این سفر مهندس بازرگان به آمریکا برای عادی سازی روابط بود؟ /سفارتی که تسخیر شد
این سفر مهندس بازرگان به آمریکا برای عادی سازی روابط بود؟ /سفارتی که تسخیر شد
به گزارش خبرگزاری یولن به نقل از پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳ آبان در تاریخ معاصر ایران مقارن با سه واقعه بسیار مهم و تاثیرگذار در انقلاب اسلامی است. ۱۳ آبان ۱۳۴۳ تبعید امام خمینی به ترکیه به دلیل اعتراض به لایحه کاپیتولاسیون، ۱۳ آبان ۱۳۵۷ کشتار دانشآموزان در مقابل دانشگاه تهران توسط رژیم پهلوی و ۱۳ آبان ۱۳۵۸ تسخیر سفارت امریکا در تهران توسط دانشجویان پیرو خط امام. هر سه این وقایع محورها و خطوط اشتراک بسیاری داشتند. واکاوی و بازخوانی سیر تحولات ۱۳ آبان از سال ۴۳ تا ۵۸ بدون شک نگاه جامع و کاملی را برای نسل امروز فراهم میکند.
به همین بهانه در گفت و شنودی با دکتر جواد منصوری از مبارزان نهضت اسلامی، اولین فرمانده سپاه پس از پیروزی انقلاب و معاون فرهنگی و کنسولی وزارت خارجه در دهه شصت مفهومشناسی وقایع ۱۳ آبان در تاریخ انقلاب اسلامی پرداختهایم که متن این گفتگو در ادامه از نظر میگذرد.
امام خمینی در ۴ آبان ۱۳۴۳، به تصویب طرح کاپیتولاسیون و مصونیت دیپلماتیک شهروندان نظامی و غیر نظامی امریکایی در ایران توسط مجلس اعتراض کردند و در ۱۳ آبان ۱۳۴۳، توسط ساواک دستگیر و از ایران تبعید شدند. تاثیر تبعید امام خمینی بر کشور و فضای جامعهی ایرانی بعد از تبعید را چگونه ترسیم میکنید؟
بعد از تصویب لایحهی کاپیتولایسیون و بازتاب این طرح در حوزهی علمیه، صدور اعلامیه توسط مراجع و سخنرانی بسیار مهم و تاثیر گذار امام خمینی در ۴ آبان ماه ۱۳۴۳، رژیم شاه تحث تاثیر شرایط و فشار دستور صریح امریکا قرار گرفت و در نتیجه امام خمینی به ترکیه تبعید شد. بنابراین تصویب طرح کاپیتولاسیون و تبعید امام در تاریخ معاصر به عنوان دو مسالهی مرتبط به هم و تاثیرگذار برجسته شده است. البته رژیم شاه و دولت امریکا هرگز تصور نمیکردند این دو مساله پیامدهای سنگینی برای آنها داشته باشد. امریکا تصور میکرد این دو حرکت به سلطه و حضور دائمی خود بر ایران و تقویت پایههای حکومت پهلوی کمک شایانی میکند و در سمت مقابل معترضین و ناراضیان حکومت پهلوی را سرخورده، مرعوب و مضطرب میکند. اما، اتفاقات بعد از آن درست نقطهی مقابل تصورات امریکا و دستگاه حکومت پهلوی بود؛ زیرا مخالفین به فعالیت پنهانی و زیرزمینی آن هم به صورت مداوم و پیوسته روی آوردند.
بحث سرنگونی رژیم محمدرضا شاه از همینجا به صورت جدی آغاز شد. اولین پیامد سیاستهای ذکر شده، کشته شدن حسنعلی منصور در مقابل مجلس توسط محمد بخارایی بود. رژیم در مقابل این حرکت، رئیس ساواک را برکنار کرد و خشونت رفتاری ساواک با معترضین به شدت افزایش یافت تا درس عبرتی برای دیگر مخالفین شود. محدودیتها از سمت ساواک، به شدت بالا گرفت. ساخت زندانهای نوین به منظور سرکوب مخالفین در ایران توسط اسرائیل آغاز شد. زندان اوین و کمیته، دو مورد از معروفترین این زندانهاست. در کنار این تدابیر داخلی؛ اولین گروههای ساواک برای تعلیم شکنجه عازم اسرائیل شدند. بدین ترتیب میزان دستگیریها و سرکوبها به شدت افزایش یافت. به همبن منظور میگوییم که “قانون کاپیتولاسیون”و “تبعید امام خمینی” وضعیت مبارزه و مبارزان را در ایران به شدت تحت تاثیر قرار داد و فعالیتهای زیرزمینی در حد گسترده رو به فزونی و ازدیاد بود و رژیم پهلوی با خیالی آسوده و البته غافل از تداوم تحرکات ضد حکومتی تصور میکرد که جزیره ثبات را در داخل ایران ساخته است.
آیا تحولات ۱۳ آبان ۵۷ را میتوان مولود رویدادهای بعد از ۱۳ آبان ۴۳ دانست؟
بله، دقیقاً همینطور است. در ادامهی مخالفت با سلسله تحولات داخل کشور و تداوم مبارزات و سرکوبهای ضد حکومتی و به مناسبت سالگرد تبعید امام و محکومیت کاپیتولاسیون در ۱۳ آبان ۵۷، که در حقیقت دنبالهی مخالفتهای ۱۳ آبان ۴۳ بود، در نقاط مختلف کشور و از جمله دانشگاه تهران موج اعتراضات شدت گرفت. دانشجویان و مردم عادی تجمع بینظیر رسمی و عمومی ترتیب دادند. رژیم که آماده سرکوب معترضین بود با ورود دانشآموزان مدارس اطراف دانشگاه تهران به میدان اعتراض، نبرد مسلحانه را علیه آنان آغاز کرد. این واکنش شدید نظامیان رژیم علیه دانش آموزان، موجب شعلهورتر شدن زبانههای آتش انقلاب شد. به طوریکه محمدرضا شاه را به نطق تاریخی خود در ۱۵ آبان ۵۷ واداشت. اما زمان عکس العمل مناسب از سمت حاکمیت گذشته بود و این سخنرانی بسیار دیرهنگام بروز داده شد.
و اما واقعهی ۱۳ آبان ۵۸، واکنش مردم انقلابی در تداوم دخالتها و سیاستهای نادرست دولت امریکا بود. بعد از وقوع انقلاب، مارکسیستها بارها در تلاش بودند تا وارد سفارت امریکا در تهران شوند. به منظور ناکامی آنها نیروهای ویژهای در مقابل سفارت امریکا گذاشته شد تا چپهای مارکسیستی نتوانند وارد حریم سفارت امریکا شوند. از سویی دیگر خود امریکاییها هیچ درکی از روند رو به جلوی انقلاب نداشتند و بر سیاستهای خصمانهی خود علیه ایران مداومت میکردند و قدرت انقلاب را دست کم گرفته بودند. تصورشان این بود میتوانند با اجرای طرحی مشابه کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، انقلاب را از مسیر خود خارج کرده و رژیم پهلوی را برگردانند. بنابراین به ضدیت، تبلیغ علیه انقلاب و حتی شرکت در جریانهای تجزیه طلبی در شهرهای مرزی ایران، دشمنی خود را با ایران و انقلاب آشکارتر کردند. اما دولت موقت نیز نتوانست سیاستی همراستا و همجهت با انقلابیون از خود بروز دهد. دولت موقت به تساهل، تسامح و سازش با امریکا اعتقاد داشت. در حالیکه امریکاییها هیچ تمایلی به سازش نداشتند و قطعنامههای مکرری علیه ایران در کنگره امریکا تصویب میشد.
به دنبال تحولات جهانی ما شاهد ورود محمدرضا شاه در مهرماه ۱۳۵۸، به امریکا هستیم. نقل قولهای متفاوتی از حضور وی در امریکا وجود دارد. برخی میگویند که شاه ایران برای معالجه بیماری سرطان خود وارد امریکا شده و بعضی دیگر حضور وی را در جهت دلجویی دولت امریکا از او میدانند. در هر صورت این زنگ خطری برای انقلابیون محسوب میشد که دولت امریکا با این عمل نشان میدهد که هنوز دست از محمدرضا شاه نکشیده است.
از طرفی دیگر، در مهرماه همان سال در حاشیهی اجلاس الجزایر مهندس بازرگان دیدار و مذاکره با برژینسکی مشاور امنیت ملی امریکا دارد. اگر چه مشروح مذاکرات بهطور کلی منتشر نشد ولی میگویند این دیدار، در جهت عادیسازی روابط امریکا با ایران بوده است. اینجا بود که انقلابیون احساس خطر کردند. و تعدادی از جوانان و دانشجویان پیرو خط امام و انقلاب حرکت مهندس بازرگان را برنتابیدند و در تلاش برای تسخیر سفارت امریکا برآمدند تا مخالفت خود را علیه عادی شدن روابط و حضور امریکاییها در ایران اعلام کنند.
به طور عادی این حرکت باید به تایید امام خمینی و شورای انقلاب میرسید. اما کسانی که طراحی این کار را به عهده گرفتند این طور گفتند که خوب است ما این کار را انجام دهیم و اگر حضرت امام تایید کرد ما در سفارت میمانیم و اگر تایید نکرد سفارت را تخلیه میکنیم. و در چند روزی که در سفارت باقی میمانیم، طی بیانیهای نظرات خودمان را در مورد انقلاب و اعتراضمان را علیه عملکرد امریکا به اطلاع جهانیان میرسانیم؛ زیرا در شرایط عادی رسانههای بین المللی و دستگاه تبلیغاتی دنیا هیچ فعالیتی بر علیه امریکا نداشتند. در حقیقت جوانان انقلابی تسخیر سفارت امریکا را در جهت رساندن پیام انقلاب به دنیا انجام دادند و با همین هدف و طی برنامهریزی قبلی هم زمان با سالگرد کشتار دانش آموزان و تبعید امام و تصویب کاپیتولاسیون اجرا کردند تا پیام خود را که مخالفت با سیاستهای سلطه طلبانهی امریکا بود به گوش جهانیان برسانند و البته زمان برپایی مراسم سالگرد ۱۳ آبان به مناسبت کشتار دانشآموزان را بهترین زمان دیدند.
۲۷۲۱۸
مجله خبری یولن