فارس

هفدهم ربیع الاول مبدأ تاریخ اخلاق و مهرورزی

به گزارش یولن از شیراز، چشم انتظاری یک طلوع ناب به سر رسید و به اشتیاق آمدنت، سحرخیزتر از هر روز به پیشواز طلوع خورشید تازه از حسن خلق و نیک‌نامی ات می‌روم تا شاید رازی که قرن‌هاست زمبن و زمان از آمدنت در دل دارند را بیابم.

امروز شعاع عشق وسعت گرفته و دامن زمین هزاران هزار مرتبه، فوج گل‌های صلوات را از خورشیدی که نامت را هر لحظه هزاران بار در پرتو مهربانش می‌تاباند، پر و به سراسر کائنات هدیه می‌کند.

امروز قلب جهان آفرینش با هجای یک نام می‌تپد و به راستی ماه فرومانده از جمال محمد(ص) و هیچ سروی پس از شنیدن نامت توان ایستادن ندارد، آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی و هر آن کس که عطر گل محمدی به مشامش خورده است، چشم در چشم خورشید درخشان از شعاع نامت سر تعظیم فرود آورده و بر فراز قله‌های افتخار پیروی از مکتب سراسر عشقت، دل جلا می‌دهند و نامت را زمزمه و صلوات را هم‌خوانی می‌کنند.

به راستی چه سری در این نام چهار حرفی نهفته شده که خدا هم با خلق و شنیدنش لبخند به زمین و زمان و هر چه در آن است هدیه می‌کند، محمد، نامی سرشار از ستودگی و نجابت، نامی سرشار از ایمان و امانت داری و عشق و آرامش.

آری محمد، هم او که پاسخ تمام معماهای دوران بود، هم او که حاصل یک عشق مکتوب در عرش الهی است، هم او که بی مهابا به زمین روح بخشید.

محمد، همان که تابستانش را ابرها سایه‌بان بودند و زمستانش را صخره ها پناه، همان که وجودش تابناک ترین چراغ شد در کوره‌راه جهل و ظلمت حاکم شده بر دنیا، هم او تسکین شد بر دل بی‌قرار حرا و ذره ذره صخره‌هایش را لایق شنیدن اقرأ باسم ربک… کرد.

آری محمد، هم او در آسمان‌ها به خواست حی سرمد، احمد است و در زمین محمد(ص)، او که تجلی آمین فرشتگان است و خیرالمرسلین و تبلور رحمة للعالمین و به راستی شایسته شنیدن إنک رسول امین و انسان کامل در راه مبین است.

رسالتش، تداوم مهرورزی است و روز میلادش، مبدأ تلألو اخلاق و جان کلامش، اتمام مکارم اخلاق است و مصداق احسن الخالقینی که هزاران فتبارک الله هم آن را کفایت نمی‌کند.

با آمدنش یخرج الحی من المیت معنا یافت و امین با مسما شد، تاج مادری بر سر آمنه رفت و اقتدار عبدالله در مقام پدری او محل اجماع اشاره‌ملائک و جن و انس شد.

من عند الله روانه زمین شد تا همگان باور کنند که الله احد و صمد، آمد تا برای زمین و زمینیان ملموس شود که چون اویی هرگز لم یلد و لم یولد.

حضرت باران، آمدی تا کام خشک و تلخ زمین، طعم شیرین سیراب شدن را از گوارای نامت بچشد، آمدی تا زندگی معنا بگیرد و دلدادگی قرار یابد و عشق تعبیر و تأویل شود و احسن الحال فرصت نمود یافتن پیدا کند.

درود خداوند بر تو باد، آن گاه که خانه دوست، آکنده از عطر عاشقانگی ها شد و نجوای نمازت، دل از آسمان ربود، درود خداوند بر تو باد، آنگاه که با حضورت دل از آشفتگی‌های حاملان حجرالاسود بردی، درود خداوند بر تو باد، آنگاه که امین مکیان شدی و درود خداوند بر تو باد آنگاه که دل از دیار بریدی و غربت را به قصد قربت برگزیدی و عبورت مبدأ یک تاریخ ماندگار شد.

درود خداوند بر تو باد، آنگاه که به یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک لبیک گفتی و با ندای الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی آب پاکی من کنت مولاه فهذا علی مولاه را بر دست‌ها ریختی و ندای شفافیت را در میان هزاران لبیک گو سر دادی تا غدیر نقطه عطف تاریخ اسلام و وعده‌گاه حق طلبان شود.

و اینک ای پیام‌آور مهر، ای اسوه اخلاق و مهرورزی، ای هم‌تبار نور، ای منشأ آگاهی و دانایی و ای پدر فاطمه(س)، با صداقتی از جنس خدیجه(س) و شجاعتی از جنس علی(س) و عشقی از جنس سلمان و درایتی از جنس مقداد و سیاستی از جنس ابوذر، کشکول معرفت را بر دوش گرفته و هر آنچه می‌توانیم از مکارم اخلاقت که آغازش تداوم تبسم و میانه‌اش خوش زبانی و وفای به عهد و ادامه‌اش حق طلبی و صدق و راستی است، ذخیره می‌کنیم تا راستین بودنمان را در پیروی ات ابلاغ کنیم.

ما جاماندگان در شعب ابی‌طالب ناآگاهی و افتادگان در دام دنیای مدرن سنت گریز، امروز را مبدأ یک آغاز دوباره، با شناخت همراه با عمل به دستورات و راه راستین شما می‌دانیم و با ایمان به دستورات و آورده‌های شما رسول خاتم(ص)، به قصد همراهی‌تان پا در رکاب آخرین ذخیره خدا(عج) در زمین می‌شویم و با باور و عمل به دستورات مبین شما، هر آنچه گفته‌ایم را در عهدنامه‌ای تازه با صهبای دانش و تجربه و نیاز به خوب بودن و تمنای کرم و عنایت شما و صادق آلتان امضا می‌نماییم، باشد که در زمره عاشقان و پیروان واقعی وحدت گرای شما و مبلغان دین مبین اسلام و رهروان صدیق راه آگاهانه صادق آل محمد(ع) باشیم.

انتهای پیام/د

 


دانلود نرم افزار

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا