حکمتنیا: فساد شکایت کردنی نیست، بلکه گزارشش باید کرد
حکمتنیا: فساد شکایت کردنی نیست، بلکه گزارشش باید کرد
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه یولن، در دهمین قسمت از برنامه «سوره؛ فصل نهجالبلاغه» موضوع فساد با حضور«محمود حکمتنیا» عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی مورد بحث و گفتوگو قرار گرفت.
مسعود دیانی، مجری برنامه در ابتدای بحث به طرح این پرسش پرداخت که به چه چیزی فساد میگوییم؟ تفاوت فساد با تخلف و اشتباه و رفتار غیرقانونی چیست؟ به نوعی ماهیت فساد چیست؟
حکمتنیا در پاسخ به این سوال اظهار کرد: ما دو بحث بسیار مهم که در حقیقت دو روی یک سکه هستند را داریم. گاهی از عدالتورزی سخن میگوییم گاهی از فسادستیزی، در واقع اگر بخواهیم در برنامه اثباتی صحبت کنیم در حوزه عدالتورزی گفتوگو میکنیم و اگر بخواهیم جنبههای نفی، آسیب شناسی و برنامههای مبارزه با نگرانیها و حوزه فساد بحث کنیم، میتوان گفت که این مباحث رابطه نزدیکی با هم دارند.
دیانی در ادامه گفت: در حقیقت فساد مقابل عدالت است.
حکمتنیا پاسخ داد: به نوعی بله، یا تخلف از عدالت است یا آثاری دارد که بعدا عدالت مخدوش میشود. در اینجا نمیخواهیم همه حوزههای فساد را گفت وگو کنیم، چراکه با حوزه فسادهای اخلاقی و رفتاری هم روبهرو هستیم. امروزه در ادبیات جهانی وقتی از فساد گفتوگو میشود معمولا در حوزه فساد اقتصادی و مالی است.
وی ادامه داد: در اینجا قبل از اینکه وارد گفتوگو شویم باید چند جهت بحث را روشن کنیم، ما از منظر امیرالمومنین (ع) و نهجالبلاغه میخواهیم گفتوگو کنیم؛ پس باید جنبههای مختلف مساله را ابتدا باز کنیم. ما هم در حوزه عدالت و هم در حوزه فساد، وجود و احساس یا وجود و ادارک را از هم جدا میکنیم. گاهی میگوییم عدالت و گاهی میگوییم احساس عدالت؛ یعنی در یک جامعه هم باید عدالت وجود داشته باشد و هم احساس مثبت به عدالت باشد که هرکدام از آنها راهکارهای متفاوتی دارند.
حکمتنیا تصریح کرد: در حوزه فساد نیز عین این ماجرا در ادبیات جهانی مطرح است، میگویند در یک نظام اجتماعی گاهی فساد وجود دارد و گاهی ادراک فساد را هم گفت وگو میکنند، تفاوتش این است که فساد با تعریفی که در مورد ماهیت آن میخواستیم ارایه کنیم، یک انحراف از هنجارهای اقتصادی است که برای یک سری افراد که دارای مزیت نیستند، یک مزیتی را ارایه میکند. به بیان دیگر امتیازی به آنها داده میشود که شایسته آن نیستند و نوعا به دلیل این منصب و موقعیتشان این امتیاز را میگیرند.
عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: گاهی بررسی و تحقیق میکنیم و میگوییم این مقدار از فساد هست یا نیست. اما گاهی از مردم سوال میکنیم که آیا اگر شما در این سیستم بخواهید کار کنید میتوانید در یک روش و فرآیند سالم حرکت کنید و به نتیجه برسید؟ ممکن است که اصلا به یک اداره دولتی هرگز مراجعه نکرده باشید. از شما سوال میکنند اگر به دادگاه مراجعه کنید میتوانید بر اساس یک فرایند درست و معقول و اخلاقی به هدفتان برسید؟
در ادامه دیانی اظهار کرد: یعنی مقصود این است که درک من از سازههای اجتماعی و شیوههای اداره یک جامعه این باشد که مجبورم رشوه بدهم یا پارتی داشته باشم؟
حکمتنیا در پاسخ اظهار کرد: ولو اینکه درگیر این ماجرا نشده باشید، قضاوت میکنید. این قضاوتها عوامل مختلفی در آن دخالت دارد و تماما وجود فساد نیست که در ادراک یک شخص دخالت دارد، بلکه ممکن است برنامههای اجتماعی دیگری باشد، مثلا در یک برنامه شکست بخورید و متهم شوید. ممکن است شما در یک برنامه اجتماعی با ناکامی مواجه شوید. مردم برایند مجموعه رفتارهای یک نظام اجتماعی را محاسبه کرده و یک چیزی پای آن مینویسند، وقتی مردم آسایش نداشته باشند یک چیزی را متهم میکنند.
عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: بنابراین وقتی میگوییم فساد، ادراک فساد هم داریم، ادراک فساد اینجاست که کارایی دارد. نگاه ما به افراد و بحثی که در حوزه حسن ظن مطرح میکنیم اهمیت دارد، حسن ظن اجتماعی نیز در این بین وجود دارد. ما همیشه حسن ظن فردی را مطرح میکنیم در حالی که حسن ظن اجتماعی یعنی من به مجموع سیستم حسن ظن داشته باشم.
وی تصریح کرد: یک زمان سوء ظن به جریان زندگی اجتماعی الزاما ارتباطی به سیستمهای حکومتی و سیاستی ندارد. این سوء ظن میتواند به رفتارهای بخش خصوصی وجود داشته باشد. این سوء ظن مجموعه عواملی است که دست به دست هم میدهد و دیدگاه را ساماندهی میکند و اتفاقی که میافتد آن است که این افراد نگاه مثبت به زندگی اجتماعی ندارند. برای مثال وقتی که نزد یک وکیل دادگستری میروید ممکن است فرد بگوید که من فلان قاضی را میشناسم. این طرح مساله یعنی از درک مردم از فساد سوء استفاده شده است.
در ادامه دیانی به طرح این پرسش پرداخت که آیا نقطه مقابل اش هم است که فساد در جامعه ای وجود داشته باشد اما به دلیل کارآمدی، ادراک از فساد نباشد؟
حکمتنیا در پاسخ گفت: بله. دو مقوله وجود دارد. یک مساله مبارزه و برنامه برای مبارزه با فساد و مساله دیگر عدالتورزی که این دو را باید از هم جدا کرد. عدالت احساس عدالت است و هم عدالتورزی، هر دو مولفه باید وجود داشته باشد. امام علی (ع) دو فرمان ، دو نامه، دو دستور دارد، هم به قاضی و هم به حاکم، چون مدل حکومتی حضرت بخش قضا از بخش فرماندهی سیاسی متفاوت است و جنگ هم که خودش مقوله و ادبیاتی متفاوت دارد. باید به حوزه قضاوت، اداره و حوزه جنگ توجه داشته باشیم که نسخه و تدابیر آنها متفاوت و گاهی یکسان است. فرمان مشهور امام علی(ع) این است که : به مردم یکسان نگاه کن. این فرمان را هم به قاضی میدهد و هم به حاکم. میگوید در نگاه عدالت را رعایت کن.
وی ادامه داد: سخن حضرت از این جهت است که با این نگاه، این احساس اول حاصل میشود. این احساس متضمن آن پیامد است که من میخواستم به آن توجه کنم، یعنی به گونه ای باشد که «دوست در تو طمع نورزد و دشمن از عدل تو مایوس نگردد». سخن حضرت یعنی دوست فکر نکند که میتواند خواستههای نا به جا داشته باشد و دشمن هم از عدالت تو مایوس نشود. بنابراین حضرت میفرماید که این احساس آثار دارد. اینجا در مورد درک عدالت سخن میگوییم که دوست و دشمن آن را درک کنند. این درک را باید بتوان در عمل نشان داد.
در ادامه دیانی اظهار کرد: پس اینجا ضرورت درک عدالت را داریم، یعنی علاوه بر اینکه وجود دارد مردم هم باید احساس اش کنند.
حکمتنیا در پاسخ گفت: اگر درک هم داشتیم بحث مهم بعدی که در جامعه ابعاد اجتماعی دارد این است که تحمل مردم نسبت به فساد چه میزان است، به این معنا که درک از فساد دارند اما آیا تحمل هم دارند؟
وی ادامه داد: فساد ظلمی است که تعدی مستقیم محسوب نمیشود. ظلم مستقیم مانند این مساله است که کسی مالی را سرقت کند. در حوزه فساد یک نفر ذیالنفع است و بهره بردای میکند. من گاهی میگویم فساد شاکی خصوصی کمتر دارد چون طرفینی که درگیر هستند برای مثال رشوه دادند، کسی که رشوه داده نفعی را در صحنه رقابت به دست آورده که در مقابلش رشوه داده است. بنابراین در ادبیات فساد، تاکید میکنیم بر نظارت و گزارش دهی بر فساد نه شکایت از فساد، چون فساد باید گزارش شود تا شکایت. چون شاکی ندارد طرفین ذی نفع هستند.
این پژوهشگر افزود: عنصر بعدی در این بحث مبارزه با فساد است، در شرایطی که ذی نفعان شکایتی ندارند مساله مبارزه مطرح میشود که اولین عنصرش اراده بسیار جدی از بالاترین مقامامت فرمانروایی است، پس در اینجا چهار بحث شامل ماهیت فساد، ادراک فساد، تحمل فساد، مبارزه با فساد مطرح شد.
انتهای پیام/