یک ساعت سپاهی شد، اشکش درآمد یکی از بچهها بلند شد و گفت: پاسدار به این راحتیها اسیر نمیشود. اصلاً قیافه ما به پاسدارها نمیخورد. ارشد همه حرفها را ترجمه کرد،... 4 سال پیش بیشتر بخوانید