فرهنگ و هنر

شعر ۵ استاد در وصف امیر ظلم‌ستیز و یتیم‌نواز/ «دین» جز تولای امیرالمومنین نیست

شعر ۵ استاد در وصف امیر ظلم‌ستیز و یتیم‌نواز/ «دین» جز تولای امیرالمومنین نیست

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات یولن، استاد غلامرضا سازگار (میثم)، استاد محمدجواد غفورزاده (شفق)، استاد حبیب چایچیان (حسان)، استاد سیدمیرآقا همدانی (مفتون) و استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه) پنج شاعر فاضل و نامداری هستند که اشعار ماندگاری در وصف و مدح مولا علی علیه‌السلام دارند. یولن، امروز به مناسبت میلاد مسعود و فرخنده مولی‌الموحدین، امیرالمومنین این سروده‌های نغز و زیبا را دستچین کرده است تا بخوانید و لذت ببرید.

استاد غلامرضا سازگار

ای‌کعبه! داری یک‌ جهان جان در بر امشب 
الحق که از هر شب شدی زیباتر امشب 

آغوش جان را باز کن جانانه آمد 
هنگام قربانی است، صاحب خانه آمد 

جبریل را از بهر دربانی بیاور 
مانند اسماعیل قربانی بیاور 

ای کعبه! حقّ صاحب خود را ادا کن 
حجّاج را در مقدم مولا فدا کن 

خیل ملائک کعبه را در بر گرفتند 
بت‌ها به کعبه ذکر یا حیدر گرفتند 

حِجر و حَجر، رکن عراقی، رکن شامی 
گویند مولا مقدمت بادا گرامی 

زمزم، به اشک شوق، جان را شست‌وشو دِه 
هر چار رکن کعبه را با هم وضو دِه 

مکه تجلی‌گاه داور گشته امشب 
کعبه گریبان چاک حیدر گشته امشب 

ای کعبه بنگر وجه الله الصمد را 
آغوش بگشا، بار دِه، بنت اسد را 

تاریخ می‌گوید علی مولود کعبه است 
مولود کعبه نه، بگو موعود کعبه است 

او پیش‌تر از کعبه بوده نکته این است 
پس کعبه مولود امیرالمومنین است 

مکه به توفیق ولایت محترم شد 
امشب حرم از مقدم مولا حرم شد 

سرّی است در این خانه باید لب فرو بست 
حتی حرم این راز پنهان را ندیده‌ست 

از چار رکن کعبه پرسیدم علی کیست 
گفتند با حیرت خدا هست و خدا نیست 

حجر و صفا و مروه و زمزم ندانست 
از بیت کردم این سؤال، او هم ندانست 

تصویر حسن غیب در آیینه اوست 
قرآن نازل ناشده در سینه اوست 

از اول خلقت علی مشکل‌گشا بود 
عالم نبود و آن جمال دلگشا بود 

او از خدا حکم دو عالم را گرفته 
او در تکامل دست آدم را گرفته 

خورشید، اسرار درون را با علی گفت 
پیش از درخشیدن همانا یاعلی گفت 

پیغمبران هم با علی بودند و هستند 
پیش از نبوت با خدا این عهد بستند 

جبریل ذکر «لافتی الا علی» گفت 
حتّی محمّد هم به خیبر یا علی گفت 

حکم از خدا بود و قلم دست علی بود 
در فتح خیبر هم عَلَم دست علی بود 

اوصاف حیدر را نماید کس چگونه؟ 
جان محمد را ستاید کس چگونه؟ 

خلقت کجا داند کجا داند علی کیست؟ 
تنها خدا داند خدا داند علی کیست 

این کفر نبوَد، تا خدا دارد خدایی 
با دست حیدر می‌کند مشکل‌گشایی 

آنان که از میزان حق، حق را ربودند 
والله خاک کفش قنبر هم نبودند 

کی فتح کرده بدر و احزاب و احد را؟ 
کی کشته با یک ضربه عمرو عبدود را؟ 

کی در شب معراج با احمد نشسته؟ 
کی بر سر دوش محمد بت شکسته؟ 

کی کرده در میلاد، قرآن را قرائت؟ 
کی خوانده بر کفار آیات برائت؟ 

کی جز علی نفس پیمبر شد؟ بگویید 
آیینه زهرای اطهر شد؟ بگویید

کی در اخوت شد برادر با محمّد؟ 
کی غیر حیدر شد برابر با محمّد؟ 

کی بهر حفظ جان احمد ترک جان گفت؟ 
کی جان به کف بگرفت و جای مصطفی خفت؟ 

کی یک تنه ره بست بر خیل عدو تنگ؟ 
کی بر بدن آمد نود زخمش به یک جنگ؟ 

کی جز علی بر خصم خود شمشیر بخشید؟ 
کی جز علی یک شب چهل منزل درخشید؟ 

کی مثل حیدر جوشن بی‌پشت پوشید؟ 
کی در تمام جنگ‌ها چون او خروشید؟ 

کی جز علی از اشک طفلی داشت پروا؟ 
کی غیر حیدر با محمد کرده نجوا؟ 

ای اهل عالم آیه اکمال دین چیست؟ 
این «لافتی الا علی» درباره کیست؟ 

آن‌کس ‌که خواندش خواجه کل، کلِ دین کیست؟ 
میزان حق غیر از امیرالمومنین کیست؟ 

ای تیغ حق از«بدر» تا «صفین» حیدر!
نفس محمد یا ابوالسبطین حیدر!

شیر خدا و شیر پیغمبر تویی تو 
حیدر تویی، حیدر تویی، حیدر تویی تو 

تو مصطفی را مهری و قهری علی جان 
او شهر علم و تو درِ شهری علی جان 

این شهر غیر از تو در دیگر ندارد 
اسلام جز تو یا علی حیدر ندارد 

تو پای تا سر رحمهٌ للعالمینی 
هم جان شیرین نبی، هم جانشینی 

من کیستم یک قطره ناچیزِ ناچیز 
کز بحر جودت گشته‌ام لبریزِ لبریز 

بی‌تو خدا را بندگی کردم؟ نکردم 
جز با ولایت زندگی کردم؟ نکردم 

تابید از اول در دلم نور هدایت 
هرگز نخواندم یک نماز بی‌ولایت 

یک باغ گل دارم، اگر خارم علی جان 
هر کس که هستم دوستت دارم علی جان 

لطف غیورت کی مرا وا می‌گذارد؟ 
کی در جهنم دوستت پا می‌گذارد؟ 

دوزخ که جای دوستان مرتضی نیست!
آخر جهنم را مگر شرم و حیا نیست؟!

حتی اگر در قعر دوزخ پا گذارم 
از شعله‌های خشم آن باکی ندارم 

با این سخن داد از درون دل برآرم 
آتش مسوزان! من علی را دوست دارم 

میثم همین‌ است و همین است و جز‌ این نیست 
«دین» جز تولای امیرالمومنین نیست

استاد محمدجواد غفورزاده (شفق)

سه روز بود، که در مکّه بی‌قراری بود 
نگاه کعبه، پر از چشم انتظاری بود

سه روز صبح شد و سایبان حِجر و حَجَر
سحاب رحمت و ابرِ امیدواری بود

به احترام شکوفایی گل توحید 
سه روز کار حرم عشق و رازداری بود

ز هجر روی علی، کار «حِجر اسماعیل»
در این سه روز و سه شب، ندبه بود و زاری بود

پس از سه روز از آن روی ماه پرده گرفت
حرم که محرم اسرار کردگاری بود

صفای آینه از چشم «مَروه» می‌تابید
شمیم آینه از «مُستَجار» جاری بود

زمین به مقدم مولود کعبه، می‌نازید 
هوا هوای بهشتی، زمین بهاری بود

فرشتگان خدا، در مقام ابراهیم
سرودشان، غزل عشق و بی‌قراری بود

سحر به زمزم توحید، آبرو بخشید 
علی، که زمزمه چشمه در صحاری بود 

قسم به وحی و نبوّت که در کنار نبی
علی تمام وجودش، وفا و یاری بود

نشست بر لبش آیات «مؤمنون» آری
علی که جلوه آیات جان نثاری بود

چگونه نخل عدالت نمی‌نشست به بار 
که اشک چشم علی گرم آبیاری بود

امیر ظلم‌ستیز، افسر یتیم‌نواز! 
یگانه آینه عدل و استواری بود

همین نه مکّه از او عطر ارغوانی یافت
مدینه از نَفَس او بنفشه‌کاری بود

علی، تجسّم اخلاص بود و صبر و امید
علی، تبلور ایمان و پایداری بود

علی، به واژه آزادگی تقدّس داد 
علی، تجلّی ایثار و بردباری بود

جهان کوچک ما حیف درنیافت که او 
پر از کرامت فضل و بزرگواری بود

قسم به کعبه که سجّاده گل‌افشانش 
ز خون جبهه او باغ رستگاری بود…

استاد مرحوم حبیب چایچیان (حسان)

در قبله‌گه راز فرود آمد ماه 
یا زادگه علی بود بیت‌الله

از کثرت اشتیاق، دیوار شکافت 
تا این‌که ره وصال گردد کوتاه

مهمان چو در آغوش حرم جای گرفت
افکند خدای پرده بر سِرُّ الله

در بسته و دیوار به هم آمده بود
جمعی همه خیره گشته بر آن درگاه

از راز و نیاز بنده و معبودش
در خلوت آن خانه نشد کس آگاه 

در باز نشد گرچه بسی کوشیدند
هر دیده به صد سؤال می‌کرد نگاه 

هرجا سخن از قصه بیت‌الله بود
افتاد حکایت حرم در افواه 

نومید شدند و مات و حیران ماندند
تا باز مگر خدای بگشاید راه 

تا این‌که به پیش چشم حیرت‌زدگان
دیوار شکافت بار دیگر ناگاه

از بیت خدا برون یدالله آمد
لاحولَ و لا قوهَ إلّا بالله 

شد حبس نفس‌ها چو جمالش دیدند
تا آینه گَرد غم نگیرد از آه 

با بنتِ اسد خود اسدالله آمد
از بیت احد مهر درآمد با ماه 

بوسند خلایق حجرالاسود را چون
یاد کنند از آن خط و خال سیاه 

خاموش حسانا که مقام است بلند
ترسم بود این گفته کوتاه گناه

استاد مرحوم مفتون همدانی 

نرسد اگر به علی کسی‌
به کجا رود؟ به کجا رسد؟
به خدا قسم که اگر کسی
به علی رسد، به خدا رسد

سوی انبیا، سوی اولیا
ز طریق حب و ولا بیا
که به جایی ار برسد کسی
ز طریق حب و ولا رسد

ز خودی برون ننهاده پا
نرسیده است به هیچ جا
چو کسی ز راه دگر سزد‌
سر او به عرش علا رسد

ز ره طلب به ولی برس
ز ره ولی به علی برس
که به خضر تا نرسد کسی
نتوان به آب بقا رسد

در کس به غیر علی مزن‌
ره کس به جز ره او متن
که ازین در و ره اگر کسی
برسد به نور هدی رسد

نبود چو غیر علی کسی
ز درش به عرش علا رسی
که به اوج عزت اگر کسی
برسد به فرّ هما رسد

نه به کعبه رو نه به دیر رو
نه به فکر رو نه به سیر رو
ز منیّت ار گذرد کسی
ز ره علی به منا رسد

به مروت ار بنهی قدم
تو به مروه ای به خدا قسم !
به ره علی ز صفا قدم‌
نهد ار کسی، به صفا رسد

به علی اگر تو یکی شوی
ز دنس رهی و زکی شوی
به جز این اگر ملکی شود
ملکیتت به خطا رسد

تو شنیده‏ ای به بقا اگر 
ز طریق فقر و فنا رسی
ز علی رسد چو کسی اگر 
به طریق فقر و فنا رسد

چو کسی مزکیّ و متقّی
شود از طریق علی شود
ز طریق بندگی علی
کسی ار رسد، به تقی رسد

نه همی ز «ناد علیِ» او
شود آبگینه «سینجلی»
ملکوت هم پی صیقلی 
ز غبار او به جلا رسد

نرسد اگر که ز لافتی
به ثبوت نفی تو زاهدا
نه ز «لم» رسد، نه ز «لو» رسد‌
نه ز «ما» رسد، نه ز «لا» رسد

به مریض دل نرسد شفا
ز دوای بوعلی از خدا
مگر از محبت مرتضی
مرض دلی به شفا رسد

من «کبریایی» خسته را
بده ساقیا ز می‏ ولا
ز شراب حب علی مگر 
همه درد من به دوا رسد

استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)

خدا مرا ز ولای علی جدا نکند
من و خیال جدایی از او؟ خدا نکند

به آنچه در حق من می‌کند خوشم اما
خدا کند که دلم را ز خود جدا نکند

کسی که جانب بیگانه را نگه دارد
نمی‌شود که نگاهی به آشنا نکند

به خانه‌زادی او کعبه می‌کند اقرار
دلِ شکسته علی را چرا صدا نکند؟

کسی ز کار دلی عقده وا نخواهد کرد
اگر اشاره به دست گره‌گشا نکند

سزد به حضرت او منصب یداللّهی
که غیر او گره از کار خلق وا نکند

مرا حواله به لعل لب مسیح مده
که جز نگاه تو درد مرا دوا نکند

خدا کند که قَدَر اَندر این لیالی قَدْر
مرا به هجر تو این قَدْر مبتلا نکند

چه لذتی‌ست ندانم به زخم شمشیرت
که کشته تو دمی فکر خون‌بها نکند

انتهای پیام/


دانلود نرم افزار

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا