سوز سرمای دعوای بهزیستی و اوقاف کرمان بر جان بچههای آفتاب/ رئیس کل دادگستری به کلاس درس کودکان رفت

سوز سرمای دعوای بهزیستی و اوقاف کرمان بر جان بچههای آفتاب/ رئیس کل دادگستری به کلاس درس کودکان رفت
یولن _ کرمان؛ مهسا حقانیت: دانشآموزان موسسه خیریه آفتاب کرمان که به علت بیتدبیریها از مدرسه قبلی خود بیرون رانده شدند، این روزها حال و روز خوشی ندارند به طوری که از ۶۰ دانشآموز ثابت موسسه اما امروز فقط ۲۰ نفر سر کلاس درس حاضر شدند.
همراه با یدالله موحد رییس کل دادگستری استان کرمان وارد کلاس درس میشویم، ۲۰ دختر و پسر افغان با لباسهای مدرسهای، اما با رنگهای مختلف سر کلاس هستند، دفتر مشق جلویشان است و قلم در دستشان.
یکی از دختربچهها برای رئیس کل دادگستری شعر میخواند و دیگری درباره روزی حرف میزند که از مدرسه قبلی بیرون رانده شدند.
آرزوهایی بزرگ در دلهای کوچک؛ آزادی پدر و سلامتی مادر
به سمت دو دختر بچهای میروم که سمت راست کلاس بر روی دو صندلی در کنار هم نشستهاند، سارا و نازنین؛ هر دو از پدر و مادر افغانستانی و در ایران به دنیا آمدهاند، سارا میگوید: مدرسه را دوست دارم، هم درس میخوانیم و هم بازی میکنیم. نازنین اما به کیفش اشاره میکند و بعد نگاهش را به سمت کیفها و لوازم التحریرهای اهدایی دادگستری نشانه میگیرد و با نگرانی میپرسد: وقتی کیفهای جدید را بدهند، کیفهای خودمان را میگیرند، به او اطمینان میدهم که کیفهای شان را نمیگیرند، وقتی خیالش راحت میشود، میپرسم چه آرزویی داری، میگوید: آرزو دارم کرونا برود و دایی من از زندان آزاد شود، میپرسم چرا دایی شما در زندان است میگوید نمیدانم!، سارا وسط صحبت ما میآید و میگوید: من میدانم، دایی نازنین، پدرم است که در جشن عروسی عمهام با یک آقای چاقالویی که میخواست زندگی ما را به هم بریزد و بدبخت مان کند، دعوا کرد و دو نفر کشته شدند، صحبتهای او را که میشنوم پرونده این دعوا که چند سال قبل روی داد و تا حدودی در جریان جزییات آن هستم دوباره برایم زنده میشود، اما میدانم که آرزوی این بچهها از آن آرزوهای محال است، مگر اینکه معجزهای شود.
آرزو هم یکی دیگر از بچههای افغانستانیست که در ایران به دنیا آمده و دو برادر و یک خواهر دارد، آرزویش این است در مدرسهای زیبا درس بخواند که حیاطش پر از سبزی باشد، خبرنگاری یکی دیگر از آرزوهای آرزوست.
سهیلا دختربچهای که روزهای گذشته فیلم گریههایش در زمان بیرون راندن شان از مدرسه پخش شد و دل خیلیها را به درد آورد هم در بین بچهها است، او آرزوی بزرگی دارد، سهیلا که تعداد زیاد النگوهای بدلیاش توی چشم میآید، میخواهد دکتر شود تا مادرش را خوب کند، میگوید: مادرم سینه تنگی دارد، میخواهم خوبش کنم. این را که میگوید با خودم فکر میکنم شاید گریههای آن روز سهیلا بیشتر از آنکه برای از دست دادن مدرسه باشد برای این بود که فکر میکرد دیگر نمیتواند درس بخواند، دکتر شود و مادرش را خوب کند.
ماجرای کودکی که ربوده شد و معجزه نجاتش!
اما تنها چند روز قبل از آنکه اداره اوقاف کرمان بار و بندیل موسسه بچههای آفتاب را بیرون بریزد، یکی از بچههای موسسه به نام داود توسط فردی دزدیده شد و پس از گذشت شش روز به طور معجزه آسایی از یک چاه بیرون کشیده شد، از طاهره حسین قلی زاده مدیر موسسه بچههای آفتاب جویای احوال داود می شوم، می گوید: حالش رو به بهبود است و از بیمارستان مرخص شده و زیرنظر روانشناس مرکز است.
از او می پرسم آیا به بچههای کار آموزشهای مربوط به حفظ امنیتشان داده میشود؟ پاسخ میدهد: آموزش امنیت فردی به بچهها جزو آموزشهای اصلی ما است و داود از آن بچههایی بود که خیلی دیر با دیگران ارتباط برقرار میکرد اما به خاطر یک دوچرخه، این مشکل برایش به وجود آمد، اشاره حسین قلیزاده به وعده خرید دوچرخه است که توسط مرد آدمربایی به داود داده شد.
بازدید رئیس کل دادگستری کرمان از محل موقت تحصیل دانشآموزان موسسه
حالا برگردیم به هشتم اسفندماه ۱۴۰۰؛ در این روز بود که خبرها، عکسها و فیلمهایی منتشر شد که نشان میداد وسایل موسسه خیریه بچههای آفتاب توسط افرادی که توسط اداره اوقاف مامور شده بودند از ساختمانی بیرون ریخته شد که اوقاف و بهزیستی سالها بر سر آن اختلاف داشتند.
هر چند نحوه تخلیه نامناسب این مکان توسط اوقاف قابل توجیه نیست، اما پس از این اتفاق جوسازیهایی انجام گرفت که حالا و بعد از گذشت چند روز پس از این واقعه ابعاد تازهای از این جوسازیها برملا شده است، به طوری که رئیس کل دادگستری استان کرمان نیز صبح امروز در حاشیه بازدید از محل موقت آموزش بچههای موسسه آفتاب در گفتوگو با خبرنگاران با صراحت تأکید میکند: مطالب خلاف واقع درباره ساختمان مذکور مطرح شد و رأی صریحاً به نفع اداره اوقاف صادر شده است و احکام قضایی رسمی وجود دارد و سند به نام اداره اوقاف است و تاخیر در اجرای حکم صورت گرفته است.
یدالله موحد با اشاره به اینکه امروز به محل موقت تحصیل دانشآموزان موسسه خیریه بچههای آفتاب آمده است تا از نزدیک در جریان آخرین وضعیت آنها قرار گیرد، ادامه میدهد: به زودی جلسهای با حضور دستگاههای مرتبط برگزار میکنیم تا با استفاده از ظرفیت موجود به وضعیت آموزشی بچهها سر و سامان دهیم و تدارکات بهتری برای شان در نظر بگیریم.
وی با تاکید بر اینکه دستگاههای مسوول باید برای بچههای کار ایفای نقش کنند، میگوید: بچهها به علت تغییر و تحولاتی که ایجاد شد دچار اختلال در روند تحصیلشان شدند، اما این مشکلات برطرف میشود تا آنها در فضای مناسبی ادامه تحصیل دهند.
موحد با یادآوری این موضوع که دانشآموزان موسسه خیریه بچههای آفتاب از اتباع افغانستانی هستند، خاطرنشان میکند: دولت ایران و همه سازمانها و نهادهای توجه خوبی به بحثهای آموزشی و حمایتی این کودکان دارند.
وی از اختلاف چند ساله بهزیستی و اوقاف بر سر مکان موسسه خیریه بچههای آفتاب هم سخن به میان میآورد و میگوید: این اختلاف که از سال ۹۶ وجود دارد و هر چند که این اتفاق روی داد اما اداره اوقاف هم از محل موقوفات به بچهها کمک میکند تا مشکلاتشان برطرف شود.
موسسه خیریه بچههای آفتاب ۲۰۰ کودک کار را پوشش میدهد
در همین حال مدیر موسسه خیریه بچههای آفتاب میگوید: موسسه ما ۲۰۰ نفز از بچههای کار و خیابان را پوشش میدهد و برای تحصیل بچههای ایرانی مشکلی از نظر آموزش نداریم و آنها را به آموزش و پرورش معرفی میکنیم و برای اشتغالزایی و یا ترک اعتیاد والدین گام بر میداریم.
طاهره حسینقلیزاده ادامه میدهد: سوادآموزی برای بچههای اتباع و کلاسهای تقویتی و مهارتهای زندگی برای همه دانشآموزان ایرانی و افغانستانی داریم به طوری که ۶۰ دانشآموز افغان روزانه آموزش میبینند.
وی با اشاره به اینکه منابع موسسه از سوی خیران و یارانه بهزیستی تامین میشود و همه خدمات به بچهها به طور رایگان است، عنوان میکند: ما برای دریافت شناسنامه والدین ایرانی هم درخواستهایی را به معاونت اجتماعی دادگستری دادهایم.
حسینقلیزاده درباره اتفاقات پیش آمده و بیجا و مکان بودن موسسه تصریح میکند: شهرداری کرمان هم مکانی را به ما پیشنهاد دادند اما برای آموزش بچهها مناسب نبود و در حال حاضر در ساختمان اورژانس اجتماعی بهزیستی کلاسها را دایر میکنیم اما به علت مسیر طولانی خیلی از بچهها نمیتوانند خودشان را به کلاس درس برسانند و امروز از ۶۰ بچه فقط ۲۰ نفر آمدند.
وی در پایان سخنان خود میگوید: مکان موسسه خیریه بچههای آفتاب باید در محدوده میدان مشتاق، خیابان زریسف و یا خیابان امام باشد تا دسترسی بچهها و خانوادهها به ما راحت باشد.
انتهای پیام/۸۰۰۱۹/س