یادداشت| تهدیدات و فرصتهای جنگ روسیه و اوکراین برای ترکیه
یادداشت| تهدیدات و فرصتهای جنگ روسیه و اوکراین برای ترکیه
سرویس بینالملل یولن-مسعود محمدی؛ جنگ روسیه و اوکراین در حالی در آستانه ورود به ماه سوم خود است که ترکیه در این دو ماه کنشگری قابل توجهی از خود بروز داد و این کنشگریها چه در حوزه سیاست خارجی و چه در حوزه سیاست داخلی ترکیه تاثیرات قابل توجهی داشت.
به هنگام بررسی نوع رفتار آنکارا در این مساله میتوان نتیجه گرفت که آنکارا احتمال وقوع یک جنگ تمام عیار میان روسیه و اوکراین را نمیداد و تصور ترکیه از تنش موجود بین دو کشور همسایه شمالی خود یک تنش سیاسی شدید و یا درگیریهای موضعی کوچک بوده است. این نتیجه را میتوان از سفر اردوغان به آفریقا آن هم دقیقا در روزهایی که جنگ بر منطقه مستولی شد و نیز تلاش او برای ایفای نقش میانجیگری میان کییف و مسکو در دوره پیش از درگیری است. همچنین عدم ترخیص کشتیهای ترک در روزهای منتهی به جنگ از بنادر اوکراین و روسیه که ترکیه را در آستانه بحران گندم و ورغن نباتی قرار داد و نیز عدم توجه به تخلیه شهروندان پرشمار ترک حاضر در اوکراین از سوی دیولت ترکیه از دیگر نشانههای این نوع نگاه آنکارا به ماجرا است.
توجه به نوع سیاست رسانهای ترک در روزهای آغازین جنگ نیز باز نشانهای از تحلیل حاکم بر آنکارا مبنی بر کوتاه مدت بودن این جنگ بود. چرا که حزب حاکم از این جنگ بیش از آنکه یک تهدید راهبردی برای خود یاد کند به مثابه یک فرصت سیاسی فهم کرده و در این راستا حرکت کرد که البته با طولانی شدن جنگ شرایط وضعیت متفاوتی به خود گرفته است.
در ادامه به بررسی فرصتها و تهدیدهای این جنگ برای ترکیه میپردازیم:
فرصتها:
ایفای نقش فعال بینالمللی پس از دوره رکود و انفعال: در حالی که ترکیه در سالهای گذشته دچار پروندههای پرتنش سیاسی مختلف شده است و این پروندهها این کشور را از یک بازیگر فعال و دارای ابتکار عمل به کشوری در حال درگیری با خطرات مختلف و علیه پیمانها و ائتلافهای مختلفی که نوعا از سوی همسایگان و یا طرفهای همکار خود شده است و در یک سال گذشته در تلاش است تا با بازسازی روابط خود با حوزه خلیج فارس، شمال آفریقا و اسرائیل تنشهای موجود در اطراف خود را کنترل کند این جنگ یک فرصت جدید و جذاب برای آنکارا در راستای فعالیت بینالمللی بود. سفر اردوغان به اوکراین و تلاش او برای سفر به مسکو (که البته ناموفق بود) در دوره پیش از جنگ و تلاشهای فراوانی که برای ایجاد یک فرآیند مذاکراتی در استانبول از سوی دولت ترکیه در دوره پس از جنگ انجام شد همگی در راستای ایفای نقش فعال بینالمللی از سوی این کشور بود.
نقش میانجی میان شرق و غرب: ترکیه در دوره فعالیت خود در تلاش بود تا به عنوان ملتقی شرق و غرب رفتار کند. در وقع ترکیه در این دوره در حال مخابره این پیام به غرب بود که آنکارا میتواند به عنوان یک بازیگر مهم و قابل اعتماد برای غرب در شرق رفتار کرده و مانعی برای افزایش تنشهای بینالمللی باشد. این منطق در مساله جنگ اخیر نیز تبدیل به منطق اصلی حاکم بر رفتار سیاسی آنکارا شد. آنکارا در پاسخ به فشارهای غرب در خصوص ملحق شدن ترکیه به موج تحریمهای غربی علیه روسیه و فشارهای بینالمللی روند متعادلی در پیش گرفت. مقامات ترکی این نوع رفتار خود را در قالب تلاش برای ویران نکردن همه پلهای بین خود و روسیه عنوان کرده تلاش کردند تا نشان دهند که ترکیه به عنوان عضو معتمد هر دو طرف میتواند نقش میانجیگرانه بین مسکو و بروکسل ایفا کند. این نقش ترکیه خصوصا با در نظر داشتن این که ترکیه تبدیل به تنها راه ارتباطی روسیه با جهان خارج شد به نوعی به مسکو نیز تحمیل شد و مسکو با نشان دادن نرمش در خصوص مساله مذاکرات استانبول تلاش کرد تا جایگاه میانجی گرانه ترکیه از طرف خود را به رسمیت بشناسد.
گردش به غرب: با طولانیتر شدن جنگ و تضعیف جایگاه روسیه در فضای بینالمللی ترکیه این فرصت را به دست آورده است تا بدون هزینه سیاسی قابل توجه در داخل و خارج در ادامه بازگشتی که به سمت طرف های غربی و عربی در یک سال اخیر داشته است به سمت غرب سوق پیدا کند. نوع رفتار شخص اردوغان در اجلاسهایی که به مناسبت این جنگ رخ داد و تفاوت قابل توجهی که این رفتارها با نوع سیاست اعمالی دولت ترکیه در میدان داشت نشان داد که اردوغان در تلاش است تا در عین حال که در حوزه عمل رویهای متعادل را پیگیری میکند در حوزه اعلامی سیاست چراغ سبز به غرب را پیگیری کند. این سیاست نیز نتیجه خود را به همراه داشت و دیدار استثنایی بایدن با سفیر ترکیه در آنکارا و پیشرفت در مساله اف ۱۶ ازجمله نشانههای امیدبخش در این مساله بود.
تحت شعاع قرار گرفتن بحران داخلی: روز آغاز جنگ اوکراین همزمان بود با حادثه تاریخی جلسه شش جانبه رهبران احزاب مخالف. در حالی که انتظار میرفت این حادثه به یک زلزله سیاسی در ترکیه بیانجامد اما تحت شعاع آغاز جنگ عملا در بسیاری از رسانههای ترک که تحت کنترل حزب حاکم قرار دارند اساسا هیچ ضریب خبری پیدا نکرد. این وضعیت یک دستاورد نمادین برای اردوغان بود که نشان میداد حزب حاکم تا چه حد میتواند از این مساله به نفع خود استفاده کند. در ادامه همین فرآیند حزب حاکم توانست با فراهم آوردن مذاکرات استانبول ژست رهبری سیاسی اردوغان و تبلیغ او به عنوان یک رهبر جهانی که توان کنترل بحران های بین المللی را دارد تقویت کند. از سوی دیگر خصوصا در ماه نخست جنگ هیجان ناشی از جنگ و ترس از عواقب سنگین آن در جامعه ترکیه توجه عموم را به سمت رهبری کشور سوق داد. در واقع اردوغان خود را به مثابه ناخدایی که توان اداره کشور در دریای طوفانی منطقه را دارد و ترکیه را که به یک کشور امن تبدیل کرده نشان داد. این توجه ها به طوری بود که در آن مقطع، برخی کارشناسان معتقد بودن در صورت تداوم این وضعیت و موفقیت در مذاکرات استانبول احتمال این که ترکیه به سمت یک انتخابات زودهنگام حرکت کند تا از دستاوردهای سیاسی و بینالمللی برای نادیده گرفتن بحران اقتصادی استفاده کند وجود داشت.
بهانه برای بحران اقتصادی: ترکیه در یک سال اخیر گرفتار یکی از بغرنجترین بحران های اقتصادی ۲۰ سال اخیر خود است. پول ملی به کمترین میزان ارزش خود رسیده (و به قول وزیر اقصاد امکان این که از این هم بدتر شود اساسا وجود ندارد!)، حجم واردات نسبت به صادرات قریب به دو برابر شده، تورم بر اساس آمارهای رسمی بالای ۶۰ درصد (و بر اساس آمارهای غیررسمی بالای ۱۴۰ درصد) و دارایی های خزانه در وضعیت بدی قرار داشته دولت در تامین کمبود بودجه با مشکل مواجه است. از سوی دیگر آنچنان که مخالفان و تودههای مردمی اذعان میکنند فساد اقتصادی و اداری به حدی غیرقابل قبولی رسیده است. دراین میان اگرچه فرآیند افزایش قیمتها از ماهها پیش آغاز شده است اما جنگ اوکراین بهانه خوبی برای حزب حاکم فراهم آورده است تا تمام مشکلات را حواله به این جنگ کند. افزایش قیمت انرژی، افزایش بی سابقه قیمت تمام شده تولید کالا و افزایش قیمت محصولات اساسی مانند روغن و آرد از جمله مشکلاتی است که حزب حاکم تلاش دارد تا مسئولیت همه آنها را متوجه جنگ اوکراین کند.
تهدیدها:
تحمیلات غربی: اگرچه ترکیه خود به صورت عادی و با توجه به نزدیک شدن انتخابات در تلاش است تا با تقرب به غرب بحرانهای محتمل سیاسی میان آنکارا و غرب را کنترل کند اما احتمال این که با بغنرجتر شدن وضعیت و تبدیل شدن جنگ حاضر به درگیری تمام عیار میان روسیه و غرب –و نه فقط اوکراین- در این صورت غرب نیز در برخی امتیازات و استثنائات قائل شده برای ترکیه بازنگری کند وجود دارد. معافیتهای غیررسمیای که ترکیه در مساله همراهی با تحریمهای همه جانبه به روسیه دارد در صورت تشدید بحران میتواند از طرف غرب لغو شود و همراهی با غرب در مواجهه همه جانبه با روسیه بر آنکارا تحمیل شود. میزان وابستگی آنکارا به روسیه در بسیاری از حوزهها به حدی است که آنکارا توان قطع روابط خود با مسکو را ندارد و این تحمیلات غرب هزینه بسیار بالاتری برای آنکارا به همراه خواهد داشت. مساله ترانزیت هوایی و دور زدن تحریم های بانکی که در حالت عادی درآمد قابل توجهی برای ترکیه دارد در صورت این فشارها قطعا متوقف خواهد شد.
ورود به بحران سیاسی با روسیه: در صورت افزایش تنش میان غرب و روسیه و تحمیل همراهی با غرب به ترکیه به عنوان یکی از بزرگترین ارتشهای ناتو و یکی از کشورهای عضو جامعه اروپایی آنکارا وارد بحران با مسکو خواهد شد که این بحران میتواند در پروندههای مختلف سیاسی مانند سوریه، لیبی و قفقاز و مسائل اقتصادی مانند شرکت های پرشمار ترک در روسیه و پیمانکاریهای بزرگ روسیه در ترکیه (مانند نیروگاه هستهای) تبعات قابل توجهی برای ترکیه به همراه داشته باشد. وضعیت شکننده موجود در اقتصاد و سیاست ترکیه توان تقابل با چنین تبعاتی را برای آنکارا بسیار کاهش داده است.
تعمیق بحران اقتصادی: جنگ اخیر هم در کوتاه مدت و هم در بلند مدت تاثیرات مستقیم و ضمنی فراوانی براقتصاد خراب ترکیه دارد به طوری که هزینه تحمیل شده به ترکیه بالغ بر ۴۰ میلیارد دلار تخمین زده میشود. درحالی که توقف صادرات و واردات از دو کشور روسیه و اوکراین باعث کاهش فرصت های شغلی در ترکیه شده و شرکت های مختلفی را که در اوکراین در حال فعالیت بودند تحت فشار قرار داده است، افزایش قیمت انرژی دیگر جنبه سخت این بحران بر ترکیه است. از سوی دیگر در حالی که دولت برای تامین ارز کشور چشم امید به توریست های تابستانی روس و اوکراینی داشت با وقوع این جنگ این جمعیت چند میلیونی با سقوط مواجه شده است. کارشناسان حوزه توریسم پیش بینی خود از توریستهای روس در تابستان را از هفت میلیون به دو میلیون کاهش داده و اوکراینیها نیز که انتظار میرفت با توجه به سالهای پیش بالغ بر دو میلیون نفر باشند به صفر کاهش دادهاند. این حجم کاهش به معنای بحران برای صنعت توریسم ترکیه است که پیش از این یکبار در حادثه انهدام هواپیمای روس در شمال سوریه ثابت شده بود که صنعت توریسم ترکیه تا چه میزان وابسته به روسها است.
این وضعیت در طولانی مدت تاثیر نامطلوبی بر اقتصاد ترکیه داشته بحران اقتصادی این کشور را تعمیق خواهد کرد که این نیز به معنای دردسرهای بزرگتر برای اردوغان در آستانه انتخابات است.
تعمیق فساد اقتصادی و تقویت اقتصاد غیرقانونی: با ضربه سنگین و در بسیاری از موارد غیرقانونی ای که دولتهای اروپایی به سرایه داران نزدیک به پوتین وارد کردند ترکیه در پی تبدیل کردن خود به عنوان یک بندر امن و پناهگاهی برای پولها و سرمایههای این سرمایه داران است. ترکیه در سالهای اخیر خصوصا در مساله پرونده هستهای ایران، مساله اربیل و تنشهای گروههای سیاسی مختلف خاورمیانه و آسیای میانه نشان داده است که میتواند به مرکزی برای فعالیتهای اقتصادی پشت پرده باشد که در بسیاری از موارد با نظارت/شراکت غیرمستقیم دولت و یا دولتی ها تحقق مییابد. اکنون نیز این کشور میتواند به عنوان محلی برای مهاجرت سرمایههای در خطر روسی از اروپا باشد. این وضعیت اگرچه در کوتاه مدت میتواند باعث ورود پول گرم به اقتصاد ترکیه شود اما در میان مدت و بلند مدت فساد اقتصادی در کشور را دامن خواهد زد. همچنان که در مساله رضا ضراب که به استعفای چندین وزیر از کابینه انجامید و یا در مساله پولهای عربی که شراکت چهرههای مهمی از سیاستمداران را در پی داشته مشاهده شد این ورود پولهای غیرقانونی یا پولهایی با منشاهای نامعلوم و فاسد به پول شوییهای کلان و از آنجا به فساد دیوانسالاران میانجامد.
تقویت جبهه مخالفان: جنگ از روز نخست موج انتقادات تند علیه دولت را به همراه داشه است. چرا که با وقوع این جنگ میزان وابستگی ترکیه در محصولات استراتژیکی همچون آرد و روغن به خارج از کشور آشکار شد و در ادامه میزان کاهش تولیدات راهبردی بومی کشور معلوم گشت. این مساله در کنار نوع عملکرد دولت در مساله تخلیه اتباع ترک ازاوکراین اوج گرفت. از سوی دیگر با توجه به وابستگیهای کشور به روسیه و دست بسته بودن حزب حاکم در عدول یکباره از روسیه این امکان را برای جناح مخالف فراهم آورده است تا توجه غرب را بیش از پیش به خود جلب کرده و از سوی دیگر در نزد توده مردم فشار و انتقاد بیشتری را متوجه اردوغان کند.
نتیجه
به هنگام مقایسه فرصتها و تهدیدهای جنگ اوکراین برای ترکیه میتوان متوجه این نکته شد که در حالی که مزایای احتمالی در کوتاه مدت متوجه ترکیه شده و یا خواهد شد اما تهدیدهای ناشی از جنگ بشتر از نوع بلند مدت است. در واقع اگر این جنگ مدت زمان بیشتری طول بکشد تهدیدات بیشتری را متوجه ترکیه خواهد کرد و از سوی دیگر این تهدیدات تاثیراتش بر ترکیه نیز طولانی دت بوده و امکان رف و رجوع یکباره آن وجود نخواهد داشت.
به نظر میرسد آنکارا نیز متوجه تمایل غرب برای فرسایشی شدن این جنگ شده است و جنبههای تهدیدمحور جنگ بر مزایای آن در حال چربیدن است. چرا که مذاکرات استانبول با حادثه بوچا و کشتی مسکوا عملا به تعلیق درآمده است و با حجم سلاح، پول و نیروی انسانی که از نقاط مختلف جهان راهی اوکراین میشود امیدی به خاموشی این آتش که در نزدیکی ترکیه است وجود ندارد.
*اندیشکده مرصاد
انتهای پیام/م