دختر شهید فاطمه اسدی: ظلم چشم گروهکهای ضدانقلاب را بسته است/ مادرم یکتنه دنیا را بیدار کرد
کشور محمودی در حاشیه بازگشت پیکر مطهر شهیده فاطمه اسدی به سنندج گفتوگو با خبرنگار یولن در سنندج اظهار کرد: ظلمی که گروهکها به مادر، من و برادرم روا داشته اند را هیچگاه از یاد نمیبرم.
وی با بیان اینکه آنها نه تنها هیچ بویی از معرفت که هیچ بویی از انسانیت نبردهاند افزود: مادر من زن بیدفاعی بود که تنها جرم او دفاع از پدرم بود، ولی آنها همین اندازه از غیرت یک زن کرد را هم تحمل نداشتند.
وی تصریح کرد: مادر من یک زن روستایی کُرد ایرانی بود ضد انقلاب با تمام شقاوت از او میخواهند قبرش را بکند و سپس با تیرباران پیکرش، او را با دستانی بسته دفن میکنند و حالا باید پلیس بینالملل و سازمانهای مدعی دفاع از حقوق بشر فریاد دادخواهی من را بشنوند و نگذارند که خون مادر مظلومم بر زمین بماند.
کشور اضافه کرد: ذرهذره خاک ایران رنگین از خون شهدایی است که مظلومانه جان دادند تا ایران دست نااهلان و نامحرمان نیفتند.
دختر شهیده فاطمه اسدی پاسداری از خون شهدا را وظیفه همگانی دانست و گفت: دفاع از کیان و میهن مهمترین مطالبه شهدا از جامعه ایران اسلامی است همه باید پاسدار خون شهدا باشیم.
وی در ادامه گریزی هم به نخستین لحظه شنیدن خبر تفحص پیکر مادرش زد و گفت: خبر را که شنیدم برای یک لحظه تمام خاطرات و سختیهایی که در طول 37 سال چشم انتظاری برای دیدن مادر کشیده بودم به ذهنم آمد.
کشور تصریح کرد: اولش بسیار نا آرام بودم و به سختی دلتنگ روزهایی که سایه مادر بر سرم نبود ولی وقتی در این چند روز با پیکرش همراه شدم و استقبال مردم شهرهای مختلف کشور از تهران، قم و مشهد را دیدم فهمیدم که اگرچه دوران کودکی را بدون خانواده و سایه پدر و مادر بزرگ شدم ولی حالا خانوادهای به بزرگی همه ایران دارم.
وی با تاکید براینکه خوشحالم که فریاد آزادی خواهی مادرم در دل کوهها نهفته نماند، عنوان کرد: هرچند همه ما خدا را داریم ولی وقتی دلسوزیهای مادرانه نباشد، زندگی خیلی سخت میشود.
دختر شهیده فاطمه اسدی با بیان اینکه ظلم و ستم چشم بصیرت گروهکهای ضد انقلاب را بسته است، اظهار کرد: تمام شجاعت آنها که دم از دفاع از حقوق کرد و مدافع بودن کردستان میزدند در ظلم به زنی بیپناه بود که هیچ تهدیدی برایشان محسوب نمیشد ولی الان یک تنه دنیای را بیدار کرده است.
وی در پایان با بیان اینکه روزی که مادر از ما جدا شد خیلی کوچک بودم، گفت: تنها چیزی که از مادرم به یاد دارم آوایی لالایی مبهمی است که با وجود اینکه خودم الان صاحب چهار فرزند هستم هنوز که هنوز است در گوشهایم می پیچید.
انتهای پیام/2330/71