مهدوی: الهیات امام علی (ع) گمشده انسان امروز است
مهدوی: الهیات امام علی (ع) گمشده انسان امروز است
به گزارش یولن، بیست و سومین قسمت برنامه تلویزیونی سوره همزمان با ولادت حضرت علی (ع) به موضوع «علی و انسان معاصر» اختصاص داشت. میهمان این برنامه، ناصر مهدوی اسلام پژوه، روشنفکر دینی و استاد عرفان اسلامی دانشگاه شهید بهشتی بود.
در این برنامه مهدوی در پاسخ به این پرسش که انسان معاصر چگونه انسانی است و چه نیازی دارد، گفت: تحولاتی از قرن شانزدهم رخ داد و اتفاقاتی در بین منجمان بزرگ به وجود آمد و باورهای پیشین مورد تردید قرار گرفت. تا آن زمان انسان سنتی انسان تابع و مقلدی بود و کلیسا خودش را قیم و سرپرست آدمها میدانست. اما انسان معاصر، انسانی است که از خواب عمیق بیدار میشود و نیروی خردش را باور میکند، او باور میکند که میتواند به بلوغ عقلانی برسد. تا جایی که دکارت میآید و حق شک کردن را به انسان میدهد و آرام آرام آدمها به نوعی خودشکوفایی و خودبنیادی میرسند و در قرن هجدهم کانت شعار بلوغ عقلانی را میدهد و میگوید که انسان معاصر حق نظر و فکر کردن دارد و خودش در تعیین سرنوشت خودش تأثیرگذار است.
وی افزود: در واقع بعد از قرن هجدهم انسان معاصر خودش را محق دانست و به بسیاری از حقوقش که نادیده گرفته شده بود واقف شد و بعد از این علم تجربی به رسمیت شناخته میشود و تحولاتی در این علم وجود میآید، اتفاقاتی که در دوران پیشامدرن دیده نمیشد. بنابراین چنین انسانی که خودش را دارای حق میداند، به خودش حق نظر دادن و طلب دلائل برای ادعاهای دیگران میدهد.
این استاد عرفان در خصوص ارتباط و نسبت میان انسان معاصر و شخصیتهایی مثل حضرت علی (ع) توضیح داد: از وقتی که آدمها خودشان را باور کردند دو جریان پیدا شد؛ یکی اومانیزم افراطی که نیچه هم همان جمله معروف «خدا را کشتند» را مطرح میکند و انسان خودش را جای خدا میداند و در همه عرصهها تغییراتی به وجود آمد مثلاً جریان پوزیتویست شکل گرفت و امثال اینها. جریان دیگر به حرمت انسان باور داشتند اما همچنان رفتار متعادل داشتند مثل «کی یرکگارد» که انسان در هرمرتبهای قرار بگیرد بی نیاز از سپهر ایمان نیست.
بدبختی وقتی میآید که انسان جای خدا را بگیرد
مهدوی با تأکید براینکه مدافع جریان دوم است گفت: من مدافع جریان دوم هستم. جریانهایی به حرمت انسان و خرد آن اعتقاد دارند ولی درعین حال معتقدند که انسان از حالت معنوی هم بی نیاز نیست. اتفاقات قرن بیستم نشان داد که انسان وقتی جای خدا مینشنید هزاران مشکل و بدبختی تولید میکند. حتی نیچه هم وقتی میگوید «خدا مرده است» از این جریان خوشحال نیست و با تلخی از این حرف سخن میگوید.
استاد دانشگاه شهید بهشتی در پاسخ به این سؤال که آیا خدا جای انسان را خواهد گرفت، اذعان داشت: من از طرفداران عقل مدرنم و طرفدار این هستم که آدمی باید جرأت فهمیدن داشته باشد و دنبال انقیاد و سرسپردگی انسان نیستم. اما وقتی ضعفهای خود را نبینیم یواش یواش عادت میکنیم پایمان را از گلیممان درازتر کنیم و پایمان را به گلیم دیگران ببریم و طبیعت را بیش از آنچه که هست تحت آزار و اذیت قرار دهیم. چون آدم وقتی خدا شود میخواهد دیگر هیچ مانعی سرراهش نباشد و ناگهان طغیان میکند. چون فقط میخواهد و دنبال تحقق خواستهها و تطمیع نیازهایش است.
وی افزود: یکی از عالیترین پیام ادیان این بوده که در عین اینکه کوشش کردند که به آدمی بگویند تو بزرگ و کریمی کوشش کردند به آدمی بگویند که اندازهات را نگه دار. تو بزرگی اما در حد خویش.
قرآن، کتابی برای زندگی بهتر
مهدوی با اشاره به اینکه من به امام علی (ع) به عنوان یک شخصیت فرزانه نگاه میکنم بیان کرد: به نظرم متن قرآن هم یک نوع هشدار و تلنگری است برای پیش بردن بهتر زندگی آدمی. من معتقدم که امام علی (ع) شخصیتی است که پس از حضرت ابراهیم (ع) روح پر از عشق و شفقت دارد و توجهش نسبت به انسانها بسیار بالاست. سه ویژگی حضرت ابراهیم یعنی درایت و خردمندی، شفقت و مهربانی و والایی نفس یا صبوری را حضرت علی (ع) داراست. امام علی (ع) به عنوان یک انسان فرزانه از آدمها هم میخواهد که این ابعاد را انسانها در وجودشان احیا کنند.
وی افزود: انسان امروز دچار نوعی اضطراب و بیقراری است و اگر امروز حرفهای شو پنهاور اینقدر در سراسر دنیا فراگیر شده به این دلیل است که آدم امروز خودش را خسته و ملول میبیند و از لحاظ روحی آشفته است انگار دنیا را به دست آورده ولی برایش کافی نیست. به نظرمن صرف تأکید براخلاق، مشکلات را حل نمیکند و باید نحوه نگاه آدمیان تغییر کند. آدم امروز یک موجود مصرفی، کمی و محاسبهگر شده است و خوشیهای دنیا بر خوبیها غلبه کرده است یعنی مردم انقدر که به فکر خوشی و لذت هستند به فکر خوبی نیستند در حالی که باید بین خوبی و خوشی تعادل باشد.
مهدوی در ادامه تصریح کرد: امام علی (ع) یکی از آدمهای بزرگ و شخصیتهای نادری است که برای کندن از این زندگی ملال آور و خوابگران خیلی میتواند به ما کمک کند. در یکی از خطبههای نهجالبلاغه ایشان میفرمایند: عرصه سیاست و خلافت برای من از عطسه بز حقیرتر است چون من چراغی هستم در دل ظلمت.
این استاد دانشگاه در ادامه به خطبه ۱۰۸ نهجالبلاغه اشاره کرد و گفت: ایشان گفتند که وقتهایی که خیلی گرفتار و مضطر هستید و همه تو را طرد کردند خدایی هست که «ذَلیل، وَ قُوَّةُ کُلِّ ضَعیف، وَ مَفْزَعُ کُلِّ مَلْهُوف. مَنْ تَکَلَّمَ سَمِعَ ذلیل»، و قدرت هر ناتوان، و پناهگاه هر ستم رسیده و سخن هر سخنگو است. من سرسختانه اعتقاد دارم که مولانا نهجالبلاغه میخوانده است و هیچ تعصبی هم در این باره ندارم. میدانم حنفی است اما خیلی به امام علی (ع) عشق میورزد.
همه زیباییها از خداست
مهدوی بیان کرد: از نگاه امام علی (ع) همه زیبایی از خدا سرچشمه گرفته است. به چنین خدایی میتوان ایمان و اعتماد کرد. همچنین به عقیده این امام فرزانه، خدا بهترین برآورده کننده آرزوست. در واقع خدای علی (ع) یک خدای زیباست که میتوان به او اعتماد کرد و در همه تنگناهای زندگی کنارت هست و میتوان به آن امید داشت. چنین الهیاتی، الهیات گمشده ماست و ما باید به این الهیات دل ببنیدیم. چنین خدایی به زندگی معنا میدهد و امام علی (ع) پیام آور چنین الهیات دلنشینی است که بشر امروز خیلی به آن نیاز دارد.
وی در پایان به بحث درباره مرگ اندیشی پرداخت و گفت: نمیتوان به مرگ نیندیشید. تفکر مرگگریزی برای انسان خیر نیست و فرار از اندیشیدن به مرگ به کیفیت زندگی آسیب میزند. در جهان امروز انسان از این جهت به مرگ نمیاندیشد که نگران به همخوردن خوشی میشود و دلیلش هم این است که تصویری که از مرگ ارائه دادیم، رعبآور است. دائم گفتن از عقرب، نیش زدن، اژدها و فشار قبر و اینها مرگ را برای ما یک مقوله ترسناک کرده است. به بیان دیگر نگاه ما به مرگ یا خرافیست یا زندگی ستیز. امام علی (ع) معتقد است که یک روش تربیتی برای بهتر شدن زندگی این است که زیاد به مرگ فکر کنید. ایشان نه تصویر هولناکی از مرگ ارائه میدهد و نه از زندگی بیزار بود و با لذت بردن و خوشی مشکل داشت. اما میگفت: در لحظه لحظه لذت بردن از زندگی به مرگ هم فکر کنید چون وقتی میمیریم تازه بیدار میشویم. مرگ، گام نهادن در یک جهان خرم و درآغوش گرفتن خداست و وقتی میمیرم تازه بیدار میشوم. هایدگر هم میگوید که مرگ یک امکان است برای «دازاین» برای اینکه بدانی یک انسان اصیلی. علاوه براین یاد مرگ، نخوت و خودخواهی را از بین میبرد.
انتهای پیام/