یولن – فاطمه غریبی: در آستانه انتخابات پارلمانی عراق، محمدصالح صدقیان، تحلیلگر مسائل عراق، در گفتوگو با یولن با اشاره به اهمیت این انتخابات گفت: «واشنگتن اگرچه توان تأثیرگذاری مستقیم بر روند رأیگیری را ندارد، اما همواره پس از برگزاری انتخابات و در مرحله تعیین نخستوزیر، نقش فعالی ایفا میکند و تلاش دارد چهرهای شیعه اما میانهرو را بر مسند قدرت بنشاند.»
او با تأکید بر اینکه ساختار مذهبی، فرهنگی و تاریخی عراق پیوندی عمیق با ایران دارد، تصریح کرد: روابط تهران و بغداد چنان ریشهدار است که حتی دولتهایی با گرایشهای متفاوت یا حتی مخالف جمهوری اسلامی نیز نمیتوانند آن را تضعیف کنند.
*** تأثیرگذاری آمریکا در انتخابات سراسری پارلمان عراق از نظر شما چگونه خواهد بود؟ آیا آمریکا برای کنار رفتن گروههای شیعی که از سال ۲۰۰۳ قدرت را در دست دارند، در این انتخابات تلاش خواهد کرد؟
این انتخاباتی که قرار است یک ماه دیگر برگزار شود، برای عراق بسیار مهم است و در نهایت هم به دست خود مردم عراق رقم میخورد. البته در بیست سال گذشته مشکلات زیادی در عراق وجود داشته است؛ از جمله فساد اداری و مالی و ناتوانی دولتها در پاسخ به مشکلات مردم.
دولت عراق در اختیار شیعیان است، فرمانده کل قوا هم از میان شیعیان انتخاب میشود و ۹ استان عمدتاً شیعهنشین نیز در اختیار آنهاست. اکثریت پارلمان هم در دست شیعیان است. با این شرایط، من بعید میدانم آمریکا بتواند در روند انتخابات دخالت کند؛ همانطور که پیشتر هم نتوانست چنین کند. اما بعد از انتخابات، یعنی در مرحله تعیین نخستوزیر، آمریکا معمولاً نقش پررنگتری دارد و تلاش میکند بر انتخاب نخستوزیر تأثیر بگذارد.
در انتخابات قبلی، میزان مشارکت در استانهای شیعهنشین به بیست درصد هم نرسید، که این موضوع برای شیعیان بسیار خطرناک است. اگر در انتخابات پیش رو هم مشارکت پایین باشد، ممکن است توازن قدرت در عراق بهویژه در سمت نخستوزیری تغییر کند، چرا که اهلسنت و کردها نیز چشم به این موقعیت دارند؛ بهویژه سنیها که تمایل دارند نخستوزیر از میان خودشان انتخاب شود.
بنابراین به نظرم آمریکا تا پیش از انتخابات دخالت مستقیمی نخواهد داشت، اما بعد از اعلام نتایج، برای شکلگیری دولت و تعیین نخستوزیر دخالت میکند. در این مرحله، معمولاً چهرههایی مانند محمد شیاع سودانی، نوری مالکی یا مصطفی کاظمی به عنوان گزینههای شیعیان مطرح میشوند. با این حال، یک معادله توازن قوا در عراق وجود دارد و دخالتهای خارجی نیز زیاد است؛ از جمله از سوی آمریکا، کشورهای عربی خلیج فارس، اردن و حتی ترکیه. ترکیه بهویژه در حمایت از گروههای سنی نقش فعالی دارد. کشورهای عربی نیز در این انتخابات تلاش میکنند شخصیتهای میانهرو را به قدرت برسانند. در واقع، آنها میخواهند نیروهای حشدالشعبی و جریانهای رادیکال را از مرکز قدرت دور کنند.
*** بنابراین از نظر شما احتمال این که نیروهای شیعه در انتخابات پیش روی عراق قدرت بگیرند، کم است؟
قدرت را به دست میگیرند زیرا اکثریت با آنها است. اما فشارهای خارجی بر این است که شخصیتهای شیعهای به قدرت برسند که تندرو و انقلابی نباشند، روابط محدودی با ایران داشته باشند، در قبال حشدالشعبی موضعی میانهرو اتخاذ کنند و با آن ارتباط زیادی نداشته باشند. آمریکا و ترکیه و کشورهای عربی در این چارچوب، با صرف هزینه و نفوذ سیاسی، تلاش میکنند شخصیتی شیعه اما میانهرو بر مسند قدرت بنشیند.
*** فشارهای موجود برای انحلال حشدالشعبی به نظر شما به چه نتیجهای منجر میشود؟ آیا در نهایت این سازمان در ارتش ادغام خواهد شد؟
حدود دو ماه پیش، پیش از انتخابات، قانونی در مجلس عراق مطرح شد که براساس آن، حشدالشعبی بهعنوان یک نهاد مستقل شناخته شود. چهار سال پیش، حشدالشعبی بهصورت رسمی زیر نظر فرمانده کل قوا و بهعنوان بخشی از نیروهای مسلح عراق تعریف شد. اما در قانون جدید، دولت عراق و گروههای شیعی پیشنهاد کردند که حشدالشعبی در کنار ارتش، نیروهای انتظامی و امنیتی، بهعنوان یک نیروی مستقل در چارچوب نیروهای مسلح عراق باقی بماند.
آمریکا اما فشار زیادی بر دولت و مجلس عراق وارد کرد تا این قانون تصویب نشود. دیدگاه واشنگتن این است که حشدالشعبی باید منحل شود و نیروهای آن در ارتش و نیروهای امنیتی ادغام گردند؛ بهعبارتی، نباید بهعنوان یک نیروی مستقل باقی بماند.
در کنار نیروهای حشدالشعبی، نیروهای مقاومت نیز در عراق فعالاند که در چارچوب محور مقاومت تعریف میشوند، اما بهصورت رسمی جزو حشدالشعبی نیستند. قرار بود در همان قانون جدید، این نیروهای مقاومت هم به حشدالشعبی ملحق شوند، اما بهدلیل فشارهای آمریکا و برخی ملاحظات منطقهای، از جمله جنگ اسرائیل و ایران و تحولات مربوط به حزبالله لبنان، دولت عراق این طرح را از دستور کار مجلس خارج کرد تا بررسی آن به بعد از انتخابات موکول شود.
در مجموع، حشدالشعبی در حال حاضر رسماً بخشی از نیروهای مسلح عراق است، اما دو دیدگاه متفاوت در این باره وجود دارد: یک دیدگاه معتقد است حشدالشعبی باید بهصورت رسمی جزو نیروهای مسلح و تحت فرماندهی کل قوا باقی بماند، و دیدگاه دیگر میگوید باید بهعنوان نهادی مستقل در کنار ارتش تعریف شود.
شیعیان عمدتاً از حفظ ساختار مستقل حشدالشعبی حمایت میکنند، اما اهلسنت این رویکرد را نمیپذیرند و معتقدند چون بیشتر اعضای حشدالشعبی شیعه هستند، این نیرو باید منحل و در ارتش ادغام شود. البته اگر قرار باشد حشدالشعبی منحل شود، موضوع نیروهای پیشمرگه کرد نیز مطرح میشود، زیرا آن نیروها هم باید در همان چارچوب ادغام یا منحل شوند.
*** بنابراین از نظر شما پیشبینی آینده حشدالشعبی در حال حاضر امکانپذیر نیست؟
خیر؛ این مسئله احتمالاً بعد از انتخابات دوباره در مجلس مطرح خواهد شد و نتیجه آن تا حد زیادی به نتیجه انتخابات آینده بستگی دارد. به نظر من، نتیجه انتخابات بر سرنوشت حشدالشعبی تأثیرگذار است، چون بسیاری از نامزدها در کارزار انتخاباتی خود موضوع حشدالشعبی را محور شعارها و برنامههایشان قرار دادهاند. این موضوع برای جامعه عراق مسئلهای کلیدی است.
*** نقش مقتدی صدر را در انتخابات پیش رو چگونه ارزیابی میکنید؟ از نظر شما تحریم انتخابات از سوی او چه پیامدهایی خواهد داشت؟
نیروهای وابسته به مقتدی صدر کمتعداد نیستند، بلکه جمعیت قابلتوجهی را تشکیل میدهند؛ بهویژه در میان طبقات متوسط و پایین جامعه، از جمله کشاورزان و کارگران. البته اقشار نخبه، دانشگاهیان و کارمندان معمولاً از او حمایت نمیکنند.
مقتدی صدر در ماههای اخیر با تأکید بر فساد گسترده در دولت و در میان چهرههای سیاسی، انتخابات را نیز فرآیندی آلوده به رشوه، خرید رأی و نفوذ پولهای مشکوک معرفی کرده است. به همین دلیل، او اعلام کرده که در انتخابات شرکت نخواهد کرد. با این حال، بسیاری از گروههای سیاسی شیعه، از جمله اطار تنسیقی (چارچوب هماهنگی احزاب شیعی)، از او خواستهاند در انتخابات مشارکت کند، اما تاکنون این درخواستها را نپذیرفته است.
با وجود این، بخشی از هواداران صدر ممکن است بهصورت غیررسمی و پنهان در انتخابات شرکت کنند. برخی از آنان احتمالاً به نامزدهایی نزدیک به او، از جمله محمد شیاع سودانی، رأی خواهند داد. گرچه مقتدی صدر رسماً انتخابات را تحریم کرده، اما به نظر میرسد در عمل و بهصورت غیرعلنی، بخشی از جریان صدر به سودانی گرایش دارد. البته این موضوع هنوز قطعی نیست، اما احتمال آن وجود دارد.
*** شانس چارچوب هماهنگی احزاب شیعه یا همان اطار تنسیقی برای تبدیل شدن به فراکسیون اصلی پارلمان چقدر است؟
نتایج انتخابات در این زمینه بسیار تعیینکننده است. اگر سنیها و کردها بتوانند با یکی دو حزب شیعی وارد ائتلاف شوند، احتمال دارد معادله قدرت بهکلی تغییر کند و حتی فردی غیر از گزینههای سنتی شیعه، نخستوزیر شود.
نتایج انتخابات تعیین میکند که چه جریانی فراکسیون بزرگتر را تشکیل میدهد و در نتیجه، چه کسی به نخستوزیری میرسد. در عراق، برخلاف ریاستجمهوری که بیشتر جنبه تشریفاتی دارد، منصب نخستوزیری از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، زیرا نخستوزیر، رئیس دولت و فرمانده کل قواست و تقریباً همه صلاحیتهای اجرایی در اختیار اوست.
به همین دلیل، رقابت اصلی میان احزاب بر سر تشکیل فراکسیون بزرگتر و در نهایت، تعیین نخستوزیر است. اهلسنت نیز از مدتها پیش تلاش کردهاند جایگاه نخستوزیری را به دست آورند، اما تحقق این هدف وابسته به نتایج نهایی انتخابات است.
*** آثار احتمالی این انتخابات بر روابط عراق و ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟ این روابط به چه سمتی حرکت خواهد کرد؟
حدود ۶۵ درصد مردم عراق شیعه هستند و به همین دلیل، نخستوزیر این کشور معمولاً از میان شیعیان انتخاب میشود. روابط میان مردم عراق، بهویژه شیعیان و حتی کردها، با ایران بسیار عمیق و ریشهدار است. این روابط فرهنگی، مذهبی و اقتصادی است.
ایران و عراق بیش از هزار کیلومتر مرز مشترک دارند و بیشتر استانهای عراق در مجاورت مرزهای ایران قرار گرفتهاند. تنها استانهای موصل و رمادی در غرب عراق از این قاعده مستثنا هستند. همین نزدیکی جغرافیایی باعث شده مبادلات اقتصادی میان دو کشور آسان و گسترده باشد. این وابستگی متقابل، روابط دو کشور را مستحکمتر کرده است.
از نظر تاریخی هم این روابط سابقهای طولانی دارد؛ از دوران ساسانیان و وجود مراکز مهمی چون مدائن و طاق کسرا گرفته تا پیوندهای مذهبی میان حوزههای علمیه قم و نجف. این پیشینه فرهنگی و مذهبی بهقدری عمیق است که بهسختی میتوان تصور کرد کشوری بتواند بر این ارتباط تأثیر منفی بگذارد.
*** درباره مناسبات و روابط سیاسی و دیپلماتیک وضعیت چگونه است؟
به نظر من، حتی در سطح سیاسی و دیپلماتیک نیز این روابط پایدار خواهد ماند. پس از سقوط صدام در سال ۲۰۰۳، مردم دو کشور عملاً مرزها را از میان برداشتند و رفتوآمدهای گستردهای میان ایران و عراق شکل گرفت. دولتهای دو کشور نیز ناگزیر به احترام گذاشتن به این روابط مردمی شدند.
بنابراین، بعید میدانم دولت آینده عراق، هر ترکیب و گرایشی که داشته باشد، بتواند تغییری اساسی در روابط تهران و بغداد ایجاد کند. این پیوندها، چه از نظر مذهبی و فرهنگی و چه از نظر اقتصادی و امنیتی، آنقدر ریشهدار است که حتی اگر دولتی با رویکردی متفاوت روی کار بیاید و دشمن جمهوری اسلامی ایران باشد، مردم عراق خودشان مانع از تضعیف این روابط خواهند شد.
***در صورتی که شرایط به سمتی برود که اوضاع برای شیعیان مطلوب نباشد، به نظر شما ممکن است آیتالله سیستانی برای ایجاد اجماع میان شیعیان در این قضایا ورود کنند؟
آقای سیستانی تا الان بهصورت علنی در مسائل سیاسی دخالت نکردهاند. از ابتدا تاکنون، شاید فقط در موضوعاتی مانند قانون اساسی یا جلوگیری از کشتوکشتار داخلی در عراق ورود داشتند و مردم را به احترام به دیگر مذاهب، از جمله اهل سنت و کردها دعوت کردند تا جنگ داخلی رخ ندهد. اما در مسائل سیاسی روزمره عراق، بهصورت علنی دخالت نداشتهاند.
الان هم مشخص نیست که چه تصمیمی خواهند گرفت. اما ملت عراق مردمی متدین هستند و برای آقای سیستانی احترام زیادی قائلاند. خود ایشان فتوای بسیار مهم جهاد کفایی در برابر داعش را صادر کردند که به یک قیام بزرگ در عراق منجر شد و مردم از آن فتوای ایشان تبعیت کردند. کردها و سنیها هم برای آقای سیستانی احترام زیادی قائلاند، چون در قانون اساسی عراق نیز بر لزوم احترام به مرجعیت تأکید شده است.
بنابراین، بهاحتمال زیاد آقای سیستانی دخالت مستقیمی نخواهند داشت، اما اگر موضعگیری خاصی از ایشان صادر شود، مردم قطعاً از آن پیروی خواهند کرد. الان هم برخی از نمایندگان و وکلای آقای سیستانی در کربلا و نجف در حال سخنرانی هستند و مردم را به شرکت در انتخابات دعوت میکنند.
۳۱۲/۴۲