اهمیت روابط ایران با عراق و لبنان بر همگان روشن و آشکار است و از جهت نخستین سفرهای دبیرکل جدید شورای عالی امنیت ملی به این کشورها صورت گرفت. پس از جنگی که با عنوان «جنگ ۱۲ روزه» بین رژیم صهیونیستی و جمهوری اسلامی ایران شناخته میشود، نیاز به ارزیابی و بازنگری جدی و فراگیر در روابط ایران با کشورهای مختلف جهان بیش از پیش احساس میشود.
انتخاب عراق به عنوان نخستین مقصد این سفر، از یکسو قابل درک است، چرا که همزمانی آن با ایام اربعین حسینی و حضور میلیونی مسلمانان، شیعیان و علاقهمندان به امام حسین (ع) در این کشور، فرصتی ارزشمند برای حضور و مشارکت مسئولان ایرانی فراهم کرده بود. از سوی دیگر، مسائل امنیتی میان ایران و عراق نیازمند تأکید و رسیدگی فوری است. یکی از این مسائل، حضور گروههای مسلح کُرد در خاک عراق است که با وجود توافقات امنیتی پیشین، همچنان شاهد برخی تحرکات و اقدامات خرابکارانه آنها در خاک ایران بودهایم. پرداختن صریح و شفاف به این موضوع از سوی دبیر شورای عالی امنیت ملی ضروری بود.
موضوع مهم دیگر، شایعات مربوط به عبور هواپیماهای نظامی و پهپادهای اسرائیلی و آمریکایی از حریم هوایی عراق است. با توجه به حساسیت موضوع، لازم است این مسئله با استناد به مدارک موجود، به طور جدی با مقامات عراقی مطرح شود. بهرهبرداری رژیم صهیونیستی و آمریکا از آسمان عراق برای تجاوز به ایران، میتواند تأثیرات منفی و پایداری بر امنیت و ثبات عراق و مرزهای ایران برجای گذارد. نقش دولت عراق در جلوگیری از این سوءاستفادهها بسیار حائز اهمیت است، هرچند این امر مسئولیت اصلی متجاوزان را نفی نمیکند.
در کنار این مسائل، حفظ و تقویت روابط فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بین دو کشور باید همچنان در بالاترین سطح اهمیت باقی بماند.
سفر به لبنان نیز اهمیت مشابهی دارد. پس از شهادت سید حسن نصرالله و تغییرات سیاسی در این کشور، از جمله انتخاب رئیسجمهور و نخستوزیر جدید توسط پارلمان لبنان، شاهد برخی اظهارات محتاطانه یا حتی غیر دوستانه از سوی وزیر امور خارجه لبنان نسبت به روابط با جمهوری اسلامی ایران بودهایم. این اظهارات در شرایطی مطرح میشود که لبنان همچنان هدف تعرضات و تجاوزات رژیم صهیونیستی است؛ چه در حریم هوایی و چه در خاک خود. هرگونه انحراف افکار عمومی و سیاستمداران لبنان از مسئله اصلی کشور، یعنی مقاومت در برابر تجاوزات اسرائیل، به سمت بحثهایی نظیر «ایران نباید حتی اظهار نظر کند» جای تعجب و تأمل دارد و نیازمند گفتوگوهای صریح، منطقی و مستدل با مسئولان لبنانی است.
لبنان و ایران روابط دیرینهای دارند که ریشه آن به قرنها پیش و تعاملات علمی، فرهنگی و مذهبی بازمیگردد. تجاوزات مکرر اسرائیل به لبنان، حتی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، نیازمند یادآوری و تبیین دوباره برای مسئولان جدید این کشور است تا مسیر سیاستگذاری به گونهای پیش نرود که به ضرر مردم لبنان تمام شود.
یکی از موضوعات حساس، بحث خلع سلاح حزبالله است. تصمیمگیری در این باره باید توسط مسئولان لبنانی ( اعم از پارلمان، دولت و رئیسجمهور) با رعایت منافع ملی، حاکمیت و استقلال کشورشان انجام شود و نباید تحت تأثیر فشارها و دستورات آمریکا قرار گیرد. تجربه نشان داده که آمریکا در گذشته، نه تنها هیچ اقدامی برای جلوگیری از تجاوزات اسرائیل به لبنان نکرده، بلکه در برابر اشغال بخشهای وسیعی از خاک لبنان، حتی تا پایتخت، سکوت کرده و حمایت کامل خود را از رژیم صهیونیستی ادامه داده است.
دوستان دلسوز لبنان باید همواره یادآور شوند که امنیت، ثبات و زندگی مسالمتآمیز شهروندان این کشور، اولویتی بالاتر از هر دستور و فشار خارجی دارد. همچنین، هرچند گاهی گفته میشود ایران باید با همه طوایف و گروههای اجتماعی لبنان رابطه داشته باشد و ارتباط خود را محدود به شیعیان نکند، لازم است یادآوری شود که ایران هماکنون با اهل سنت، مسیحیان، دروزیها و علویها در لبنان روابط مثبت و سازندهای دارد. حتی در مواردی، ایران از سوی برخی از این گروهها آسیب نیز دیده است و تعدادی از نیروهای ایرانی از جمله خبرنگاران و اعضای نیروهای نظامی و امنیتی، توسط بخشی از این گروهها گروگان گرفته شده و سرنوشتشان تاکنون مشخص نشده است.
بنابراین، ملاقاتهای رسمی و بیان صریح تاریخچه روابط و واقعیات اجتماعی برای آشنایی مسئولان جدید لبنان با اولویتها و ضرورتهای دو کشور، اقدامی حیاتی و اجتنابناپذیر است.
کارشناس روابط بین الملل
212