سایت خبری
famaserver
  • صفحه اصلی
  • اخبار ورزشی
  • بین الملل
  • اقتصادی
  • اخبار استانها
  • اخبار روز
  • سیاسی
  • علمی و فناوری
سایت خبری

سرتیتر خبرها

کشف جسد مردی که ۲۸ سال پیش مفقود شده بود

کشف جسد مردی که ۲۸ سال پیش مفقود شده بود

14 ساعت پیش
کشف میلیاردی پلیس از مزرعه پرورش ماهی

کشف میلیاردی پلیس از مزرعه پرورش ماهی

14 ساعت پیش
هواشناسی استان تهران اطلاعیه داد

هواشناسی استان تهران اطلاعیه داد

14 ساعت پیش
اعلام محدودیت‌های ترافیکی برای محورهای شمالی در پایان هفته

اعلام محدودیت‌های ترافیکی برای محورهای شمالی در پایان هفته

14 ساعت پیش
پیش‌بینی هواشناسی از زمان خنک شدن هوا

پیش‌بینی هواشناسی از زمان خنک شدن هوا

14 ساعت پیش
تخلف رانندگی محبوب تهرانی‌ها چیست؟/ رکورد تصادفات منجر به مرگ در این ساعت‌ها

تخلف رانندگی محبوب تهرانی‌ها چیست؟/ رکورد تصادفات منجر به مرگ در این ساعت‌ها

14 ساعت پیش
سوداگر مرگ در پیشوا با سلاح و پهپاد دستگیر شد

سوداگر مرگ در پیشوا با سلاح و پهپاد دستگیر شد

14 ساعت پیش
کشف وینچستر شکاری از مخفیگاه دو متهم

کشف وینچستر شکاری از مخفیگاه دو متهم

14 ساعت پیش
کشف محموله سلاح آمریکایی در ایران

کشف محموله سلاح آمریکایی در ایران

14 ساعت پیش
ستاد مرکزی اربعین اطلاعیه داد

ستاد مرکزی اربعین اطلاعیه داد

14 ساعت پیش

Home » چگونه مامون امام رضا را مجبور به خوردن زهر کرد؟

چگونه مامون امام رضا را مجبور به خوردن زهر کرد؟

زمان انتشار: 16 سپتامبر 2023 ساعت 15:34

دسته بندی: فرهنگ و هنر

شناسه خبر: 406659

زمان مطالعه: 8 دقیقه

چگونه مامون امام رضا را مجبور به خوردن زهر کرد؟

چگونه مامون امام رضا را مجبور به خوردن زهر کرد؟

به گزارش «مبلغ»- امام(ع) در آخرین روزهای حیات پربرکتش، بارها درباره شهادت خود با اباصلت سخن گفت. امام رضا(ع) در شبی که فردای آن، آخرین روز ماه صفر بود، اباصلت را نزد خود فرا خواند. با او کمی صحبت کرد و سپس فرمود: «ای اباصلت! من فردا از سوی این مرد فاجر و تبهکار، فرا خوانده می‌شوم. وقتی از نزد او خارج شدم، اگر سرم را با عبایم پوشانده بودم، دیگر با من حرف نزن و بدان که مرا مسموم کرده است.» اباصلت منقلب شد، سیلاب اشک از دیدگانش فروریخت. امام(ع) او را به آرامش و صبر سفارش کرد و سپس به نماز ایستاد. اباصلت از محل عبادت امام‌رضا(ع) بیرون آمد، اما چنان اضطرابی بر وجودش مستولی شده بود که قادر نبود قدم از قدم بردارد؛ به ناچار، همان‌جا نشست و در خلوت شبانه، به آخرین عبادت‌های علی‌بن‌موسی‌الرضا(ع) نگریست و اشک ریخت. اباصلت آرزو می‌کرد کاش هیچ وقت صبح فرا نرسد، اما انگار خورشید روز آخر ماه صفر، زودتر از روزهای دیگر در آسمان ظاهر شد. خروس‌خوان بود که درِ اتاق محل اقامت امام رضا(ع) را به شدت کوبیدند. اباصلت سراسیمه برخاست و در را گشود. یکی از غلامان مأمون بود؛ پیامی برای امام(ع) داشت: «خلیفه شما را احضار کرده است، باید همراه من بیایید.» اباصلت نگران و مضطرب، به چهره مولایش نگریست. امام(ع) لبخندی پرمهر بر لب داشت. آرام برخاست و عبایش را بر دوش افکند، کفش‌هایش را پوشید و در پی غلام به راه افتاد.

امام(ع) عبا را بر سر کشید

مأمون به ظرف انگوری که مقابلش بود، نگاه کرد؛ سپس کوشید تا صحبت با امام رضا(ع) را آغاز کند:«پسر عموی عزیز! چرا کمتر به ما سر می‌زنید؟» پرسش خلیفه آن‌قدر بی‌ربط بود که امام(ع) دلیلی برای پاسخ دادن به آن، ندید. مأمون آشکارا مضطرب بود. او می‌دانست که قصد جان چه کسی را کرده است. مأمون، کرامات علی‌بن‌موسی‌الرضا(ع) را دیده بود. او از مقام علمی پسر رسول خدا(ص) آگاهی داشت، می‌دانست که دست به جنایتی غیرقابل بخشش می‌زند، اما قدرت و ثروت، چیزی نبود که فرزند هارون بتواند از آن بگذرد. او بنیان این حکومت را بر خون برادرش، امین، استوار کرده‌ بود و حالا حاضر نبود حقی را که غصب کرده است، به آسانی وانهد. مأمون خوشه‌ای انگور برداشت. دانه‌های درشت انگور در نور خورشیدی که از پنجره به داخل تالار می‌تابید، برق می‌زد. خلیفه عباسی، انگور را به امام رضا(ع) تعارف کرد و گفت: «ای پسر رسول خدا! تاکنون انگوری بهتر از این ندیده‌ام، خواهش می‌کنم از آن میل کنید.» امام(ع) تبسم کرد و آرام فرمود:«ای بسا که انگورهای بهشت بهتر از این انگور باشد»؛ آن گاه ادامه داد: «میلی به خوردن انگور ندارم، مرا معاف کن.» مأمون دوباره اصرار کرد،اما امام(ع) باز هم نپذیرفت. خلیفه عباسی، در حالی که صدایش می‌لرزید، فریاد زد:«هیچ چاره‌ای ندارید؛ باید از این انگور میل کنید!» آن گاه با دستش اشاره‌ای کرد و از پشت ستون‌ها، تعدادی مأمور شمشیر به دست ظاهر شدند. امام رضا(ع) مقداری از آن انگور تناول کرد و از جای خود برخاست. مأمون فریاد زد: «قصد دارید به کجا بروید؟» امام(ع) پاسخ داد:«به همان جا که مرا فرستادی.» خلیفه عباسی به مأموران دستور داد مانع خروج حضرت نشوند. علی‌بن موسی الرضا(ع) از اتاق بیرون آمد و مسافت تالار تا در خروجی را از میان دالانی طولانی پیمود. در انتهای دالان و کنار در، اباصلت انتظار مولایش را می‌کشید، ناگاه دید که امام(ع) می‌آید، در حالی که عبایش را بر سر کشیده است. اباصلت همه چیز را فهمید؛ بدون آن‌که کلامی بگوید، در حالی که آرام می‌گریست، در پی مولایش حرکت کرد. وقتی به محل اقامت رسیدند، امام‌رضا(ع) رو به اباصلت کرد و فرمود:«در را ببند». سپس در بستر افتاد و یار وفادارش را به نزد خود فراخواند:«اباصلت! مأمون مرا مسموم کرد. نگذار این راز در پرده بماند. شیعیان را از حقیقت شهادت من مطلع کن. امشب منتظر باش، فرزندم، محمد، به بالینم خواهد آمد.»

حتما بخوانید : چهره جدید آقای خواننده را ببینید/ عکس

مجله خبری یولن

برچسب ها
امام رضا(ع)
اشتراک گذاری

اخبار مرتبط

  • فرانسیس فورد کاپولا یک جایزه دیگر می‌گیرد/ تجلیل در مرکز کندی
    فرانسیس فورد کاپولا یک جایزه دیگر می‌گیرد/ تجلیل در مرکز کندی 1 سال پیش
  • بیانیه انجمن مستندسازان برای انتخاب وزیر فرهنگ
    بیانیه انجمن مستندسازان برای انتخاب وزیر فرهنگ 1 سال پیش
  • انتشار غوغای غزل ۲؛ از معزی تا منزوی
    انتشار غوغای غزل ۲؛ از معزی تا منزوی 1 سال پیش
  • دلنوشته هدی زین‌العابدین برای ماهی «در انتهای شب»
    دلنوشته هدی زین‌العابدین برای ماهی «در انتهای شب» 1 سال پیش

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دسته بندی موضوعات

  • آذربایجان شرقی 577
  • آذربایجان غربی 484
  • اجتماعی 7049
  • اخبار استانها 35
  • اخبار بورس 276
  • اخبار تکنولوژی 120
  • اخبار روز 42
  • اخبار ورزشی 9597
  • اردبیل 359
  • اصفهان 603
  • اقتصادی 6292
  • البرز 1631
  • ایلام 246
  • بازار کار 388
  • بوشهر 165
  • بین الملل 17526
  • تبلیغات 19
  • تهران 342
  • چند رسانه ای 0
  • چهارمحال و بختیاری 761
  • خراسان جنوبی 309
  • خراسان رضوی 668
  • خراسان شمالی 166
  • خوزستان 384
  • زنجان 310
  • سبک زندگی 341
  • سلامت 2421
  • سمنان 2082
  • سیاسی 7023
  • سیستان و بلوچستان 5
  • عکس 79
  • علمی و فناوری 4485
  • فارس 404
  • فرهنگ و هنر 5101
  • قزوین 547
  • قم 330
  • کاریکاتور 78
  • کردستان 538
  • کرمان 2091
  • کرمانشاه 478
  • کهگیلویه و بویراحمد 444
  • گلستان 315
  • گیلان 335
  • لرستان 18
  • مازندران 84
  • مرکزی 5
  • هرمزگان 398
  • همدان 603
  • یزد 160
famaserver

جدیدترین مقالات

  • عکس | حمایت ناهید کیانی از مبینا نعمت‌زاده؛ اختلافات تمام شد؟
    عکس | حمایت ناهید کیانی از مبینا نعمت‌زاده؛ اختلافات تمام شد؟ 15 ساعت پیش
  • عکس | استوری بمب بعدی استقلال؛ آسمان امروز آبی است!
    عکس | استوری بمب بعدی استقلال؛ آسمان امروز آبی است! 15 ساعت پیش
  • چراغ سبز آسانی برای حضور زودهنگام در استقلال
    چراغ سبز آسانی برای حضور زودهنگام در استقلال 15 ساعت پیش
  • عکس | سرمربی سابق تیم ملی روی نیمکت پرسپولیس
    عکس | سرمربی سابق تیم ملی روی نیمکت پرسپولیس 16 ساعت پیش
  • پیاتزا: هیچکس توصیه و اجباری درخصوص تغییر کاپیتان نداشت
    پیاتزا: هیچکس توصیه و اجباری درخصوص تغییر کاپیتان نداشت 16 ساعت پیش

لینکهای پیشنهادی

سرور مجازی | خرید هاست | دانلود نرم افزار | یادگیری زبان آلمانی

میزبانی در هاست لینوکس فاماسرور