فرزانه فراهانی: این روزها گفتن و شنیدن از بحران و کمبود آب از جمله دیالوگهای ثابت مردم و مسئولان است و البته حرفها همان حرفهای تکراری است که به هیچ راهحل مفیدی که به عبور از این بحران کمک کند، منجر نمیشود؛ چون آنطور که باید مسئولان توجه چندانی به هشدارها و توصیههای متخصصان و کارشناسان حوزه آب ندارند و اینگونه است که بحران آبی در سایر نقاط کشور هر روز تشدید میشود.
محمد درویش کنشگر و فعال محیطزیست، درباره بحران کمآبی که این روزها بیشتر از هر زمان دیگری در ایران تشدید شده است، در گفتگو با یولن، میگوید: راهحل فوری عبور از بحران آب اجرای مفاد همین سند ملی امنیت غذایی است؛ این سند پیشبینی کرده است سالی ۱۰ درصد مصرف آب کم شود؛ مصرف آب در بخش کشاورزی ۸۰ میلیارد مترمکعب است و ۱۰ درصد آن ۸ میلیارد مترمکعب میشود و این ۸ میلیارد یعنی نیاز آب شرب ۸۰ میلیون ایرانی در یکسال و این رقم خیلی قابل توجه است و در صورت اجرا ما با آب مازاد روبرو میشویم که میتوانیم این آب را برای احیای دوباره تالابها و رودخانههایمان استفاده کنیم و اصلا نیازی نیست که سد بزنیم و طرحهای انتقال آب را اجرا کنیم و شیرینسازی آب از دریای عمان و خلیجفارس را با اینهمه هزینهها انجام دهیم؛ فقط کافی است سند ملی امنیت غذایی را اجرا کنیم.
مشروح این گفتگو را در ادامه میخوانید:
آیا دورههای خشکسالی مشابه یا مشخصی در ایران داشتهایم؟
اگر به آمارهای شرکت مدیریت منابع آب ایران نگاه کنید، در طول ۲۰ سال اخیر، دست کم ۳ سال را داشتیم که شدت خشکسالی آنها حتی از امسال هم بیشتر و یا در حد امسال بوده است؛ اگر در طول ۶۰ سالی که ما آمار داریم را بررسی کنیم، میبینیم که برخی از سالها در کشور ما شدت خشکسالی بیشتر از امسال هم بوده است و شواهدی هم که در کشور ما وجود دارد، نشان میدهد که کشور ما همیشه با خشکسالی سر و کار داشته است.
آن جمله مشهور پادشاه هخامنشی را اگر به یاد بیاوریم که ۲۵۰۰ سال پیش گفته بود «خداوند این کشور را از دشمن، از دروغ و از خشکسالی در امان نگهدارد» نشان میدهد که خشکسالی سرنوشت کشور ما است و مطالعاتی هم که “علی خلیلی” اقلیمشناس مشهور کشور انجام داده است، میگوید ۸۹/۷ درصد از خاک ایران ، در قلمرو اقلیمهای فراخشک و نیمه خشک واقع شده است؛ بنابراین خشکسالی طبیعیترین اتفاقی است که در ایران میافتد؛ اتفاقا چیزی که غیرطبیعی است، ترسالی است و ما همیشه باید خودمان را برای خشکسالی آماده نگه داریم.
ایران دیرینهترین تمدن ثبت شده در جهان است و نشان میدهد که زنان و مردان هوشمندی در این سرزمین زندگی میکردند که با درک شرایط ادافیکی کشور توانستند با استفاده از شگردهایی مثل قناتها، کاریزها، بادگیرها، آبانبارها، کشت خوشابی و آبخوانداری زندگی کنند و ما متاسفانه در قرن گذشته بود که با رفتن به سمت استفاده از موتورپمپها، حفر چاهها، حفاری و احداث سدها و افزایش جمعیتمان به طرز غیرعادی چنین بلایی را سر خودمان آوردیم و بعد هم با دنیا قهر کردیم، دچار تحریم شدیم. از مزیتهای واقعی کشور مثل توسعه گردشگری، طبیعی، تاریخی، فرهنگی، توریسم سلامت، استحصال انرژی خورشیدی، انرژی بادی، زمین گرمایی، جزر و مدی نتوانستیم تولید پول کنیم و سراغ توسعه کشاورزی نابخردانه، احمقانه، غیربازده، صادرات محصولات کشاورزی و استقرار صنایع آببر و انرژیبر رفتیم و بدین ترتیب منابع آبیمان به تاراج رفت.
مهمترین و فوریترین راهحلهای عبور از کمآبی که باید دولت و حاکمیت انجام دهند، چیست؟ اساسا راهحل فوری دارد؟
حاکمیت به راه حل رسیده است؛ حاکمیت دو سال پیش در دولت ابراهیم رئیسی سند ملی امنیت غذایی را تصویب کرده و در تیرماه و در حضور سران قوا در ساختمان مشروطه، سند را ابلاغ کرده است؛ به نظر من این امیدبخشترین، منطقیترین، خردمندانهترین و راهبردیترین سندی بوده است که جمهوری اسلامی بعد از سالهای پیروزی انقلاب آن را تصویب کرده است؛ رئیسجمهور به عنوان یک مقام مسئول، آقای خیام نکویی را معرفی کرده است که گزارش عملکرد این سند را ارائه کند.
مطابق این سند ما باید تا افق ۱۴۱۱ مصرف آب در بخش کشاورزی را ۳۰ میلیارد مترمکعب کم کنیم و به ۵۱ میلیارد مترمکعب برسانیم و ناترازی را ۴۵ میلیارد مترمکعب کاهش داده و نرخ فرسایش خاک را از ۱۶ تن به ۱۳ تن کاهش بدهیم.
بیش از ۶۰۰ کارشناس و کارشناس ارشدعالی رتبه کشوری سند فوق را تنظیم کردند و الان موقع اجرای سند است؛ ۲ سال و نیم از اجرای این سند میگذرد؛ مطابق سند ملی امنیت غذایی ما باید ۱۰ درصد در مصرف بخش آب کشاورزی کاهش بدهیم؛ اگر فکر کنیم همین کار را در مورد تهران انجام داده بودیم، استان تهران ۱/۸ میلیارد مترمکعب آب در بخش کشاورزی مصرف میکند و اگر این ۱۰ درصد صرفهجویی شده بود الان ما ۵۶۰ میلیون مترمکعب آب داشتیم که میتوانست نیاز بیش از ۵ میلیون تهرانی به آب شرب و بهداشتی را تامین کند و اصلا چنین بحرانی را نداشته باشیم.
نیاز نیست ما قانونی را از آن طرف دنیا بیاوریم؛ این قانون وجود دارد، تصویب شده است، ابلاغ و اجرا شده است و الان سوال این است که چرا پیگیری نمیشود و باید این سوال را از وزیر جهاد و کشاورزی، از وزیر نیرو، از رئیس سازمان محیطزیست بپرسیم که چرا سند ملی امنیت غذایی را به عنوان سرلوحه و عامل نجات این کشور در دستور کار قرار نمیدهند.
راهحل فوری عبور از بحران آب اجرای مفاد همین سند ملی امنیت غذایی است؛ این سند پیشبینی کرده است سالی ۱۰ درصد مصرف آب کم شود؛ مصرف آب در بخش کشاورزی ۸۰ میلیارد مترمکعب است و ۱۰ درصد آن ۸ میلیارد مترمکعب میشود و این ۸ میلیارد یعنی نیاز آب شرب ۸۰ میلیون ایرانی در یکسال و این رقم خیلی قابل توجه است و در صورت اجرا ما با آب مازاد روبرو میشویم که میتوانیم این آب را برای احیای دوباره تالابها و رودخانههایمان استفاده کنیم و اصلا نیازی نیست که سد بزنیم و طرحهای انتقال آب را اجرا کنیم و شیرینسازی آب از دریای عمان و خلیجفارس را با اینهمه هزینهها انجام دهیم؛ فقط کافی است سند ملی امنیت غذایی را اجرا کنیم.
بیشتر بخوانید:
کاوه مدنی:ورشکستگی آبی را همان زمان در شورای عالی آب گفتم؛ به من گفتند جوان این حرفها را نزن/ با آب تجدیدناپذیر بادمجان، گوجه و خیار میکارند
احمدینژاد نتوانست یک وزارتخانه منتقل کند چه برسد تخلیه تهران/ خشک کردن دریاچه پریشان برای دلمه بادمجان تهرانیها/راه حل بیآبی از زبان اسماعیل کهرم
وضعیت ایران در بحران بیآبی در مقایسه با کشورهای همسایه و خاورمیانه چگونه است؟ آیا این بحران در ایران متفاوتتر از سایر کشورهای منطقه است؟
الان مردم در آنتالیا، از دولت شکایت کردند که وقتی ما آب نداریم چرا گردشگر وارد کشور میکنید؛ در حال حاضر بحران خشکسالی کل منطقه را فرا گرفته است؛ من یک ماهی عراق بودم؛ خشکسالی در عراق بسیار شدید است و تمام جمهوریهای آسیای میانه، افغانستان و همه کشورهای منطقه درگیر خشکسالی هستند.
اصلا این حرفی که میزنند که ابرهای ما را دزدیدند و نمیگذارند ابر به کشور ما بیاید و ما فقط درگیر خشکسالی هستیم، درست نیست و اصلا اینگونه نیست و کل منطقه الان با خشکسالی روبرو است.
پدیدههایی مثل گرمایش جهانی و تغییر اقلیم در همه جا وجود دارد؛ ولی مشولی که ما در ایران داریم این است که ما مثل آن خانواده ثروتمندی داریم رفتار میکنیم که یک پنتهاوس و خانه لوکس در نیاوران دارد و درخواست کمک کرده است که ما غذا نداریم بخوریم و وقتی به آنجا میروی میبینی که تمام تراولهایش را در شومینه ریخته و دارد خودش را گرم میکند و توجهی نمیکند که با پوشیدن لباس گرمتر میتواند بدون آتش زدن تراولها خود را گرم کند. ما در این کشور داریم اینکار را میکنیم.
ما ۱۰۰ برابر عربستان آب در اختیار داریم و شما میبینید که مردم عربستان نگران تشنگی و جیرهبندی آب نیستند؛ ما چه کردیم که این بلا سرمان آمده است. ما دقیقا مثل آن جمله معروف اقتصاددان آمریکایی عمل کردیم که میگوید” اگر اختیار شن و ماسههای بیابان را به یک دولت ناکارآمد بدهیم، آین دولت در کمتر از ۵ سال به کمبود شن و ماسه روبرو میشود”.
الان نگاه کنید ما در استان گیلان هم با جیرهبندی و کمبود آب روبرو هستیم؛ گیلانی که ریزشهای آسمانیاش ۴ برابر متوسط نیاز مردمش است؛ وقتی هم در گیلان و هم در چهارمحال و بختیاری و هم در خوزستان که پرآبترین مناطق ما هستند ما با کمبود آب روبرو هستیم یعنی باران چه ببارد و چه نبارد مشکل ما حل نمیشود؛ تا موقعی که پخمهها صندلیهای قدرت را در این کشور تصرف کردند؛ تا موقعی که مدیران اشتباهی هستند و تا موقعی که انتخاب مدیران ما بر اساس رفاقتها است نه بر اساس صلاحیت و تخصصها، مشکلات مدیریت آب ما حل نمیشود.
منابع آبی ما در ایران به مراتب از همه کشورهای اطراف به جز ترکیه و پاکستان بیشتر است ولی شدت بحران کمآبی در ایران از همه کشورهای منطقه بیشتر است؛ وقتی ما منابع آبی بیشتری از افغانستان، عراق، عربستان، بحرین، یمن، کویت و امارات داریم، چرا باید مشکل کمآبی بیشتری داشته باشیم؟ جز اینکه ما آب را درست مصرف نمیکنیم؟ ما همه تخممرغهایمان را در سبدی گذاشتهایم که چشمش به آسمان است؛ با صادرات یونجه به امارات، با صادرات پنیر به جمهوریهای آسیای میانه و با صادرات سیب به ترکیه میخواهیم ثروت و پول کنیم؛ خب معلوم است که با بحران آب مواجه میشویم.
در صورتی که شما نگاه کنید مگر امارات متحده عربی جز شن و ماسه چیزی دارد؟ بارندگی امارات به اندازه یزد هم نیست و گرما و دمای هوای امارات از اهواز هم بیشتر است ولی درآمدش از تجارت غیرنفتی ۹۵۳ میلیارد دلار در سال است؛ اقتصاد امارات چه باران ببارد چه نبارد چون درآمدش به آب وابسته نیست اما اقتصاد ما در ایران به شدت به آب وابسته است و این مشکل اصلی کشور ما است که بحران ایجاد کرده است.
در دنیا چه کشورهایی مشکلات مشابه با ایران در بحث بیآبی و خشکسالی داشتند و توانستهاند مسئله را کنترل کنند؟
در نقاطی ایالت کالیفرنیای آمریکا و در بخشی از بریتانیا وقتی خشکسالی میشود، دستور میدهند چمنها را خشک کنند و دیگر به آنها آب ندهند و در واقع مقررات سختگیرانهای وضع میکنند تا مردم بتوانند این شرایط کمآبی را بگذرانند. چندسال پیش در کیپتاون پایتخت آفریقای جنوبی مگر به نقطه صفر آبی نرسیدند، چطوری توانستند از این مسئله عبور کنند؟
شما نگاه کنید ما هر چه فریاد میزنیم که آقا جان چرا باید ۳۰ درصد منابع آبی هدر رود یا در اختیار مشترکان قلدری باشد که آب بها را نمیدهند، چرا این مسئله را حل نمیکنند.
شما میگویید کولرهای آبی مشکل دارد؛ خب الان کولرهای پلیمری آمده است که ۴۰ درصد مصرف آب و برق را کم میکند؛ چرا وزارت نیرو از شهروندانی که کولرهای پلیمری استفاده میکنند، حمایت نمیکند؟ به آنها تسهیلات نمیدهد و انگیزه ایجاد نمیکند؟ چرا از شهروندانی که از شیرهای هوشمند استفاده میکنند، حمایت نمیکنند.
مسئله اینجاست که خود دولت و حاکمیت به راحتی میتوانند برای شهروندان انگیزه ایجاد کرده و در نهایت در مصرف آب صرفهجویی کند؛ کاری که در همه دنیا دارند انجام میدهند.
ما شرط پایان کار ساختمان را این گذاشتهایم که ساختمان باید کنتور برق و کنتور گاز داشته باشد، چرا نباید داشتن کنتور آب هم جزو شروط پایان کار باشد؟ چرا بنده باید ببینم که همسایهام شیر آب حمامش باز است و آواز میخواند و بعد آببها را باید به طور مشترک پرداخت کنیم؟ معلوم است که انگیزهای برای من نوعی ایجاد نمیشود.
همه ساختمانها باید کنتور آب مستقل داشته باشند و این کاری است که در همه دنیا انجام شده است؛ در بسیاری از نقاط دنیا آب شرب را از آب بهداشتی جدا کرده و آب شرب را به شدت گران میکنند تا صرفهجویی شود. در کدام کشور دنیا با آب شرب حیاط و ماشین میشویند، عملیات ساختمانی انجام میدهند؟
۴۷۴۷
