طاووسی: پَس زدن نوروز موجب میشود ولنتاین و کریسمس جای آن را بگیرند
طاووسی: پَس زدن نوروز موجب میشود ولنتاین و کریسمس جای آن را بگیرند
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه یولن، احتمالاً با بعضی نظرات و اقوال برخورد داشتهاید که هرچه را غیر از آموزههای دینی باشد به ورطه انکار کشیده و آن را مصداق بدعت میدانند. چند دههای است که برخی چنین القا میکنند که برگزاری مناسبات ملی ایرانی نظیر نوروز تمسک به سنت زرتشتیان است و شخص مسلمان باید از گرامیداشت چنین مناسبتها و اعیاد پرهیز و اجتناب کند، چرا که دین خود اعیاد و مناسبتهای خاص خود را داراست.
آیا ایرانیان پس از ورود اسلام، اعیاد ملی را کنار گذاشته و آنان را مصداق بدعت میدانستند؟ آیا وجود نوروز و امثال آن در زیست فرهنگی ما نتیجه سیاست ملیگرایانه پهلوی است؟ مسلمانان ایرانی در گذشته چه دیدی نسبت به نوروز داشتند؟ برای پاسخ به این سؤالات و نظایر آنها تصمیم گرفتیم با سعید طاووسی مسرور، استاد مطالعات تاریخ و عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبائی گپی بزنیم که در ادامه بخشهای مهم آن را خواهید خواند.
سعید طاووسی استاد مطالعات تاریخی
طاووسی در ابتدا گفت: نوروز، مناسبتی نبود که پس از اسلام از بین برود و دوباره در دوران سلطنت پهلوی احیا شود. اساساً پس از ورود اسلام چنین انگاره و تفکری که اعیاد و مناسبتهای ملی و بومی به خاطر دین و اسلام کنار گذاشته شود، وجود نداشت. اگر چنین تفکری را پیشگیریم، نه فقط عید نوروز و اعیاد ملی بلکه برخی مناسبتهای اسلامی نظیر عید مبعث یا جشن ولادت ائمه نیز زیر سؤال خواهد رفت؛ چرا که جنبه تشریعی در دین ندارند و فقط اعیادی نظیر فطر، قربان، غدیر و جمعه هستند که دلالتهای روایی را در مورد آنها میتوان جستوجو کرد. پس به طور کلی چنین دیدی نسبت به سایر اعیاد وجود نداشت.
«هر روز ما را نوروز کنید»
استاد مطالعات تاریخی افزود: در مورد عید نوروز هم وضع به همین شکل است؛ یعنی دید منفی و ضددینی که آن را بدعت و خلاف اصول مذهبی به شمار بیاورد، وجود نداشت، بلکه از بعضی گزارشها میتوان حُسننظر در رابطه با آن را کشف کرد. شیخ صدوق، محدث و عالم برجسته شیعی قرن چهارم هجری در اثر مهم فقهی خویش، یعنی «کتاب من لایحضره الفقیه» روایتی را نقل میکند که گویا در زمان خلافت حضرت امیرالمؤمنین تحفهای به ایشان به مناسبت نوروز از سوی ایرانیان پیشکش میشود و ایشان در پاسخ به این اظهار لطف میگویند: «هر روز ما را نوروز کنید» همانطور که دیده میشود، حضرت علی به عنوان امام معصوم مخالفتی نسبت به این اتفاق و ذکر نوروز ابراز نمیکند و از آنجا که قول معصوم حجت تلقی میشود، این مخالفت نداشتن را باید از این منظر دید که بزرگداشت مظاهر نوروز خلاف دین و اصول آن نیست. لازم به ذکر است روایت مذکور در سایر منابع شیعی مثل دعائمالاسلام و یا حتی در مصادر سنی مذهبان چون «تاریخالکبیر بخاری» یا «شرح نهجالبلاغه ابن ابیالحدید» وارد شده است.
جایگاه نوروز در کتب مناسکی شیعه
وی افزود: ما در کتب شیعی شاهد روایاتی در مورد اعمال مخصوص نوروز هستیم که اگر بر فرض هم ضعیف و قابل اثبات نباشند، لزوماً قابل ردّ نیستند. اکثر علما این اعمال و سفارشهای موجود در روایات را به عنوان امر مستحب یا حداقل به نیت و قصد رجاء پذیرفته و قبول کردهاند. از باب نمونه در کتاب «جامع عباسی» که در حکم توضیحالمسائلی فراگیر در عصر صفوی بود، شیخ بهایی بحثی در باب عید نوروز و اعمال مخصوص آن نظیر غسل مستحبی روز نوروز، بجا آوردن نماز و سجده شکر دارد و درباره این دست توصیهها به روایتی از معلی بن خُنیس استشهاد میکند. این خط را اگر بگیریم به کتاب معروف مفاتیحالجنان شیخ عباس قمی خواهیم رسید که ایشان نیز در این اثر برخی اعمال و دستورات مستحبی را در باب نوروز بیان میکند.
طاووسی گفت: نکته قابل توجه در این باره این است که در عصر صفوی که جامعه، یک جامعه شیعی است، اساساً نوروز یکی از اعیاد مهم و اصلی ایرانیان محسوب میشد و حتی کار تا آنجا پیش رفت که بین نوروز و تشیع جمع به وجود آمد. شاهد بر این مدعا قول «ژان شاردن»، مورخ فرانسوی است که مدتی هم در ایران صفوی زندگی کرده بود. او نوشته است که ایرانیان، نوروز را معادل شمسی عید غدیر میشمارند؛ که البته این مسأله از لحاظ نجومی هم قابل اثبات است و مرحوم علی شریعتی هم بدان اشارتی کرده بود.
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی بیان کرد: تقابل صددرصدی با مظاهر ایران باستان در بین شیعیان وجود نداشته و چه بسا به آن توجهاتی هم از سوی شیعیان صورت گرفته باشد؛ به طور مثال شاه اسماعیل صفوی که از داعیهداران شیعه است و کسی است که مذهب تشیع را در کشور ایران رسمی کرده بود، اسامی پسرانش برگرفته از شاهنامه است؛ رستم، بهرام، سام و طهماسب.
چه شد که نوروز توسط عدهای به ورطه نقد و طرد کشیده شد
وی افزود: مسأله قابل توجه دیگری که در این باره از اهمیت برخوردار است، وجود علما و فقهای بزرگی چون علامه مجلسی، شیخ بهایی، محقق کرکی و… در دستگاه و حاکمیت سیاسی صفویه است و این علما و صاحبنظران دینی اساساً زاویه و مخالفتی با نوروز و برپایی آن نداشتند. همانطور که گذشت در مورد نوروز حتی توصیههایی هم داشتند و برخی اعمال مستحبی نظیر نماز و غسل را برای روز عید سفارش میکردند. نمونه دیگر از این توجهات به نوروز را در کتاب «زادالمعاد» علامه مجلسی که کتابی مناسکی بود، میتوان دید.
طاووسی در ادامه در مورد چرایی تقابل با نوروز از سوی اشخاصی گفت: به نظرم مخالفت با نوروز و برخی انگارهها و فرهنگهای باستانی رفتاری واکنشی در برابر پهلوی بوده است. از آنجا که پهلوی رویکردی افراطی نسبت به باستانگرایی داشت و در این بین به صورتهایی با مظاهر دینی و اسلامی از سر تقابل برخاست (از باب نمونه تغییر تقویم کشور به تقویم شاهنشاهی)، در مقابل نیز، برخی مخالفان پهلوی و سیاستهای آن برای مقابله به مثل روشی را برگزیدند که در آن نوعی افراطگرایی و تندمزاجی در مخالفت با مظاهر باستانی ایران است. در این بین البته رهبران جمهوری اسلامی چنین دیدگاهی را هیچگاه نسبت به نوروز نداشتند. امام خمینی در باب نوروز شعر دارد و هم صدور پیام و رهبری هم هر سال به این مناسبت ضمن تبریک پیامی را به مردم ابلاغ میکند. اما با اینحال در لایههای پایینتر مخالفتهایی را از سوی برخی انقلابیان ضد باستانگرایی را شاهد بوده و هستیم.
او بیان داشت: آیتالله خامنهای در این باره تأکید میکنند که نوروز حال حاضر را نباید با نوروز باستان یکی دانست. ایشان معتقدند برپایی جشن نوروز در دوران کنونی جنبه ایمانی پیدا کرده و رنگ و بوی دین در آن برجسته شده و عملاً دچار تغییر هویت شده است. به طور مثال همین جشن چهارشنبهسوری فارغ از بحث خطرناک ترقهبازی، نفس جمع شدن افراد فامیل دور هم را اگر به چشم صله رحم بنگریم، نه تنها مذموم نیست، بلکه بسیار ممدوح و پسندیده است و برپایی آتش و پریدن از آن جنبه نمادین دارد و اساساً کسی آن را وارد در دین نمیداند که بخواهیم آن را بدعت تلقی کنیم و به عنوان بزرگداشت رسم زرتشتی در بین مردم شناخته نمیشود.
حساسیتهای کاذب
طاووسی گفت: اگر بخواهیم با این حساسیت به مسائل نگاه کنیم، بسیاری از رفتارهای اجتماعی و رسومات، حتی آنهایی که به اسم دین است، زیر سؤال میرود. مثلاً مقوله عزاداری که بسیار فراگیر است در شرع و فقه تنها صرف عزا بیان شده و استحبابی که در رابطه با آن است، اما چگونگی و کیفیت آن وابسته به عرف و جامعه است.
ولنتاینِ غربی در ایرانِ اسلامی
استاد مطالعات تاریخ گفت: پس زَدن و زیر سؤال بردن برخی فرهنگها و رسوم ملی که وجوه مثبت بسیاری در آن وجود دارد و میتوان از بُعد دینی هم نسبت به آنها همت گماشت، موجب میشود جایگزین این رسوم ملی، مناسبتهای غربی و بیگانهای بشود که هیچ قرابت فرهنگی و مذهبی با جامعه و تاریخ ایرانی ندارند؛ مثل ولنتاین و کریسمس.
تبلیغات گسترده کریسمس در شهرهای بزرگ ایران
انتهای پیام/