‌های اروپایی که حتی از عمده‌ کشور‌های منطقه هم عقب هستیم. به صورت دقیق‌تر اگر بگوییم رتبه‌ بیستم در بین ۲۵ کشور منطقه را داریم. نیاز به این افزایش ظرفیت، ظرفیت افزایش تحصیلات تخصصی و مهم‌تر از همه داوطلب آن هم وجود دارد. یک عزم و تصمیمی می‌خواهد که با زیرساخت ذی‌نفع و تعارض‌منافع هرگز حاصل نخواهد شد!

*دود کمبود پزشک در چشم مردم

این مسئله روی بیشترین موردی که اثر غیر قابل جبران خود را نشان می‌دهد دسترسی مردم به خدمات درمانی است. وقتی که بخش بیمارستان آموزشی متولی نداشته باشد و کسی رسیدگی نکند، دود آن فقط به چشم مردم می‌رود. از طرف دیگر وقتی در منطقه محروم یا در شهر‌های با جمعیت کمتر پزشک متخصص نداشته باشیم و برای تخصص‌های اساسی (داخلی، جراحی، زنان، بیهوشی) نتوان پزشک مستقر کرد، مشکل کماکان ادامه خواهد داشت. سیستم به نحوی تنظیم شده که انحصار در انحصار است و می‌گوید کم تربیت کنیم، توزیع نامناسب هم داشته باشیم و اجازه ندهیم که یک خدمات جامعی بدهند. جمیع این اتفاقات باعث می‌شود دسترسی مردم کاهش پیدا کند و ریشه آن هم چیزی جز کمبود پزشک متخصص نیست.

*ارائه آمار گزینشی

موضوعی که طی روزهای گذشته بارها از سوی کارشناسان مختلف مطرح شده است و نمایندگان مجلس نیز معتقدند ریشه مشکلات رزیدنت ها و نبود پزشک در مناطق محروم کمبود پزشک است اما مسوولان وزارت بهداشت و نظام پزشکی تلاش می کنند با ارائه آمار گزینشی این موضوع را نپذیرند و زیر بار این موضوع مهم نروند.

از سوی دیگر نباید از این موضوع هم غافل شد که مسوولان سازمان نظام پزشکی بیش از آنکه به دنبال حل مشکلات رزیدنت ها و برطرف کردن نیاز مردم به خدمات درمانی باشند راه حل همه مشکلات نظام سلامت را در افزایش تعرفه پزشکان می دانند، راه حل غیر منطقی که نه تنها مشکلی از مشکلات مردم حل نخواهد کرد بلکه با تحمیل هزینه های سنگین به بیمه ها زمینه افزایش پرداختی از جیب مردم را فراهم کرده و جیب برخی را  بدون تناسب با اقتصاد ملی پرتر خواهد کرد!

**

گفتنی است تعدادی از رزیدنت ها با ثبت سوژه ای در سامانه فارس من خواستار پیگیری مطالبات خود شده بودند.

انتهای پیام/


دانلود نرم افزار

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا