به گزارش خبرگزاری یولن، معرفی وزیر پیشنهادی اقتصاد و امور دارایی در روز نودم پس از محروم شدن دولت از وزیر سابق عبدالناصر همتی پیام روشن و امیدوار کنندهای دارد.
بنا بر روایت عصر ایران، درادامه میخوانید:
روز ۹۰ در اینجا حکم همان دقیقۀ ۹۰ به مثابۀ آخرین فرصت را دارد و از زبان خانم سخنگو هم دربارۀ استیضاح های دیگر شنیدیم که امیدواریم از استیضاح وزیر قبلی درس گرفته باشیم.
سخنی که این گونه تفسیر شد که هر استیضاحی که به جریان افتد دستکم چهار ماه کار آن وزارتخانه را مختل خواهد کرد. دو هفته به خاطر تب و تاب آن و این که وزیر میماند یا نه و سه ماه هم ادارۀ وزارتخانه با سرپرست و دو هفته هم بعد از تأیید وزیر جدید.
۱۲ اسفند ۱۴۰۳ قبل از شروع مذاکرات ایران و آمریکا و در التهابات دلار که در واقع به خاطر تصور منتفی شدن مذاکرات و تهدید جنگ بود نه سیاست های ارزی بانک مرکزی که آن هم زیر نظر وزارت اقتصاد نیست و درست شب عید که اوج پرداخت های دولت است همتی را انداختند و اگر رییس جمهور بلافاصله وزیر جایگزین را معرفی میکرد به این معنی بود که انگار خود به این تغییر راضی است و قبول دارد افزایش قیمت دلار به خاطر وزیر اقتصاد بوده حال آن که دیدیم تا مذاکرات شروع شد روند کاهشی گرفت و حالا هم هر وقت روزنۀ امیدی گشوده میشود کمی پایین میآید و تا گره میافتد دوباره بالا می رود و ربطی به وزارت اقتصاد ندارد و اگرچه مرحوم رییس جمهور سابق میگفت اقتصاد را به برجام گره نزدهایم واقعیت بازار اما از این گره خوردن حکایت میکند.
اگر زودتر معرفی شده بود بعید نبود سراغ وزیر نیرو هم بروند و به جای جستوجوی دلایل زیرساختی خاموشیها و ناترازی در آب و برق بخواهند کاسهکوزهها را بر سر او بشکنند.
با این اوصاف معرفی وزیر پیشنهادی اقتصاد در واپسین مهلت قانونی شاید مجلسیان را از صرافت ادامۀ این روند و سودای تکرار آن بیندازد هر چند به خاطر این که مجلس نقش سابق را ندارد و چند شورای عالی به جای آن تصمیم میگیرند و عملا قانون گذاری میکنند همین گیر دادن به وزیران در قالب طرح سؤال و کارت زرد و تهدید به استیضاح برای آنان باقی مانده است.
جدای روز ۹۰ یا دقیقۀ ۹۰ تغییر نکردن گزینۀ پیشنهادی هم از عزم دولت در ادامۀ مسیر و استفاده از نخبگان حکایت میکند.
وقتی مجلس چهارم به محسن نوربخش رأی نداد هاشمی رفسنجانی به مرتضی محمدخان تن داد. هر قدر اولی تکنوکرات بود دومی بوروکرات بود. به این معنی که به جای نگاه تحولی و فن سالارانه در روابط اداری محدود میشوند. با حسن روحانی هم آن کار را تکرار کردند و او هم همان کار را انجام داد. کرباسیان را از وزارت اقتصاد انداختند و او از سازمان برنامه و بودجه فرهاد دژپسند را آورد که یک بوروکرات بود نه تکنوکرات.
مسعود پزشکیان اما به جای عبدالناصر همتی که وزیر در حد رییس جمهوری بود نه از دانشگاه امام صادق وزیر معرفی کرده چون دولت مرحوم رییسی از این ظرفیت به غایت بهره برده بود و نه از میان بوروکراتها و مدیران محافظه کار کسی را معرفی کرده و سراغ گزینهای رفته که یادآور ویژگیهای دکتر محسن نوربخش است.
میتوان حدس زد برخی نمایندگان مجلس که چندان هم از اقتصاد سر در نمیآورند بر وزیر پیشنهادی خرده بگیرند که به مکتب شیکاگو تعلق دارد و شعار اقتصاد مقاومتی سر دهند ولی آقای مدنیزاده برای خود ایده و نظر دارد و شاید تنها نقدی که بتوان بر او وارد دانست وجه غالب علمی و تئوریک او باشد در حالی که اقتصاد ایران گرفتار موضوعاتی است که همه اقتصادی نیست و بخشی در نوع دیپلماسی و مواجهه و دخالت نهادها ریشه دارد.
۲۹۲۲۱