ماراتن نفسگیر شرق و غرب در اوکراین
ماراتن نفسگیر شرق و غرب در اوکراین
سرویس بین الملل یولن-توحید شیخ علیزاده؛ بیش از دو ماه از آغاز عملیات ویژه نظامی روسیه در اوکراین میگذرد. عملیاتی که بسیاری انتظار وقوع آن را نداشتند چرا که تجمع سربازان روس پشت دروازههای اوکراین را صرفا قدرتنمایی تلقی میکردند.
اما ایالات متحده آمریکا از همان ابتدا، در یک کارزار اطلاعاتی بزرگ پیش از وقوع درگیری، به درستی آنرا پیشبینی و افشا کرد و پیروزی در همین جنگ اطلاعاتی منجر به واکنش متحد و سریع بلوک غربی و سایر کشور های جهان به عملیات روسیه شد. این درگیری کاملا در پازل طراحی شده ی آمریکا و انگلیس به وقوع پیوست که هدف از آن تضعیف همزمان روسیه و اروپا برای ایجاد یک نظم جهانی جدید است که مقام معظم رهبری نیز به آن اشاره کرده و پیچیدگی و عمق درگیری موجود را متذکر شدند، احتمالا نظمی که ضامن برتری آمریکا باشد.
از آنجایی که ابتکار عمل در مدیریت سطح تنش در دست روسیه قرار نداشت، عملیات ویژه در اوکراین اجتناب ناپذیر گشته و روسیه بالاجبار میان بد و بدتر، گزینه ی بد یعنی اقدام پیشدستانه را برگزید، زیرا در غیر این صورت باید تن به گزینه ی بدتر یعنی از دست رفتن بازدارندگی امنیتی و هژمونیک میداد. قبل از آغاز درگیری سه سناریو درباره چگونگی پاسخ فنی-نظامی روسیه به گسترش ناتو در اروپای شرقی به ویژه اوکراین وجود داشت: ۱. تسلیح کما فی السابق استقلال طلبان شرق اوکراین با هدف فرسایش دولت مرکزی در یک جنگ نیابتی ۲. حمله ای محدود به شرق و جنوب این کشور با هدف دسترسی زمینی به شبه جزیره کریمه و محروم نمودن دولت مرکزی از پتانسیل های ژئواکونومیک حاشیه دریای سیاه ۳. حمله ای همه جانبه به خاک اوکراین جهت ساقط کردن دولت غربگرا برای انجام اصلاحات سیاسی- اجتماعی، و در ادامه الحاق دائمی کل یا بخش اساسی این کشور به روسیه در صورت مساعد بودن شرایط.
به نظر کارشناسان گزینه آخر به دلیل تبعات گسترده کمتر از بقیه محتمل مینمود، حال آنکه همین گزینه محقق شد و نیروی دویست هزار نفری روسیه که پشت مرزهای اوکراین دپو شده بود، به فرمان ولادیمیر پوتین در تاریخ بیست و چهار فوریه امسال از سه جهت به اوکراین تاخت.
هدف تسلط سریع بر پایتخت اوکراین با عملیات گسترده هلی برن و چتربازان بود، عملیاتی که به سرانجام نرسیده و در نهایت به دنبال حمایت اطلاعاتی و لجستیکی غرب از ارتش اوکراین منجر به عقبنشینی کامل روسیه از جبهه شمالی شد. هم اکنون روس ها مرحله دوم عملیات خود را آغاز کرده اند که هدف از آن را آزادسازی کل منطقه دونباس و اتصال زمینی آن به شبه جزیره کریمه اعلام کردهاند. عقب نشینی در مواضع سران روسیه هم در ادبیات و هم در محتوای کلام آشکار است و دیگر به آزاد کردن کل مردم اوکراین از دست ملی گرایان افراطی اشاره نمی کنند. باید صبر کرد تا دید این عملیات به کجا خواهد رسید. اوکراین پیروزی در این عملیات را سرنوشت ساز می داند، عملیاتی که در صورت شکست روسیه میتواند طرف مقابل آنها را وادار به دادن امتیازات اساسی بر سر میز مذاکره کند و بالعکس در صورت پیروزی روسیه میتواند منجر به جدا شدن همیشگی بخشی از اراضی اوکراین و یا حتی به خطر افتادن مجدد پایتخت این کشور شود، باید دید کدام یک از دو طرف زودتر در این مارتن نفسگیر متوقف خواهد شد.
روسیه تا کنون دسترسی به نیمی از ذخایر ارزی خود را از دست داده است و طبق برآورد روزانه یک میلیارد دلار در جنگ هزینه میکند، در طرف مقابل نیز اوکراین چیزی حدود پانصد الی هزار میلیارد دلار از زیرساخت های حیاتیاش را از دست داده است و آنچه که آمار از آن حکایت میکند ضرر حداکثری هر دو طرف از طولانی شدن درگیری است.
تنها آمریکا و انگلستان به جهت فرسودن توان نظامی، اقتصادی و سیاسی روسیه علاقه مند به طولانی شدن درگیری هستند و اتحادیه اروپا نیز علی رغم اینکه ثبات خود را به دلیل وجود یک جنگ شعله ور در همسایگی خود در خطر می بیند، میان یک جنگ طولانی همراه با شکست روسیه و توقف سریع جنگ همراه با پیروزی دشمن، گزینه اول را ترجیح داده و هم صدا با آمریکا در شعله های این جنگ تحمیلی تا شکست کامل روسیه خواهد دمید، غافل از آنکه یک بحران انرژی در اروپا باعث تضعیف حوزه یورو در مقابل هژمونی دلار می شود که آمریکا سخت بدنبال حفظ برتری آن است.
به همین دلیل روسیه فعلا از اهرم گاز بشکلی گسترده استفاده نکرده است ، زیرا هم به درآمد حاصل از فروش آن احتیاج دارد و هم اینکه تا جای ممکن نمی خواهد موجب تقویت هژمونی دلار شود. روسیه میبایست علاوه بر پیروزی سریع در دونباس، با هزینه آفرینی متقابل برای آمریکا در اقصی نقاط جهان، جبهههای درگیری جدیدی بگشاید تا بوسیله ایجاد کانونهای بحران متعدد برای دشمن، هژمونی آن را بچالش بکشد زیرا هدف از تحمیل جنگ فعلی از سوی نظام سلطه چیزی جز بازاحیای اقتدار رو به افول ایالات متحده نیست.
از آنجا که جمهوری اسلامی ایران سالهای سال است که هیمنه پوشالی استکبار را بچالش کشیده است، شراکت امنیتی دو کشور بواسطه وجود هدفی مشترک، می تواند روند افول آمریکا را تسریع کند. پیشنهاد می شود که ائتلافی اطلاعاتی میان ایران، روسیه، چین و… در پاسخ به ائتلاف پنج چشم غربیها ایجاد شود تا زین پس با هماهنگی بیشتری هژمونی ایالات متحده بچالش کشیده شود. همچنین جمهوری اسلامی ایران می تواند با تامین بخشی از کالاهای وارداتی مورد نیاز روسیه علاوه بر کسب درآمد، برضد نقشه شوم آمریکا یعنی سرکوب قطب های جهانی رقیب، دست بکار شود. نبرد سرنوشت ساز در ا وکراین هنوز ادامه دارد…
توحید شیخ علیزاده – گروه سیاست خارجی مرکز راهبری برهان
انتهای پیام/م