کنار گذاشتن سلاح توسط پ ک ک، به معنی تمام شدن موضوع کُردها برای اردوغان است؟

کنار گذاشتن سلاح توسط پ ک ک، به معنی تمام شدن موضوع کُردها برای اردوغان است؟
به گزارش خبرگزاری یولن، روزنامه اعتماد نوشت:
اگر چه در باب اعلام تصمیم حزب کارگران کردستان (پکک) مبنی بر کنار گذاشتن مبارزه مسلحانه پس از نزدیک به نیم قرن فعالیت، جزییات و سازوکارها به شکلی دقیق و روشن مشخص نشده، اما نفس اعلام چنین رویکردی، خواه با نیت واقعی یا در سطحی نمادین میتواند بازتابهای گستردهای در سطح منطقه به دنبال داشته باشد.
چنانکه در ارزیابی این تحول، باید تجربه تاریخی خاورمیانه را به خاطر آورد و آن اینکه جنبشهای اجتماعی عدالتخواه و اعتراضی، نه به سادگی خلق میشوند و نه به سادگی از بین میروند.
چنین جنبشهایی تابع همان قانونی هستند که در فیزیک نیز وجود دارد. به عبارتی دیگر هیچ چیز از میان نمیرود، بلکه از حالتی به حالت دیگر تبدیل میشود. جنبشهای کردی نیز از این قاعده مستثنا نیستند. در طول دههها، شاهد ظهور جنبشهای کلاسیک و سپس مدرن کردی بودهایم و رفتوآمد میان این اشکال مختلف همواره وجود داشته است.
از همین منظر، اینگونه نیست که اعلام انحلال حزب کارگران کردستان بدان معنا باشد که مساله کردها در ترکیه، بهگونهای که مطلوب هیات حاکمه این کشور و حزب عدالت و توسعه و شخص رجب طیب اردوغان باشد، از دستور کار خارج شده یا صورت مساله به کلی پاک شود.
البته این نکته را هم نمیتوان نادیده گرفت که طی فعالیت حزب عدالت و توسعه از سال ۲۰۰۲ تاکنون، گشایشهایی در حوزه مسائل مربوط به جامعه کرد در ترکیه ایجاد شده و این روند در صورتبندی مساله نیز تاثیراتی داشته است. اما بهنظر میرسد جنبش هویتخواه کردی، به اشکال مختلفی ادامه حیات خواهد داد.
شاید اکنون، صرفا بنا بر ملاحظات داخلی و منطقهای، این تمایل وجود داشته باشد که پکک از فاز نظامی به نوعی خارج شود. از این منظر، تصمیم پکک را میتوان در عین حال که به مثابه یک امتیاز و دستاورد برای اردوغان و حزب متبوعش تلقی کرد، همزمان اما قطعیت و نهایی بودن آن روشن نیست.
به نظر میرسد پرونده هنوز باز است و باید منتظر ماند و دید معادلات داخلی و منطقهای با لحاظ کردن این موضوع در چه مسیری تعریف خواهد شد. همچنین باید از هیاهوی تبلیغاتی و پروپاگانداهایی که دو طرف ماجرا دنبال میکنند، فاصله گرفت تا بتوان با نگاهی واقعبینانه پیامدها و نتایج چنین تصمیمی را رصد و تبیین کرد.
در این زمینه اما برخی پیامدهای کوتاهمدت این تصمیم، قابل ذکر هستند؛ از جمله تاثیر آن بر رقابتهای انتخاباتی، بازآرایی درون اپوزیسیون و نیز توفیق احتمالی اردوغان در جلب آرای بخشی از جامعه کرد. اما همه اینها، متغیرهایی ناپایدار، غیرقطعی و شکننده هستند و بستگی زیادی دارد به اینکه آقای اردوغان تا چه اندازه بتواند به وعدههایش، جامه عمل بپوشاند.
مسائلی نظیر مطالبات انباشته شده جامعه کرد و همچنین حقوق سایر اقلیتهای فرهنگی و مذهبی در ترکیه، از جمله جنبش پرنفوذ علویان، همچنان پابرجاست و تعیینکننده خواهد بود.
اما از زاویهای دیگر و درباره پیامدهای این تصمیم در رابطه با کردهای سوریه نیز باید گفت، مساله کردی در سوریه هیچگاه وزن و عمق مساله کردها در ترکیه، عراق یا حتی ایران را نداشته است. در واقع، مساله کردهای سوریه بیشتر تابعی از معادلات کلان منطقهای بوده تا اینکه در ساختار اجتماعی خود سوریه ریشه داشته باشد. در این چارچوب، ترکیه نیز فقط یکی از کنشگران اصلی در معادلات سوریه است، بهویژه از منظر امنیت ملی و رقابت با بازیگران دیگر. با این حال، در کوتاهمدت و با توجه به شرایط صحنه جنگ قدرت در سوریه و این گزاره که اگرچه تاکنون ترکیه در کوتاهمدت برنده معادلات قدرت در سوریه و روی کار آوردن رژیم هوادار خود اما نه کاملا مطیع موفق بوده، با این حال بعید به نظر میرسد که دست اردوغان برای تعیین تکلیف در مناطق کردنشین سوریه باز باشد.
در هر صورت، باید از این موضوع استقبال کرد و آن را به فال نیک گرفت. چرا که اقدام به کاهش خشونت و تلاش برای جایگزینی روشهای خشونتآمیز با مبارزات مدنی، امری مثبت و امیدبخش است. این تغییر میتواند به تدریج گسترش یابد و به سایر کشورهای منطقه که با تنشهای سیاسی، قومی، مذهبی و زبانی و نیز اختلافات ناحیهای مواجه هستند، نفوذ کند. در این راستا، میتوان امیدوار بود که این تحولات به تقویت ثبات و صلح، هم در داخل کشورها و هم در سطح منطقه، کمک کند.
۲۷۳۰۲