خصوصیسازی در صنعت خودرو نه یک عملیات حسابداری ساده، بلکه انتقالی پیچیده میان ساختار، دارایی، بدهی و سیاستگذاری است. ایرانخودرو در نخستین سال واگذاری طبیعی است با جهش موقتی در هزینههای اداری، بازنگری مالی و پرداختهای انتقالی مواجه شود؛ امری که در همه تجارب بینالمللی خصوصیسازی صنایع بزرگ تکرار شده است.
بررسی صورتهای مالی نیمه نخست سال جاری نشان میدهد بخش مهمی از افزایش هزینهها در ردیفهای «تجدید ارزیابی داراییها» و «هزینههای انتقال» بوده است. در کنار آن، ورود به فاز سرمایهگذاری در پروژههای بلندمدت همچون گیربکس هیبریدی DHT، موتور EF۷ TC GDI و توسعه پلتفرم eRUN بخش دیگری از هزینههای جاری را شکل داده است؛ هزینههایی که در حسابداری سنتی زیان تلقی میشوند اما در واقع سرمایهگذاری برای آیندهاند.
در همین حال، ایرانخودرو با وجود محدودیتهای ارزی، موفق به حفظ ظرفیت تولید و بهبود ترکیب محصول در خانواده تارا و ریرا شده است. تحلیل کارشناسان بازار سرمایه نیز نشان میدهد روند زیاندهی، بیشتر ناشی از عقبماندگی قیمتگذاری دستوری و نوسانات هزینه قطعات وارداتی است تا ناکارآمدی مدیریتی.
قضاوت درباره کارآمدی خصوصیسازی با تکیه بر یک برش زمانی ششماهه خطاست. عملکرد واقعی باید در بازه سهساله و بر مبنای بازگشت سرمایه در پروژههای فناورانه سنجیده شود. خصوصیسازی در ایرانخودرو تازه آغاز شده و ارزیابی آن باید با منطق صنعت، نه با هیجان خبر، انجام گیرد.

