ماموریت ویژه امام به مهندس بازرگان و ابراهیم یزدی /ماجرای نامه هیأت ۵ نفره به امام چه بود؟
ماموریت ویژه امام به مهندس بازرگان و ابراهیم یزدی /ماجرای نامه هیأت ۵ نفره به امام چه بود؟
به گزارش یولن، بهتازگی و در ادامه انتشار اسناد تاریخی از دوران رهبری امام خمینی (ره) بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ۶ سند مهم مربوط به شورای انقلاب اسلامی برای اولین بار در سایت جماران و در مقالهای به قلم حمید انصاری منتشر شده است.
ماجرای اصرار به آیتالله منتظری برای حضور در جلسات شورای انقلاب/ پاسخ امام به یک پیام تلفنی مهم
نامه مهم و بدون امضا به امام درباره اعضای دولت موقت /هاشمی رفسنجانی بی علاقه است مگر آنکه به او امر شود /بازرگان متدین است و سحابی باهوش
نامه هیأت ۵ نفره برای معرفی اشخاص برای عضویت در شورای انقلاب
زمینه ها و مقدمات شکل گیری شورای انقلاب و انتخاب اعضای آن به تحولات پدید آمده در مسیر مبارزات امام خمینی با نظام سلطنتی به تناسب گسترش خیزش انقلابی مردم ایران در سال ۵۶ و ۵۷ باز می گردد. پیش از هجرت امام به پاریس ایشان علاوه بر پیامهایی که خطاب به مردم ایران داشتند در دو مصاحبه مفصل با دو روزنامه معروف فرانسوی لوموند (۴ اردیبهشت ۵۷) و فیگارو (۲۳ شهریور ۵۷) با معرفی انقلاب اسلامی و دورنمای آن به تشریح ایده تشکیل حکومت اسلامی با اتکا به آرای مردم و بیان مراحل مختلف تا تشکیل حکومت پرداختند.
یکی از اسناد منتشرشده درباره نامه هیأت ۵ نفره معرفی اشخاص برای عضویت در شورای انقلاب است.
تعابیر و اشارات امام خمینی در دو فراز زیر بیانگر ذهنیت و تصمیم رهبر انقلاب در استفاده از ظرفیت متشکل روحانیون و رجال سیاسی و روشنفکر در هدایت امور انقلاب و همچنین استفاده از «اشخاص ملی وطنخواه خداشناس» در اداره نظام آینده سیاسی ایران می باشد. ایشان در پاسخ به پرسش خبرنگار فیگارو که از چگونگی مواجهه با بحرانهای اجتماعی و اقتصادی ایران سوال کرده بود، پاسخ داد: « ما با برپایی حکومت ملی- اسلامی و جایگزین نمودن اشخاص ملی وطنخواه خداشناس به جای خائنین مسرف، راههای معقولی برای رفع بحران داریم». ایشان در همین مصاحبه به سوال خبرنگار که پرسیده بود آیا رهبران مذهبی خودشان حکومت را اداره خواهند کرد؟ پاسخ منفی دادند و در پاسخ به این سوال که: تصمیم دارید مبارزه را تا به کجا ادامه دهید؟
فرمودند: «تا آنجا که به هدفهای اسلامی و انسانی برسیم. …روحانیون و سیاسیون و روشنفکران، همیشه مردم را به مبارزه با فساد دعوت میکنند و ملت به پشتیبانی از آن، از نهضت اسلامی خود دست نمیکشد تا دست اجانب را کوتاه و طمع مفتخواران را قطع کنند. / صحیفه امام ج۳، ص ۴۶۸ » چنانکه ایشان در دوم آبان سال ۵۷ در همین زمینه در سخنرانی خویش فرمود «ما داریم اشخاصی که اداره کنند مملکتمان را؛ ما رجال صالح داریم، ما رجال مُسْلم داریم، ما تحصیل کردهها داریم، عده کثیری در اروپا و امریکا اصلًا نمیتوانند برگردند به مملکت؛ برای اینکه مورد زجر و حبس و اعدام و این چیزها واقع میشوند، آنها میآیند به مملکت خودشان، زندگی میکنند و اداره میکنند مملکت را».
بدین ترتیب با ورود امام به پاریس و گسترش دامنه قیام سراسری در ایران ، امام خمینی در مصاحبه های متعدد روزانه با وضوح بیشتری از برنامه های آتی خویش سخن گفت و همزمان در تماس و یا مکاتبه با شخصیتهای مورد وثوق از آنان خواست تا فهرستی از افراد دارای صلاحیتهای لازم برای پذیرش مسئولیتهایی که ایشان در مراحل قبل از پیروزی و بعد از آن در نظر داشت را تهیه و ارسال نمایند. همزمان در ایران نیز در جلسات شورای مرکزی جامعه روحانیت و همچنین در چند جلسه مشترک این شورا با تنی چند از چهره های سیاسی مبارز و نیروهای ملی مذهبی مسائل اساسی روند حوادث انقلاب در پیوند با رهبری امام خمینی و کسب تکلیف و ارتباط مستقیم تر تشکیلاتی با ایشان مورد بحث بود.
در همین رابطه آیت الله مرتضی مطهری دو هفته بعد از آنکه امام خمینی در ۱۴ مهر ۵۷ در پاریس (نوفل لوشاتو) مستقر شد به دیدار امام شتافت. آقای هاشمی رفسنجانی درباره دست آورد این سفر می گوید: «استاد شهید آقای مطهری در مراجعت از سفر پاریس دستور رهبر عظیم الشأن انقلاب را مبنی بر تشکیل شورای انقلاب آوردند. حضرت امام آقایان شهید مطهری و شهید بهشتی و موسوی اردبیلی و شهید باهنر و اینجانب هاشمی رفسنجانی را به عنوان هسته اولی شورای انقلاب تعیین و اجازه داده بودند که افراد دیگر با اتفاق نظر این پنج نفر اضافه شوند و در جلسات ابتدائی تصمیم بر این شد که حتی الامکان ترکیب شورا از اعضاء روحانی و غیر روحانی به نسبت مساوی و نزدیک به هم باشد. » (یادداشت مورخ ۳ دی ۱۳۶۴ آقای هاشمی در مقدمه جلد اول صورت مذاکرات شورای انقلاب).
چند روز بعد از مراجعت آقای مطهری، شهید بهشتی نیز به فرانسه رفت. ایشان درباره زمینه تصمیم امام مبنی بر تشکیل شورای انقلاب می گوید:
«در پاییز ۵۷، امکان ملاقات با امام در فرانسه فراهم آمده بود. دوستان مختلف به دیدار ایشان در پاریس می رفتند. یکی از مسائلی که ایشان با دوستان مطرح می کردند این بود که چه کسانی هستند که می توانند در ساماندهی به نیروهای عظیم بسیج شده ی مردم ایران سهیم بوده و نقشی داشته باشند و چه کسانی هستند که می توانند پس از موفقیت در اداره ی جامعه مسئولیتی بر عهده بگیرند. بنابر این برای ایشان دو مطلب مطرح بود : ۱- کسانی که بتوانند در ایران با حضورشان به همگانی تر و گسترده تر شدن حرکت اجتماعی شتاب بدهند ۲- کسانی که پس از پیروزی بتوانند در اداره ی جامعه نقشی بر عهده بگیرند».( مرتضی نظری، خاطرات ماندگار از زندگی آیت الله دکتر محمد حسینی بهشتی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی،تهران،۱۳۷۸،ص۱۹۹).
آقای مهندس مهدی بازرگان نیز در بیان خاطراتش از دیدار یک و نیم ساعته خویش با امام خمینی (در ۳۰ مهر ۵۷) در نوفل لوشاتو که با حضور آیت الله اشراقی و دکتر ابراهیم یزدی برگزار شده بود گفته است که امام خمینی از وی و دکتر یزدی نیز خواسته بودند تا اسامی «افرادی را که مسلمان و مطلع و مورد اعتماد باشند» به عنوان هیئت مشاورین معرفی کنند. هیئتی که مأموریتش شناسایی و معرفی افراد مناسب برای نمایندگی مجلس آینده و معرفی وزرای دولت آینده می باشد؛ وزرایی که طبق نقل قول ایشان، امام خمینی گفته بود « کافی است این وزرا مسلمان و درستکار باشند، اصرار ندارم، حتی ممکن است از وزرای سابق که خیانت نکرده اند باشند … گفتم چشم، با آقای دکتر یزدی می نشینیم و صورتی تهیه کرده خدمتتان می دهم. سفارش کردند که تنها از خوتان نباشد، نمی خواهم بگویند که من طرفدار دسته خاصی هستم. … گفتیم اجازه دهید همین هیئت مشورتی که منصوب خواهید کرد فعلا وظیفه رابط و نمایندگی شما را برای اداره انقلاب در ایران داشته باشد. این نظر را رد نکردند ولی استقبال هم نکردند – نشریه شورای انقلاب و دولت موقت، صفحه ۲۲».
نکته جالب توجه اینکه بنا به تصریح و اعتراف همه رجال روحانی و ملی عضو شورای انقلاب که درباره تاریخچه شورای انقلاب نوشته اند و یا خاطره گفته اند بدون استثنا بر این واقعیت شگفت متفق القولند که در شرایطی که نه تنها خود شاه و طرفدارانش در ایران بلکه آمریکا و غرب به عنوان حامیان اصلی رژیم سلطنتی اصلا باور نداشتند که سیر شتابان انقلاب به زودی به رفتن شاه و سقوط اساس سلطنت در ایران خواهد انجامید، تنها امام خمینی بود که با قاطعیت از رفتن شاه و پیروزی قریب الوقوع انقلاب سخن می گفت و از مشاورین و یارانش می خواست در فراهم سازی شرایط برای این اتفاق بزرگی که به زودی واقع خواهد شد مشارکت کنند.
حتی آقای مهندس بازرگان که سالها بعد و زمانی که در مقام نقد امام و انقلاب سخن گفته و خاطره دیدارش با امام در پاریس را بازگو کرده و از تعبیر ساده نگری امام در مواجهه با مسائل دشوار انقلاب استفاده کرده است نیز نتوانسته اعجاب خویش از این پیش بینی شگفت امام را کتمان کند. وی می گوید: «پرسیدم جنابعالی چگونه اوضاع و تکلیف را می بینید؟ باز هم ساده نگری و سکینه و اطمینان ایشان به موفقیت نزدیک، مرا به تعجب و تحسین انداخت. مثل اینکه قضایا را انجام شده و حل شده دانسته، گفتند شاه [وقتی] که رفت و به ایران آمدم مردم نمایندگان مجلس و بعد دولت را انتخاب خواهند کرد» (همانجا).
یادآور می شوم تاریخ این گفتگو نزدیک به سه ماه قبل از خروج شاه از کشور و زمانی است که “رفتن شاه و بازگشت امام به ایران و سقوط پادشاهی پهلوی و اساس سلطنت” در ۴ ماه بعد، بحسب محاسبات تحلیلگران سیاسی یک خیالبافی بی مبنا تلقی می شد چنانکه آقای بازرگان آن را ساده نگری دانسته بود.
این استعجاب، منحصر به آقای بازرگان نبود؛ حتی به نقل دکتر صادق طباطبایی در زمانی که در پایان بهار سال ۵۷ در بوخوم آلمان آیت الله بهشتی با امام موسی صدر درباره امام خمینی و نهضت او و آینده مرجعیت شیعه بعد از امام سخن می گفته اند آقای بهشتی نسبت به واقع بینانه بودن تحلیل امام از اوضاع سیاسی ایران و آینده آن دچار سوال بوده و پرسیده است: «من نمیدانم که در ذهن آقا چه میگذرد و چه مطالبی را به ایشان گزارش میدهند؟ ایشان چه تصوراتی از اوضاع داخل ایران دارند که اینطور پشت سر هم بیانیه میدهند؟ لااقل آن مقداری که من لمس میکنم، جامعه ما هنوز این مقدار آمادگی را ندارد!» ( خاطرات سیاسی اجتماعی دکتر صادق طباطبایی جلد ۲ ص ۱۶۳)
در این زمینه روایت صادقانه عضو شورای انقلاب و نویسنده متن نهایی اساسنامه شورا، مرحوم مصطفی کتیرایی شنیدنی است که در مقام بیان «اینکه نطفه شورای انقلاب چگونه بسته شد» از جلسه برگزار شده در منزل شهید بهشتی می گوید: «پس از آنکه آقای خمینی به پاریس رفتند، بنده به خاطر دارم که جلسه ای [نیمه اول آبان ۵۷] تشکیل شد. همه هنوز فکر می کردند که سالها طول خواهد کشید تا رژیم پهلوی از پا درآید.» جلسه ای که به تعبیر ایشان در آن «سران بعدی انقلاب نظیر مطهری، بهشتی، باهنر، اردبیلی، خامنه ای، هاشمی، مهدوی کنی، بازرگان، دکتر سحابی، احمد صدر حاج سید جوادی و دیگران حضور داشتند. مهندس سحابی هم تازه از زندان آزاد شده بود» ایشان یکی از مباحث محوری این جلسه را چنین بیان می کند: «… پیش بینی و حدس و گمانهایی بود که درباره زمان سقوط رژیم و مسائل مربوط به اداره کشور پس از سقوط شاه مطرح می شد. تقریبا هیچکس حدس نمی زد که شتاب و سرعت پیروزی انقلاب تا این حد سریع باشد. در مورد زمان پیروزی و مدت مبارزه ای که برای متلاشی کردن رژیم می باید انجام می گرفت، هر کسی نظری ارائه می کرد. برخی معتقد بودند که دست کم پنج سال، بعضی حدود هفت سال و در خوشبینانه ترین نظریات، زمان دو ساله ای برای پیروزی انقلاب اسلامی مطرح گردید.»
درست در همین شرایط بود که امام خمینی در پاریس در تدارک بازگشت قریب الوقوع به ایران پس از خروج شاه و شناسایی اشخاص برای شورای انقلاب و دولت موقت انقلاب بود. امام خمینی همزمان با جلسه فوق الذکر، در دهم آبان ۵۷ در پاسخ به سوال خبرنگار گاردین که پرسیده بود : «آیا حضرت آیت اللَّه فکر میکنند که شاه به عنوان رئیس قوای مسلح بتواند از مبارزات حاضر بر ضد حکومتش جان سالم بدر برد (باقی بماند)؟ جواب : خیر،… امید میرود که ارتش به خود آید و به جنبش ملت بپیوندد. من مطمئن هستم که شاه از این مبارزات کنونی علیه خود و سلطنت خاندانش جان سالم بدر نخواهد برد – صحیفه امام ج ۴، ص ۲۴۵».
باورکردنی نیست که امام خمینی در ۱۴ آبان سال ۵۷ در حالی که شاه با تمام ارکان سلطنتش همچنان بر اریکه قدرت تکیه زده و به پشتیبانی آمریکا و غرب – که تا آخرین ساعات سقوط نظام سلطنتی ادامه داشت – امیدوار بود، طی پیامی به مردم ایران و جامعه جهانی اعلام کرد: «هدف اسلامی ما برچیده شدن رژیم سلطنتی و سرنگونی سلطنت سلسله پهلوی است … نظام حکومتی ایران جمهوری اسلامی است … و ما این پیشنهاد را در آتیه نزدیک به آرای عمومی رسما مراجعه می کنیم.» امام در پایان همین پیام خطاب به پیروانش نوشت: « عزیزان من! صبور باشید که پیروزی نهایی نزدیک و خدا با صابران است. خود و فرزندان نسل آتیه را سرفراز کنید که ایران امروز جایگاه آزادگان است؛– صحیفه امام ج۴، ص ۳۱۰».
با چنین اطمینانی بود که امام خمینی در تاریخ ۱۴ آبان ۵۷ در نامه ای – البته با رعایت نکات امنیتی توأم با اشارات و کنایات – خطاب به آیت الله بهشتی از تأخیر در معرفی اشخاص برای عضویت در شورای انقلاب ابراز نگرانی کرده و نوشته است: «پس از اهدای سلام و تحیت، وقت دارد سپری میشود و من خوف آن دارم که با عدم معرفی اشخاص، مفسده پیش آید. بنا بود به مجرد آمدن ایشان (م. ط) [: مرتضی مطهری] با اشخاص مورد نظر یکی یکی و جمعی ملاقات کنید و نتیجه را فوراً به اینجانب اعلام کنید. و نیز مرقومی که معرف باشد با خط و امضای عدد معلوم بفرستید. من در انتظار هستم و باید عجله شود، و نیز استفسار از بعضی آنها برای مسافرت به خارج. در هر صورت همه موضوعات که به شما و ایشان تذکر داده شد، لازم است با عجله انجام گیرد و اگر اشخاص دیگری نیز پیدا شد ملحق شود. والسلام – صحیفه امام ج۴، ص ۳۰۷».
در حقیقت نامه زیر که بعنوان سندی مهم از اسناد مربوط به شورای انقلاب اسلامی برای نخستین بار منتشر می شود، نتیجه اقدامات انجام یافته در پاسخ به نامه فوق می باشد:
توفیق آن زعیم عالیقدر را در بثمر رساندن این نهضت عظیم از خدای متعال خواستاریم.
۱۶ محرم الحرام ۱۳۹۹
۲۶ آذر ۱۳۵۷
[امضای آقایان:]
عبدالکریم موسوی اردبیلی محمد حسینی بهشتی اکبر هاشمی
محمد جواد باهنر مرتضی مطهری
متن نامه:
بسمه تعالی
رهبر و مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی خمینی دام ظله
با تقدیم تحیت و سلام بر طبق آنچه مقرر فرموده بودید در جلسات مشورتی متعدد روی صلاحیت همه جانبۀ آقایان مهندس مهدی بازرگان، سید احمد صدر حاج سید جوادی، مهندس مصطفی کتیرایی و مهندس عزت الله سحابی همه دوستان نظر موافق داشتند. طرح تشکیل شورا مطابق با آنچه در اساسنامه آمده است، ابتدا با یک یک آنان و بعد در یک جلسه مشترک با حضور همه دوستان با همۀ آنها مطرح شد و آنان نیز موافقت خود را اعلام کردند. اعضاء جلسۀ ما و چهار نفر نامبرده روی صلاحیت آقای دکتر سنجابی نیز همگی نظر موافق دارند ولی چون ایشان بازداشت بودند اخیرا با ایشان مذاکره بعمل آمده اما هنوز به نتیجه نهایی نرسیده است.
البته ایشان در این مذاکره زمینه مساعد نشان داده اند ولی نتیجه قطعی موکول به مذاکرت بیشتری است که با سرعت انجام خواهد گرفت و در اسرع وقت به استحضارتان خواهد رسید. افزایش افراد جدید بهتر است با توافق دوستان ما و شورایی که تشکیل می شود و تصویب نهایی حضرتعالی باشد. ما به نوبۀ خود روی افراد جدید بررسی می کنیم. در مورد اختیارات و وظایف شورای دوستان ما و شورایی که تشکیل خواهد شد نیز پیشنهادهای خود را خدمتتان ارسال خواهیم داشت. توفیق آن زعیم عالیقدر را در بثمر رساندن این نهضت عظیم از خدای متعال خواستاریم.
سه نکته درخور توجه با استفاده از متن سند فوق:
۱ – در این نامه سخن از دو شورا است و همانگونه که قبلا عرض کردم هیئت ۵ نفره اولیه و ۶ و ۷ نفره ای که بعدا تکمیل شد (مرکب از نامبردگان فوق و حضرات آقایان محمد رضا مهدوی کنی و سید علی خامنه ای) صرفا شورای معرفی کننده افراد برای عضویت در شورای انقلاب بوده است، نه هسته مرکزی شورای انقلاب؛ البته اعضای این هیئت کسانی بودند که امام خمینی آنان را با شناختی که داشته اند مستقیما (و بدون نیاز به معرفی و تأیید توسط هیئت و یا افراد دیگر) به عضویت شورای انقلاب منصوب نموده اند.
۲ – تاریخ تنظیم اساسنامه اجمالی شورای انقلاب که طبعا مورد موافقت امام خمینی بوده است قبل از ۲۰ دی ۱۳۵۷ (دو روز قبل از پیام عمومی امام خمینی در رابطه با اعلام تشکیل شورای انقلاب) می باشد که به عنوان تاریخ مندرج در ماده آخر این اساسنامه در متن دستنوشته همراه با اصلاحات امام خمینی آمده است. و با توجه به اینکه آقای مصطفی کتیرایی (نویسنده متن دستنوشته نهایی اساسنامه) بعد از (۲۶ آذر ۵۷ که تاریخ نامه فوق می باشد) به عضویت شورای انقلاب درآمده است قاعدتا مطالب اصلی این اساسنامه در هیئت ۵ نفره تهیه گردیده و همان متن در جلسات مشترک با ۴ نفر نامبرده در نامه و سایر اعضایی که بعدا جهت عضویت در شورا با آنان گفتگو شده است (تا زمان تنظیم و تصویب متن نهایی) مبنای گفتگو و شرط پذیرش نامزدهای عضویت بوده است.
۳ – دو سطر پایانی نامه نیز اشتباهی را که در برخی خاطرات و مقالات، تاریخ جلسات شورای انقلاب را آبان و آذر سال ۵۷ ذکر کرده اند تصحیح می نماید. بنابر این و به استناد مدارک مختلف می توان گفت نخستین جلساتی که به عنوان شورای انقلاب اسلامی بصورت رسمی و بر طبق اساسنامه تشکیل شده است در دیماه ۱۳۵۷ به بعد بوده است.
۲۷۲۷
مجله خبری یولن