«فوتبال برتر» با اجرای او گاهی روبهجلو بوده، اتفاقهای خوبی رقم زده، اما آنچیزی که طی چند وقت اخیر از او در مواجهه با بحث تیم ملی میبینیم نوعی محافظهکاری مصلحتاندیشانه است که اصلاً به نفع فوتبال نیست.
انگار او و برنامهاش بخشی از پروژه آرام کردن فوتبالدوستان نسبت به نتایج تیم ملی هستند تا بعد از کنترل جو موجود با قلعهنویی در جام جهانی ادامه بدهیم.
این موضوع را میتوان از حرفهای قلعهنویی در برنامه میثاقی فهمید، مثل وعدههایش برای امتیاز گرفتن در جام، جشن گرفتن در کشور بعد از نتایج تیم ملی در این جام، حتی وعده دعوت از بازیکنانی مثل نوراللهی و ترابی که همهاش شبیه وعدههای انتخاباتی بود تا مباحث فنی؛ البته وارد چالش نشدن میثاقی با قلعهنویی هم خودش گویای هدفگذاری مشخص برنامه بود. درحالیکه بسیاری از ادعاها و حرفهای قلعهنویی محل تامل جدی بود و از یک چهره رسانهای دلسوز و باتجربه توقع داریم وقتی میداند ادعایی درست یا دقیق نیست، موضع بگیرد و نقش نماینده افکار عمومی را بازی کند.
اما میثاقی غیر از اینکه تلاش کرد قلعهنویی را به چالش نکشد در بخشی از برنامه به صراحت اعلام کرد که هدفش دفاع از تیم ملی است که البته باید بخوانیم دفاع از قلعهنویی. اما فرق این دو چیست؟ برای درک بهتر ماجرا کمی به عقب برگردیم. زمانیکه اسکوچیچ با تیم ملی بهترین نتایج ممکن در انتخابی را گرفته بود
در همین برنامه «فوتبال برتر» بدترین برخورد ممکن با او شد. میثاقی خیلی راحت به او گفت مشخص است که قبل از جام جهانی برکنار خواهید شد. اسکوچیچ هم گفت نمیخواهم برای خودم ترحم بخرم، اگر باشم ادامه میدهم و … آنروزها برخلاف امروز که تلویزیون از سادهترین اتفاقات فوتبالی دستاوردسازی میکند عملکرد اسکوچیچ راحت نادیده گرفته شد؛ از رفتار غیرحرفهای و غیراخلاقی فدراسیون و دو کاپیتان تیم با اسکوچیچ هم توسط چهرههای رسانهای از جمله تلویزیون صرفنظر شد؛ عادل فردوسیپور هم در همان بستر مجازی که داشت بیشتر از کیروش حمایت کرد تا اسکوچیچ و نتیجه این شد که تیم ملی با کیروش بدترین نتیجه تاریخ کشور در جام جهانی را بگیرد. اما حالا چه شرایطی را تجربه میکنیم؟
حمایت از قلعهنویی شده برابر حمایت از تیم. در حالیکه بهترین روش برای اینکه بتوانیم از عملکرد تیم ملی در جام جهانی مطمئن شویم، این است که امروز نقد منصفانهای بر عملکرد فنی قلعهنویی و کادرش داشته باشیم و پیشتاز این موضوع باید فراگیرترین رسانه ما یعنی تلویزیون و مهمترین برنامه فوتبالی یعنی «فوتبال برتر» باشد. حتی شاید بیشتر از قلعهنویی، نوک پیکان انتقادها باید سمت فدراسیون باشد. بهخاطر اینکه روند آمادهسازی تیم، بازیهای تدارکاتی و خیلی چیزهای دیگر کمابیش در بدترین شرایط ممکن طی چند دورهای است که در جام جهانی حضور داشتیم. اما در عوض مقابل دلسوزی کارشناسان، پیش کسوتان و برخی رسانهایها، گزارشگران، مجریان و کارشناسان تلویزیونی در نوعی حمایت ویژه از فدراسیون و کادر تیم ملی هستند. حتی میثاقی که بعد از جام ملتها کمی با انتقادها از تیم ملی و فدراسیون در حال ترمیم برندش بود هم به تنظیمات کارخانه برگشته و این نگرانی ایجاد میشود که خروجی ماجرا بشود مثل دورههای قبلی که نتیجه لازم را نگرفتیم.
خلاصه اینکه معنای دلسوزی برای تیم ملی حمایت اینچنینی از کادر فنیاش نیست آقای میثاقی.
17302
