غیبت کبرای مدیریت انقلابی در دانشگاه شیراز/ مدیران و اساتید انقلابی راه برونرفت از سیاستزدگی دارالعلم شیراز
به گزارش یولن از شیراز، دانشگاه شیراز و به تعبیر رهبر انقلاب(مدظلهالعالی) دارالعلمی در دارالعلم است و به عنوان یک دانشگاه سطح یک در ایران، یکی از برترینهای کشور از جهات مختلف است که با توجه به این تعبیر رهبری، انتظار میرود تفکر غالب در این دانشگاه نیز متناسب با این عنوان و همسو با پیامهای نهفته در عنوان سومین حرم اهل بیت (ع) و جهانیسازی اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی باشد.
این دانشگاه به عنوان یک دانشگاه مهم، جامع و مادر که از جهات مختلف، از جمله دانشگاههای برتر دنیا و ایران است و باید به عنوان یک پایگاه جامع علمی فرهنگی در سومین حرم اهل بیت(ع)، مولد ایدهها و افکار علمی نو، همراه با پیوست فرهنگی شایسته و جهانشمول و ویژه باشد تا بتواند نقش واقعی و حساس خود را در پیشبرد اهداف عالیه انقلاب و نظام و تمدن نوین اسلامی ایفا کند.
دانشگاهی که انتظار میرود مدیریت آن، با عنوان دارالعلم بودن این دانشگاه و با توجه ویژه به سیاست گذاری در مسیر تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی پیش برود و با هدف پیادهسازی تفکر انقلابی در میان دانشجویان و کادر سازی و پرورش نخبگان تراز انقلاب اسلامی، در سایه علم و پژوهش همراه با اخلاق اسلامی و جهانی سازی اهداف انقلاب و سبک زندگی اسلامی ایرانی، با به کارگیری اساتید انقلابی و پاکسازی فضای دانشگاه از سیاستزدگی و تفکر غربگرا و جایگزین کردن اندیشه ناب اسلامی، گام بردارد.
شاید بسیاری از افرادی که در این دانشگاه تحصیل یا تدریس و یا حتی مدیریت میکنند، اطلاع چندانی از تاریخچه و سیاستهای حاکم بر شکلگیری بخشهای مختلف آن و نیز تاکید افراد یا مؤسسه های خاص بر پیاده سازی الگوهای غربی در این دانشگاه ندارند.
وجود ۵۰ مرکز تحقیقات و پژوهشکده و ۱۰ قطب مطالعاتی در شاخههای مختلف و ۲۵ مجله علمی در دانشگاهی که از نظر تعداد دانشجویان و اساتید نیز یکی از پرتعدادترین دانشگاههای کشور است و در ۶۰۰ رشته در مقاطع مختلف تحصیلی دانشجو دارد و برخورداری از حدود ۲۰۰ رشته در مقطع دکترا نیز از افتخارات آن است، مهمترین دلیل برای تاکید بر پالایش جدی اساتید و مدیران آن است.
مرور کارنامه مدیران دانشگاه شیراز و بررسی سیاستهایی که در گزینش اساتید و ارتقاء اعضای هیأت علمی در دههها و سالهای اخیر بر این دانشگاه مادر حاکم بوده است، بیانگر این است که نگاه مدیریتی در این دانشگاه، به طور مداوم و پیوسته منطبق با سیاستهای ناب انقلاب اسلامی نبوده است و در حال حاضر نیز متناسب با محورهای ۷ گانه بیانیه گام دوم نمیباشد.
شاید دور از ذهن باشد که کرسیهای تدریس در دانشگاهی که به تعبیر رهبر انقلاب دارالعلم است، غالبا در اختیار افرادی است که نه تنها موافق بسیاری از اصول نظام اسلامی نیستند، حتی در مسیر وزش باد موافق در این حوزه هم قرار ندارند.
عدم حضور اساتید تراز انقلاب اسلامی در بسیاری از کرسیهای تدریس این دانشگاه، اخراج بی دلیل اساتید جوان و نخبه، برگزاری برنامههای هدفمند و بدون پیوست فرهنگی، حاکم شدن نگاه حزبی بر تصمیمگیریهای مختلف و تکرار ناکارآمدیها با انتخاب و گزینش و چینش مدیران امتحان پس داده تنها بخشی از درد دل دانشجویان و اساتید دلسوز و دغدغهمند این دانشگاه است.
در دانشکده الهیات که باید اساتید زبده انقلابی و معتقد و باورمند به شجره طیبه ولایت مطلقه فقیه، اندیشههای ناب اسلامی را به دانشجویان تزریق کنند و قله انقلابیگری و دیانت و مرکز ثقل پرورش دانشجویان متعهد به نظام و انقلاب باشند، شاهد حضور افرادی هستیم که با غالب کردن نگاه مغایر با اندیشه ناب اسلامی و انقلابی، تاریخ اسلام و انقلاب و اصل مهم ولایت مطلقه فقیه را کاملا سلیقهای و غیرواقعی و با هدف تربیت دانشجویانی غربزده و فطرت گریز ارائه مینمایند و انتخاب اساتید در این بخش نیز با تکیه بر همین نگاه انجام میشود.
بسیاری از خوانندگان این مطلب و دانشجویان و اساتید، اتفاقات سالهای ۹۶ و ۹۷ دانشگاه شیراز را از یاد نبردهاند، روزهایی که با باندبازی و لابیگری ۳ استاد نخبه و جوان و انقلابی از دانشکده مهندسی این دانشگاه اخراج شدند، شدت بی تدبیری و ظلم تا جایی بود که این ۳ استاد در یک بیانیه مشترک نوشتند: متأسفانه در دانشگاه قانون جنگل حاکم است و گروههای مختلف با زور و باندبازی و لابیگری کار را پیش میبرند.
چالش انتخاب رئیس دانشگاه شیراز در هفتههای اخیر و باطل کردن حکم ریاست ابلاغ شده به شیخی از طرف وزارت علوم و انتخاب مؤذنی به عنوان سرپرست این دانشگاه نیز یکی دیگر از اتفاقات دور از جایگاه و شأن دانشگاه شیراز بود که با عبور رسانهها، نادیده گرفته شد.
مرور دوران ۴ ساله ریاست بدون دستاورد سرپرست فعلی دانشگاه شیراز و پیشبینی تکرار دوباره سالهای ۸۸ تا ۹۲ نیز برگ دیگری از حکایت تلخ گذشته بر این دانشگاه است که اگر با تغییر ساختار مدیریتی و جایگزینی مدیران جوان انقلابی و اساتید نخبه جوان و مؤمن و پای کار با غربزدههای سکولار همراه نباشد، ریشه بسیاری از مشکلات تقویت و بذرهای دشمن نیز بیش از پیش در این دانشگاه کاشته و پرورش مییابند.
انتظار میرود با قرار گرفتن در گام دوم انقلاب و با آیینه عبرت شدن تجربههای گذشته و هموار کردن مسیر حضور نیروهای انقلابی در بخشهای مختلف این دانشگاه، اسباب تحول و بر مدار انقلاب قرار گرفتن دارالعلم شیراز فراهم شود.
یولن با درک ضرورت پایداری دارالعلم بودن دانشگاه شیراز از جهات مختلف، تغییرات مدیریتی پیشرو را رصد و در ادامه به صورت ویژه مورد تحلیل و بررسی قرار میدهد.
انتهای پیام/س