رحمانی: دشمن، قبل از اختلافافکنی بین ایران و افغانستان، پانترکیسم و پانعربیسم راه انداخته بود
رحمانی: دشمن، قبل از اختلافافکنی بین ایران و افغانستان، پانترکیسم و پانعربیسم راه انداخته بود
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه یولن، «تفرقه» یکی از ابزارهای کاربردی غرب در جوامع آسیایی و آفریقایی بوده تا بدان وسیله، دایره نفوذش را برای مطامع استعماری خود گسترش دهد. نزاعهای قومیتی و مذهبی از مهمترین و خطرناکترین انواع تفرقه در یک جامعه با طیفبندیهای گوناگون قومی و دینی است. به این منظور با محمد رحمانی، پژوهشگر حوزه تاریخ و نویسنده کتاب پرمخاطب «کار من بود»، در مورد تاریخچه نقشه شوم تفرقه در کشورمان، گفتوگو کردیم.
محمد رحمانی در ابتدا گفت: اگر بخواهم به عنوان یک شخص مسلمان و مذهبی بحثم را آغاز کنم، از اولین روزهای خلقت، کید و نیرنگ شیطان متوجه ایجاد تفرقه بین دو برادر شد که نتیجه آن، اتفاق تلخ برادرکشی بود.
وی افزود: «تفرقه» از مهمترین عوامل تضعیف قدرتهای منطقه و ایجاد فرصت برای مستعمران خارجی و مستبدّین داخلی است؛ چون با نبود اتحاد و توافق بین کشورهای یک منطقه توجیه و بهانه خوبی برای قدرتهای خارجی به دست میآید که در این مناطق نفوذ و اعلام حضور کنند.
رحمانی گفت: ایجاد نفرقه و اختلاف نه بر اساس اوهام و تصورات باطل بلکه انگشت گذاشتن بر گسلهای اختلافی است. هر ارتباطی میتواند با یکسری تفاوت آرا همراه باشد که غیرفعال و غیربحرانیاند، اما کار استعمار و امپریالیسم دست گذاشتن بر این نقاط اختلاف و تقویت آن به منظور ایجاد فاجعه و درگیری در سطح بالا است. به طور مثال در منطقه خاورمیانه، مسلمانان بر مناطق استراتژیک جهان و مهم از لحاظ ذخایر انرژی مسلط هستند و این امر امکان خلق یک امت واحده قدرتمند را فراهم میکند. بنابراین دشمن خارجی سعی دارد با ایجاد جنگ و قرار دادن مسلمین در یک حالت فرسایشی امکان اتحاد و قدرتگیری این کشورها را از آنها بگیرد.
این تاریخپژوه افزود: اختلافاتی که میتواند در این کشورها شکل بگیرد یا قومی یا مذهبی یا به شکل دیگر است؛ مثل دوگانه عرب و غیر عرب، شیعه و سنی و…. نکتهای که باید بدان توجه کرد، این است که بیگانه سعی میکند به صورت غیرمستقیم از این گسلهای اختلافی بهرهمند شود. برای همین، نیروهای متحجر و متعصب، کم سواد و کم عمق هستند که به نوعی عامل و سرباز بیمزد و مواجب بیگانه میشوند. هرچند با نیات پاک، دست به اقداماتی میزنند، اما نتیجهای که به دست میآید نه به نفع این مردمان، بلکه به سود دشمن خارجی است.
نویسنده کتاب کار من بود، گفت: نیروهای بیگانه نه فقط از تحجر نیروهای منطقه، بلکه با ایجاد برخی جریانات نوظهور مثل پانترکیسم و پانعربیسم و مشروعیتبخشی به آنها مقوله تفرقه را به حد بالایی پیگیری میکنند. به طور مثال در سالهای اولیه انقلاب برانگیختگی احساسات قومی برخی مردم ایران در غرب و شرق و جنوب نمونهای از این دست اقدامات بود که بیگانگان با حمایات مادی و معنوی این تشنج سیاسی را تشدید میکردند. نمونه دیگر این دست اتفاقات حمله افغانها به ایران و سقوط سلسله صفویه بود که خود ناشی از تفرقهای است که سالیان سال توسط انگلیسیها دنبال میشد و در آن سعی داشتند بخشهایی از شرق ایران را جدا کنند؛ چرا که فارغ از غنای سرزمینی آن مناطق در مورد قضیه هند و نفوذ انگلیسیها جدا کردن بخشهای شرقی ایران به نفع آنان بود و آنان به وسیله همین اختلافات قومی قسمتی از خراسان را از ایران جدا کردند.
رحمانی افزود: از مسائل قابل توجه در این موضوع این است که همواره علمای بصیر و آگاه نسبت به امر سیاست دائماً نسبت به تفرقه و وحدت هشدارهایی را میدادند که من اینجا لازم میدانم کتاب «بندبند سرگذشتم» که خاطرات حاج شیخ محمد حسین کاشفالغطا هست را در مورد این مبحث معرفی کنم. همچنین آیتالله بروجردی یکی دیگر از فعالان این عرصه هستند که پروژه ایشان منتهی به برقراری روابط حسنه با الازهر مصر و تأسیس دارالتقریب شد. امام خمینی (رحمةالله علیه) هم یکی دیگر از علمای بصیر در مبحث وحدت بودند که فتوای اقتدا به علمای عربستان یکی از شاهکارهای ایشان در مقوله وحدت است. درست آن است که ما شیعیان و اهل سنت هر دو طیف گوش به فرمان عقلای مذهب خود باشیم تا خدای ناکرده با توجیهاتی نظیر غیرت دینی و… آب در آسیاب دشمن نریزیم.
انتهای پیام/