به گزارش یولن این مقاله که در روزنامه اعتماد منتشرشده حاوی مطالب مهمی است.
مقدمه
«برجام» به عنوان توافقی میان ایران و گروه 1+5 در سال ۲۰۱۵ با هدف پایان دادن به امنیتیسازی پرونده هستهای ایران و رفع تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای ایران تدوین شد. در این توافق، برای بیان نحوه رفع تحریمها از چهار واژه کلیدی استفاده شده است. این واژگان از منظر حقوقی تفاوت ماهوی دارند و فهم نادرست آنها میتواند بر ارزیابی تعهدات طرفین و تفسیر اجرایی توافق اثرگذار باشد. چهار واژه کلیدی «Suspend»، «Waiver»، » «Lift» و «Terminate» از لحاظ حقوقی نقش بنیادین در تعیین حدود و ضمانت اجرای تعهدات طرفین دارند. بررسی دقیق متن رسمی برجام (نسخه انگلیسی PDF) نشان میدهد که از نظر ماهوی، تنها «Terminate» نشاندهنده لغو قطعی و غیرقابل بازگشت است، در حالی که «Suspend» و «Waivers» ابزارهای موقت و بازگشتپذیر به شمار میروند. واژه «Lift» نیز به دلیل دوگانگی معنایی در نظامهای حقوقی امریکا و اروپا، منبع اصلی اختلافات سیاسی و حقوقی شده است. همین موضوع بهانهای در فضای سیاسی ایران، بهویژه اختلافنظر عمدهای درباره معنای دقیق «Lift» و «Suspend» شکل گرفت. برخی معتقد بودند تیم مذاکرهکننده دقت کافی به این واژگان نداشته است و برخی دیگر ادعا کردند اصلا متن «برجام» خوانده نشده بود! از همین رو، بررسی مستند و حقوقی متن رسمی «برجام» ضروری است تا روشن شود هر واژه دقیقا در کجا و با چه بار حقوقی به کار رفته است.
روششناسی
این مقاله بر پایه متن رسمی PDF برجام (انگلیسی) و متن قطعنامه 2231 (انگلیسی) انجام شده است. با استفاده از جستوجوی واژگانی هوش مصنوعی («ChatGPT»)، همه موارد استعمال چهار واژه
«Suspend»، «Waivers»، «Lift» و «Terminate» و مشتقات آنها (فعل، صفت، اسم) استخراج شد. سپس محل دقیق (شماره صفحه و بخشی از جمله) ثبت شد تا مبنای مستند تحلیل حقوقی قرار گیرد.
۱. Suspend (۴ بار استفاده)
تعریف حقوقی: تعلیق موقت یک تصمیم یا مقررات، بدون لغو کامل آن.
کاربرد در برجام: تنها در پیوست پنجم («Annex V ») آمده و مربوط به تعهدات اتحادیه اروپا و ربطی به تعهدات امریکا ندارد. مواردی که استفاده شده به شرح زیر است:
«16.1 Terminate the provisions of Council Regulation (EU) No 267/2012 and suspend the corresponding provisions of Council Decision 2010/413/CFSP… » (ص. ۱۵۵)
«16.3 … Suspend the provisions of Council Decision 2010/413/CFSP… » (ص. ۱۵۵)
«20.1 Terminate the provisions of Council Regulation (EU) No 267/2012 and suspend the corresponding provisions of Council Decision 2010/413/CFSP… » (ص. ۱۵۵)
«20.4 Terminate all provisions in Council Decision 2010/413/CFSP suspended on Implementation Day. » (ص. ۱۵۵)
این واژه بیانگر بازگشتپذیری تصمیمات اتحادیه اروپاست و به معنای لغو قطعی تحریمها نیست. بنابراین در این بخشها طرف اروپایی صرفا اجرای برخی تصمیمات شورای اروپا را به حالت تعلیق در میآورد، زیرا لغو کامل آن نیاز به تصویب در پارلمانهای ملی کشورهای عضو داشت. همچنانکه در مورد تحریمهایی که توسط کمیسیون اروپا وضع شده بود، به دلیل آنکه اختیارات لازم برای لغو آن وجود داشت و به تصویب پارلمانهای ملی نیاز نبود، بهطور کامل لغو («Terminate») شده است.
ماجرای فرانچسکو «Francesco Stina»
فرانچسکو استینا کیست؟ یک دیپلمات ایتالیایی و رییس کارگروه برجام در سرویس اقدام خارجی اروپا بود. او نقش فنی و اجرایی در پشتیبانی از کار برجام و هماهنگی بین طرفهای اروپایی و سایر اعضا داشت. در واقع، او یکی از مجریان و هماهنگکنندگان فنی برجام از سوی اتحادیه اروپا محسوب میشد.
آقای ظریف در توضیح اینکه چرا در مجلس شورای اسلامی در زمان بررسی برجام گفته بود کلمه «Suspend» به معنای تعلیق اصلا در برجام نیامده بود، در مصاحبه خود در مرداد ۱۴۰۴ میگوید: «روز آخر مذاکرات برجام به سفارش شخصی به نام «فرانچسکو» که کارمند مالی اتحادیه اروپا بود، تغییراتی در ضمیمه برجام اعمال شد ولی فرصت نکردند به من بگویند! او گفته بود که اگر ما در متن بنویسیم لغو برای قطعنامههای اتحادیه اروپا، روز اجرایی شدن برجام مجبور میشویم تحریمهای غیرهستهای را دوباره تصویب کنیم و این شکل خوبی ندارد. لذا در روز آخر که همه ما درگیر هزار تا کار بودیم، متنهای مختلف باید نوشته میشد، در سه، چهار جا این کلمه تعلیق به پیشنهاد کارشناس مالی اتحادیه اروپا (آقایی به نام «فرانچسکو» اگر اشتباه نکنم، اسمش کوچکش، فامیلیاش هم ایتالیایی بود، یادم نیست، از این فامیلیهای عجیب) به یک همکار خوب من [بعیدینژاد] گفته بود، بسیار مدیر برجستهای است و ایشان هم اجتهاد کرده بود و گفته بود اشکال ندارد، نه به من خبر داده بود و نه به آقای دکتر عراقچی و آقای دکتر روانچی. این بعد از این هست که ما متنها را خواندیم و تایید کردیم. من متن برجام را خواندم ولی بعدا هر چه اضافه شد دیگر نخواندم!»
آقای بعیدینژاد در مصاحبهای درباره این موضوع میگوید: « «فرانچسکو» نماینده ویژه اتحادیه اروپا در بحث تحریمها بود و در تمام طول مذاکرات با تیم ایرانی در ارتباط بود. در مراحل پایانی مذاکرات، برای تکمیل روند لغو تحریمها، پیشنهاد داد که واژه «suspend» در پانویسی از ضمایم برجام درج شود. تعلیق نه به آن معنایی که در فارسی تعریف میشود. یعنی برداشت حقوقی اروپاییها از «suspend» با برداشت رایج در ایران متفاوت بود… . خیلی به کلمه استفاده شده توجه نکردم و به ظریف هم اطلاع ندادم که از چنین کلمهای استفاده کردیم؛ اشتباه از طرف ما بود.» (البته همانطور که عبارتهای استفاده شده را آوردیم، چهار مورد در متن پیوست پنجم آمده و نه در پاورقی) .
همانطور که در بحثهای بالا گفتیم این واژه هیچ ارتباطی به تحریمهای امریکا نداشت و نیز هیچ ربطی هم به «مکانیزم ماشه» ندارد. اما متاسفانه منتقدین برجام از این موضوع جزیی که صرفا مربوط به بخشی از تحریمهای شورای اروپا میشود، استفاده کرده و آن را به کل برجام تعمیم میدهند و از آن بدتر به استناد این اشتباه نتیجه میگیرند مذاکرهکنندگان متن «برجام» را نخواندند! این بحثها برمیگردد به رقابتهای جناحی وگرنه از لحاظ حقوقی، «Suspend» (تعلیق کردن) برای تصمیمات شورای اتحادیه اروپا («Council Decisions») به کار رفته که نیاز به اجرای ملی توسط کشورهای عضو اتحادیه اروپا دارند و در نهایت به این معنی است که اجرای آن بخش از تحریمهای اروپا که در این سه صفحه ذکر شده است، به حالت تعلیق در میآید. اما برای بقیه تحریمهای اتحادیه اروپا «Terminate» (خاتمه دادن) ذکر شده است. این واژه برای تحریمهای وضع شده از سوی اتحادیه اروپا («EU Regulations») به کار رفته که دارای اثر مستقیم است و نیاز به تصویب ملی در کشورهای عضو ندارد. به همین دلیل طرف اروپایی پذیرفت به صورت قطعی لغو کند. به نظر میرسد آقای بعیدینژاد در آنجا از لحاظ حقوقی نمیتوانست اتحادیه اروپا را مجبور کند چیزی را بپذیرد که تصمیمگیری درباره آن مستلزم تصویب در پارلمانهای ملی کشورهای عضو بود، به همین دلیل ساده با آوردن آن به صورت محدود موافقت کرده است. اگر به این موضوع مهم توجه شود دیگر به خاطر مفهوم «Suspend» یا همان تعلیق که در پیوست برجام و نه در متن اصلی، تنها چهار بار استفاده شده و اثر چندانی هم بر روند تحولات نداشته است، نباید این همه اختلافنظر ایجاد کرد. در نهایت، مخالفان برجام به جای حمله به بدعهدی طرف مقابل، افراد مذاکرهکننده را در نزد افکارعمومی بیاعتبار میکنند.
۲. «Lift»
تعریف حقوقی: رفع یا لغو تحریمها؛ اما معنای آن در نظامهای حقوقی مختلف، متفاوت است. در حقوق اتحادیه اروپا اغلب به معنای لغو کامل است، در حالی که در حقوق امریکا میتواند به معنای تعلیق مشروط هم به کار رود. یکی از پرکاربردترین واژهها در برجام که با مشتقات آن ۳۰ بار استفاده شده است. موارد نمونه:
«comprehensive lifting of all UN Security Council sanctions » (ص. ۲)
«will lift them in accordance with Annex V » (ص. ۱۴)
«sanctions … will be lifted in accordance with Annex V » (ص. ۵۶)
«Group on Implementation of Sanctions Lifting » (ص. ۱۵۲)
«measures to be lifted under this JCPOA » (ص. ۱۵۴)
این واژه به دلیل دوگانگی در معنا و سوءاستفاده خانم شرمن از آن منشا اختلاف در ایران شد. مذاکرهکننده ایرانی بر اساس عرف موجود در زبان انگلیسی برداشت لغو کامل از به کار بردن این واژه داشت، در حالی که طرف امریکایی آن را صرفا به معنای تعلیق مصادره به مطلوب کرده است.
بررسی ادعای وندی شرمن در مورد واژه کلیدی «Lift» در برجام
ازجمله «وندی شرمن»، معاون وقت وزیر امورخارجه امریکا و یکی از اعضای اصلی مذاکرهکننده در تیم امریکا در مورد بهکارگیری واژه «Lift» در کتاب خاطرات خود که تحت عنوان
«Not for the Faint of Heart: Lessons in Courage, Power, and Persistence “» (1)
است، چنین توضیح داده است: «ما هفتهها در مورد کلمه «Lift» مذاکره کردیم. ایرانیها میخواستند تحریمها لغو شوند. ما توضیح دادیم که رییسجمهور میتواند تحریمها را به حالت تعلیق درآورد، اما نمیتواند تحریمهای تصویب شده توسط کنگره را لغو کند. ما از «Lift» به معنای تعلیق استفاده کردیم. برای ایرانیها، «Lift» به معنای خاتمه دادن بود. این یک شکاف اساسی زبانی و قانونی بود.» (2)
همین موضوع مستمسکی شد که مخالفان «برجام» به استناد ادعای شرمن در کتاب خود، مذاکرهکنندگان ایرانی را به نخواندن متن برجام یا حتی احاطه نداشتن به زبان انگلیسی متهم کنند. در حالی که شرمن در اظهارات خود «Lift» را صرفا معادل «لغو موقت» دانسته است. این قضاوت کلیگرا و نادقیق است. در حقوق ایالات متحده میان دو منبع تحریم تفکیک شده است: تحریمهای «قانونی کنگرهای» که تنها از طریق نسخ قانون توسط کنگره یا معافیت اجرایی موقت قابل تغییرند و تحریمهای ناشی از «اختیار اجرایی رییسجمهور» («Executive Orders “ / “national emergency ») که رییسجمهور خود میتواند با فرمان جدید آنها را لغو («Lift») کند. (3) نمونههای متعدد دیگری هم وجود دارد که «Lift» در معنای پایان قطعی تحریم به کار رفته است.
از جمله در هفتم اکتبر ۲۰۱۶، رییسجمهور وقت اوباما با صدور فرمان اجرایی و اعلام خاتمه وضعیت اضطراری مربوط به برمه، اجرای تحریمهای اجرایی را پایان داد و در نتیجه تحریمهایی که از طریق «Executive Orders» اعمال شده بودند «effectively lifted» (یا «terminated») شدند؛ وزارت خزانهداری/ «OFAC» و بیانیه رسمی خزانهداری این اقدام را اعلام کردند. این یک نمونه آشکار است که لغوِ تحریمِ مبتنی بر دستور اجرایی میتواند با یک اقدام اجرایی تازه «Lift» شود. (و نیز موارد مرتبط با سیاستهای اجرایی درباره کوبا و بخشهایی از رژیم تحریمهای مرتبط با روسیه «Lift» شده یعنی پایان کامل داده شده است) . (4)
«وندی شرمن» این تمایز روشن قانونی را نادیده گرفته و این از منظر حقوقی، ادعای نادرستی را مطرح میکند که موجب گمراه شدن مخالفان برجام در ایران شده است. در این باره آقای ظریف میگوید: «نکته مهم اینکه امریکا و اروپا در متونی که خودشان منتشر میکنند از عنوان «Sanctions relief» استفاده میکنند که صرفا به معنی کاهش است و هیچگاه از کلمه «Lift» استفاده نمیکنند. اما وقتی به ما متنی میدادند مجبور میشدند «sanctions lifting» را نپذیرند. لذا اگر ادعای خانم شرمن درست بود و ما گول خوردیم چرا از این کلمه در متون خودشان استفاده نکردند؟»
باید توجه داشت مذاکرهکننده ایرانی نمیتوانسته وقتی رییسجمهور امریکا اختیارات لازم را برای لغو مصوبه کنگره امریکا ندارد، از او انتظار داشته باشد آن تحریمها را برای همیشه لغو کند. به همین دلیل پذیرفتند به جای «Terminate» که لغو کامل است از «Lift» استفاده کنند. پس بهطور خلاصه در نظام حقوقی ایالات متحده باید بین تحریمهای مبتنی بر قانون مصوب کنگره («statutory sanctions») و تحریمهای مبتنی بر فرمان اجرایی رییسجمهور («executive authority “ “Executive Orders »/) تمایز گذاشت. این تمایز تعیینکننده مفهوم «Lift» است. بنابراین اگر تحریم مبتنی بر قانون کنگره باشد، رییسجمهور امریکا میتواند با استفاده از اختیارات خود اجرای تحریمهای کنگره را «Waive» یا برای ۱۲۰ روز بلااثر یا فرمانهای اجرایی برای تحریمها را متوقف کند، اما لغو قوانین مصوب کنگره امریکا (برای همیشه) نیاز به اقدام قانونگذاری جدید از سوی کنگره دارد.
۳. «Waiver»
تعریف حقوقی: چشمپوشی موقت از اجرای قانونی توسط مقام اجرایی (در متن «برجام» فقط منظور رییسجمهور امریکا بوده است)، بدون تغییر یا لغو آن. این واژه فقط فقط یک بار در «Annex V» (ص. ۱۵۴، بند ۱۱) آمده است:
«The United States, acting pursuant to Presidential authorities, will issue waivers, to take effect upon Implementation Day… »
«ایالات متحده، طبق اختیارات ریاستجمهوری، معافیتهایی را صادر خواهد کرد که از روز اجرا، لازمالاجرا میشوند…»
این واژه ناظر به نظام حقوقی امریکاست که رییسجمهور نمیتواند قوانین تحریمی مصوب کنگره را برای همیشه خاتمه دهد، بلکه تنها میتواند بهطور موقت از اجرای آنها معافیت بدهد. به همین دلیل، پایبندی امریکا به «برجام» در مورد تحریمهایی که مصوب کنگره امریکا بود و نه فرمان اجرایی رییسجمهور، مشروط و بازگشتپذیر باقی ماند.
براساس توافق برجام، اوباما چهار بار از این اختیارات استفاده کرد و ترامپ تنها سه بار هر ۱۲۰ روز یکبار اجرای تحریمها را با صدور فرمان اجرایی متوقف کرد، اما در بار چهارم در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ رسما از برجام خارج شد. در ایران بحث این بود که چرا با تغییر دولتها در امریکا، رییسجمهور جدید بتواند توافق قبلی را نادیده بگیرد و از آن خارج شود.
در پاسخ باید گفت مذاکرهکنندگان ایرانی کاملا واقف بودند که احتمال دارد رییسجمهوری امریکا به هر دلیل این لغو موقت را امضا نکند، اما اصل بر این بود که طرف مقابل در صورتی که ایران به تعهدات خود پایبند باشد، بهانهای برای تمدید نکردن فرمان نادیده گرفتن تحریمها را نخواهد داشت، ضمن آنکه راهحل جایگزینی برای آن وجود نداشت. یعنی یا باید ایران قید توافق را در نهایت میزد یا آنکه میپذیرفت که امکان لغو کامل تحریمهای کنگره وجود ندارد و باید به این تمدیدهای ۱۲۰ روزه رضایت میداد.
۴. «Terminate»
معنا: خاتمه و لغو قطعی و غیرقابل بازگشت.این واژه قویترین واژه در اسناد حقوقی به شمار میرود و نشاندهنده تعهد نهایی و دایمی برای لغو قانون یا مقررات است. در برجام و قطعنامه 2231 از این واژه در شکلهای مختلف استفاده شده است.
واژه «Terminate» و مشتقات آن («terminated “, “terminates “, “termination ») در مجموع ۲۴ بار در «برجام» به کار رفته است. محتوای آنها را میتوان به سه دسته اصلی تقسیم کرد:
کاربرد در برجام: هم در مورد قطعنامههای شورای امنیت و هم مقررات اتحادیه اروپا و برخی دستورات اجرایی امریکا. نمونهها:
«…will terminate all provisions of previous UNSC resolutions » (ص. ۱۱)
«Terminate Executive Orders 13574, 13590, 13622 » (ص. ۱۴)
«commit to terminate all provisions of Council Regulation » (ص. ۵۱)
«Terminate all remaining provisions of Council Regulation » (ص. ۱۵۹)
۱. درباره قطعنامههای شورای امنیت در صفحات مختلف زیر استفاده شده است:
«The UN Security Council resolution endorsing this JCPOA will terminate all provisions of previous UN Security Council resolutions » (ص. ۱۱)
به معنای خاتمه قطعی همه قطعنامههای قبلی شورای امنیت علیه ایران است. اما میبینیم که امروز بعد از ده سال با وجود چنین صراحتی در متن برجام با سوءاستفاده از ترتیبات اجرایی ماده ۳۶ و ۳۷ برجام این قطعنامهها را بازگرداندند.
«the UN Security Council resolution endorsing this JCPOA terminates according to its terms, which is to be 10 years from Adoption Day. » (ص. ۱۹)
«قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد که این برجام را تایید میکند، طبق مفاد آن که ۱۰ سال از روز تصویب خواهد بود، خاتمه مییابد.»
۲. درباره مصوبات اتحادیه اروپا («EU») در «برجام» موارد متعدد از جمله:
«The EU will terminate all provisions of the EU Regulation »
«The EU will terminate all provisions of the EU Regulation implementing all EU » (ص. ۱۱-۱۲)
«The EU and EU Member States commit to terminate all provisions of Council Regulation (EU) No 267/2012 (as amended) » • (ص. ۵۱)
«The European Union will: 16. Terminate the provisions of Council Regulation (EU) No 267/2012 » • (ص. ۱۵۵)
همه موارد فوق به لغو قطعی تحریمهای اقتصادی/مالی اتحادیه اروپا علیه ایران اشاره دارند.
۳. ایالات متحده (« U. S. A»):
«Terminate Executive Orders 13574, 13590, 13622, and 13645, and Section »
«and to terminate Executive Orders 13574, 13590, 13622 and 13645» (ص61 و14)
«seek such legislative action as may be appropriate to terminate, or modify »
«the United States will cease to apply, and subsequently terminate, or modify » (ص 61و۷۱)
این موارد نشان میدهد که بخشی از تحریمهای امریکا که بر پایه فرمان اجرایی رییسجمهور بوده، باید «terminate» شوند (لغو قطعی) . اما درباره تحریمهای ناشی از قوانین کنگره، فقط از عبارت «seek legislative action …to terminate» یعنی درخواست اقدام قانونی برای … خاتمه دادن، استفاده شده است.
نتیجهگیری
بررسی چهار واژه کلیدی
«Suspend»، «Waivers»، «Lift» و «Terminate» در متن «برجام» و «قطعنامه ۲۲۳۱» نشان میدهد که اختلافات تفسیری میان ایران و طرفهای غربی نه ناشی از بیتوجهی مذاکرهکنندگان ایرانی، بلکه برخاسته از تفاوتهای حقوقی در نظامهای تصمیمگیری امریکا و اتحادیه اروپا و در مواردی سوءاستفاده حقوقی طرف امریکایی بوده است. در حالی که «Terminate» بیانگر لغو قطعی و غیرقابل بازگشت تحریمهاست، دو واژه «Suspend» و «Waiver» ماهیتی موقت و بازگشتپذیر دارند و بیشتر برای تحریمهایی به کار رفتهاند که لغو آنها خارج از اختیار کامل قوه مجریه بوده است.همچنین واژه «Lift» به دلیل تفسیرپذیری معنایی در نظامهای حقوقی مختلف اروپا و امریکا، بستر اصلی سوءبرداشتها و مناقشات سیاسی شد.
از این منظر میتوان گفت نقدهای داخلی که مذاکرهکنندگان را به نخواندن متن «برجام» » یا «بیدقتی در انتخاب واژگان» متهم میکردند، بیش از آنکه ریشه حقوقی داشته باشند، محصول فضای رقابتی و سیاسی داخلی بودند. واقعیت این است که تیم مذاکرهکننده با محدودیتهای واقعی طرف مقابل روبهرو بود و ناگزیر به پذیرش سازوکاری شد که در آن برخی تعهدات موقت و بازگشتپذیر باقی میماند.
بنابراین، ارزیابی منصفانه نشان میدهد که متن «برجام» از نظر حقوقی در چارچوب توان و اختیارات طرفها تنظیم شده است. تمرکز بر اختلافات لفظی بدون در نظر گرفتن بستر حقوقی و سیاسی هر کشور، نهتنها به درک درست توافق کمک نمیکند، بلکه موجب تضعیف موقعیت دیپلماتیک ایران در افکار عمومی نیز میشود. راهبرد درست، تاکید بر بدعهدی و نقض تعهدات طرف مقابل و پیگیری حقوقی آن است، نه زیر سوال بردن توان و اعتبار تیم مذاکرهکنندهای که در چارچوب واقعیات بینالمللی عمل کرده است.
پانویسها:
1- این کتاب در ایران تحت عنوان «بدون هراس» ترجمه محمد جمشیدی و حافظ رستمی در انتشارات سروش در سال ۱۳۹۸ منتشر شد، اما متاسفانه در چندین جا مترجمان عباراتی را در ترجمه کتاب آوردهاند که ترجمه دقیق نیست و همین عبارات توسط منتقدان برای اینکه اثبات کنند مذاکرهکنندگان در مذاکرات تسلط کافی به زبان و حقوق بینالملل نداشتند، استفاده شده است. در صورتی که منتقدان کافی بود به متن اصلی مراجعه کنند و میدیدند بیان «شرمن» آنچه است که در اینجا نقلقول شد.
2- Sherman, Wendy R. Not for the Faint of Heart: Lessons in Courage, Power, and Persistence. PublicAffairs, 2018, pp. 178–179.
3- وبسایت کاخ سفید دوران اوباما
https: //obamawhitehouse.archives.gov/blog/2016/09/15/president-obama-and-daw-aung-san-suu-kyi-celebrate-burmese-progress
4- وبسایت Just Security
https: //www.justsecurity.org/103743/lifting-russia-sanctions
1717