به گزارش خبرگزاری یولن، دستگیری امام خمینی (ره) پس از سخنرانی تاریخی معظم له، در ۱۳ خرداد ۱۳۴۲ش، (عاشورای ۱۳۸۲ق) در مدرسه فیضیه، سرآغاز قیام ۱۵ خرداد بود. در این سخنرانی رهبر کبیر انقلاب، حکومت محمدرضا پهلوی را به حکومت یزید تشبیه کرد.
به روایت صداوسیما، دو روز پس از سخنرانی امامخمینی، در نیمهشب پانزدهم خرداد، نیروهای امنیتی، ایشان را به اتهام اقدام بر ضد امنیت داخلی، اما در واقع با هدف دور ساختن امام از مردم و حوزه علمیه و بیتأثیر کردن سخنان ایشان، دستگیر کردند.
مرجعیت، مردم و انگیزهی مذهبی؛ عناصر سه گانه قیام ۱۵ خرداد
دستگیری امامخمینی واکنش گسترده علما و مردم را در تهران، قم، ورامین و شهرهای دیگر در پی داشت. هر چند محمدرضا پهلوی، قیام مردم را بلوا، اقدامی وحشیانه و نتیجه اتحاد ارتجاع سرخ و سیاه نامید و سعی کرد تا آن را به خارج از مرزها و اشخاصی همچون جمال عبدالناصر نسبت دهد. اما خاستگاه واقعی قیام ۱۵ خرداد که منبعث از نقش و جایگاه روحانیت شیعه در جامعه ایران و پیروی مردم از آن است، بر کسی پوشیده نیست.
رهبر معظم انقلاب، در خطبههای نمازجمعه تهران در چهاردهم خرداد ۱۳۶۱ در باره عناصر سه گانه این قیام اشاره کردند: «در ۱۵ خرداد سه عنصر وجود داشت. یکی عنصر مردم بود، یکی عنصر رهبر و امام بود و سومی عنصر انگیزهی مذهبی و روح شهادتطلبی و فداکاری برای خدا بود. نطفهی انقلاب ما با این سه عنصر بسته شد».
مرجعیت، مردم و انگیزهی مذهبی؛ عناصر سه گانه قیام ۱۵ خرداد
در این نوشتار سعی خواهد شد که ضمن تبیین برخی وقایع و پیامدهای دخیل در قیام ۱۵ خرداد، این سه عنصر، بازخوانی شود.
پیشینه موضوع
رژیم پهلوی در ماه محرم ۱۳۸۲ ق (خرداد ۱۳۴۲)، وعاظ و روحانیون را ملزم کرد که در سخنرانیها از بیان سه مطلب خودداری کنند:
– علیه شخص اول مملکت سخن نگویند.
– علیه اسرائیل مطلبی گفته نشود.
– به مردم نگویند که اسلام در خطر است.
اما با شروع ایام عزاداری محرم، به خصوص در تاسوعا و عاشورای ۱۳۸۲ق (۱۳۴۲ش) شهرهای مختلف ایران به صحنه انتقاد علنی از رژیم پهلوی تبدیل شد. در روز عاشورا امام خمینی در مدرسه فیضیه حکومت محمدرضا پهلوی را به حکومت یزید تشبیه کرد.
مرجعیت، مردم و انگیزهی مذهبی؛ عناصر سه گانه قیام ۱۵ خرداد
دستگیری امام خمینی پس از این سخنرانی تاریخی در ۱۳ خرداد ۱۳۴۲ش، (عاشورای ۱۳۸۲ق) در مدرسه فیضیه و برخی رخدادها در سال ۱۳۴۱ و ۱۳۴۲، سرآغاز قیام ۱۵ خرداد بود.
مهمترین رخدادها
– قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی مصوب ۱۳۴۱ش؛ تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی که شرط اسلام و «سوگند به قرآن» در مراسم تحلیف حذف شده بود و افراد میتوانستند با هر کتاب آسمانی مراسم تحلیف را به جای آورند، با مخالفت شدید حضرت امام خمینی و دیگر علما روبهرو شد. رهبر کبیر انقلاب در این زمینه، نسبت به خطر «نفوذ فرقه بهائیت در ارکان دولت» هشدار داد.
– انقلاب سفید؛ که ادامه برنامه جامع اصلاحات اقتصادی و اجتماعی ایران با برنامهریزی آمریکا بود و محمدرضا پهلوی در فروردین ۱۳۴۱، شخصاً اجرای آن را تعهد کرد. اعلام همهپرسی این طرح در۶ بهمن ۱۳۴۱ با اعتراض امامخمینی و روحانیون و احزاب مختلف همراه شد.
– حمله مأموران حکومتی به مدرسه فیضیه در فروردین ۱۳۴۲؛ عوامل حکومت شاه با برهم زدن مراسم سوگواری شهادت امام صادق (ع) در جمعه ۲ فروردین سال ۱۳۴۲ش (۲۵ شوال ۱۳۸۲ق) به ضرب و شتم طلاب و مردم پرداختند.
این وقایع، تظاهراتِ مردم علیه رژیم پهلوی را تشدید کرد و شعارهایی به طرفداری از امام خمینی و علیه شاه و حکومتش سر داده شد و حکومت در واکنش به این رویدادها و به منظور تهدید و پایان دادن به تظاهرات، امام خمینی و گروهی از روحانیون را دستگیر کرد.
عنصر رهبری و مرجعیت
قیام پانزده نه تنها به رشد آگاهی و تفکر انقلابی در مردم منجر شد، بلکه باعث شد تا فرهنگ نوین مبارزه با محوریت روحانیت و بهویژه امامخمینی پا بگیرد. امامخمینی از سال ۱۳۴۱ مبارزه علنی با رژیم پهلوی را آغاز کرد و در ۲۲ اسفند ماه ۱۳۴۱ در اعلامیهای خطاب به علما و روحانیون، به علت تلاش رژیم پهلوی برای نابودی احکام ضروری اسلام، عید نوروز سال ۱۳۴۲ را عزای ملی اعلام کرد و از آنان خواست عید را عزا بگیرند تا مردم از مصائب گریبانگیر اسلام و مسلمانان آگاه شوند. برخی از علمای دیگر نیز عید را عزا اعلام کردند. مخالفت و انتقاد امامخمینی و سایر نیروهای مذهبی، در واکنش به تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی – که مفاد آن غیرقانونی و ضدمذهبی تلقی میشد – اوج گرفت و طی یک روند ۹ ماهه به قیام پانزده خرداد منتهی شد. (خلجی، کتاب نقد، شماره ۲۲)
پس از دستگیری حضرت امام خمینی، حوزههای علمیه نجف، کربلا و کاظمین به حمایت از امام (ره)، تلگرافهایی به سران کشورهای اسلامی و سازمانهای بین المللی مخابره و کشتار پانزدهم خرداد رژیم را به شدت محکوم کردند. تمام این اتفاقدر حالی صورت میپذیرفت که در مطبوعات کشور هیچ خبری از حقایق و وقایع منعکس نمیشد. از طرفی مراجع تقلید، اعلامیهای صادر کردند، مبنی بر این که امام خمینی (ره) مجتهد جامعالشرایط و مرجع تقلید است و برپایه قانون از محاکمه و تعرض مصون است. در اوایل تابستان ۱۳۴۲، نیز امام موسی صدر راهی اروپا و شمال آفریقا شد، تا از طریق واتیکان و الازهر، شاه ایران را برای آزادسازی امام تحت فشار قرار دهد. در پی این اقدامات و فشارها، رژیم مجبور شد، برای فرو نشاندن نارضایتیهای عمومی، امام خمینی (ره) را در ۱۵ فروردین ۱۳۴۳ش آزاد کند.
عنصر مردم و خودباوری مبارزاتی
از ویژگیهای بارز و مهم قیام پانزده خرداد از «فراگیر بودن و همگانی بودن» در کنار «خودجوش بودن» این قیام است که همهی گروههای غیرحاکم را دربر میگرفت. هرچند برخی از نظریهپردازانِ چپ کوشیدند قیام پانزده خرداد را حرکتی یکسونگرانه از سوی مذهبیون برشمارند و انگیزهی حرکت نیروهای مذهبی را در بهخطر افتادن موقعیت مالکان و مصالح روحانیت قلمداد کنند؛ ولی واقعیت این بود که رهبر قیام، خود را رهبر یک قشر خاص اجتماعی نمیدانست و حتی عمومأ در سخنرانی هایش به وضعیت فقرا توجه خاصی داشت، بههمین خاطر خاستگاه اجتماعی قیام را باید در وجود همهی اقشار جامعه و از همهی طبقات جامعه جستوجو کرد و نگاهی به اسامی شهدا، مجروحین و دستگیرشدگان قیام پانزده خرداد نشان میدهد که از دانشجو تا کارگر و از روحانی تا بازاری در این قیام شرکت داشتند. (حنیف، ۱۳۸۶، ص ۱۰۳)
با آنکه عدم همراهی احزاب و جریانهای فعال سیاسی با قیام ۱۵ خرداد، بهره برداری از تمام ظرفیتهای این قیام را کمرنگ کرد، ولی زمینه و امکان مردمیِ مصادره این قیامِ کاملاً اصیل و دینی، از دست روشنفکران و دگراندیشان گرفته شد. سرکوب خونین قیام ۱۵ خرداد هر چند به ظاهر موجب سرخوردگی برخی از مبارزان و فعالان سیاسی و ایجاد خفقان عمومی شد، اما تجلی توانمندی مبارزاتی مردم و نمود قدرت اجتماعی روحانیت، زمینههای حضور گسترده مردم در صحنههای خونین آینده را فراهم آورد و نوعی «خودباوری مبارزاتی» را نهادینه کرد. (نشریه پانزده خرداد، شماره ۴۷، ص ۴۷۲)
عنصر مذهبی و روحیه شهادت طلبی
قیام ۱۵ خرداد تجلی تقابل با نظام ستم شاهی حتی با دست خالی است. مردم با شهادتطلبی و فداکاری در این قیام مشارکت کردند و با ایستادگی در مقابل نیروهای امنیتی، مقاومت خود را در برابر رژیم نشان دادند. از این رو حرکتی ممتاز و پیشروانه است که تقریباً از همه جریانهای غیر مذهبی، سبقت میگیرد و از این حیث در عین حال که گامی جدی و مهم تلقی میشود، زمینه و پایه اساسی علنی و عمومی شدن مبارزات امام خمینی (ره) با رژیم شاه و نظام استعمار است را نیز رقم میزند. ۱۵ خرداد، اثبات همان شناخت عمیق اجتماعی امام خمینی (ره) از جامعه ایرانی است، آن حضرت در این باره تأکید داشتند: «مراجع اسلام، علمای دین و پیشوایان مذهب در هر زمانی با تکیه بر اسلام با قلدرها مقابله کردهاند. امروز هم هر دست خیانتکاری که برای لطمه زدن به اسلام دراز شود با قدرت اسلام قطع می شود. مراجع اسلام ایران و نجف در مقابل تجاوز به احکام اسلام و خیانت به مسلمین ساکت نمینشینند و در این امر تنها نیستند، کلیه مردم ایران، عشایر ایران، بلکه ملتهای سایر کشورها پشتیبان مراجع دین هستند و اهانت به قرآن را تحمل نمیکنند.» (صحیفه امام، ج، ۱ ص ۸)
قیام پانزده خرداد، تأثیرات شگرفی بر فعالیت مبارزان گذاشت، بهطوریکه به نقطهی عطف پیروزی انقلاب اسلامی بدل شد. این قیام در ابتدا منجر به تشکیل انجمنهای اسلامی شد، بهطوریکه پس از قیام پانزده خرداد انجمنهای اسلامی بازار، دانشجویان و دانشآموزان شکل گرفت. در واقع با این اقدامات، رهبری مخالفان رژیم پهلوی به اسلامگرایان منتقل شد و نیروهای چپ و ناسیونالیست به انزوا کشیده شدند. ماهیت قیام پانزده خرداد ماهیت این قیام را میتوان در «استقلالطلبی و دینخواهی یک ملت» دانست که بدون اتکا به هر نوع نیروی خارجی و صرفأ با تکیه بر عناصر سه گانه مرجعیت، مردم و دین خواهی و روحیه شهادت طلبی، شکل گرفت. امامخمینی (ره) در اینباره میفرمایند: «پانزده خرداد برای اسلام بود و به اسم اسلام بود و به مبدئیت اسلام و راهنمایی روحانیت پانزده خرداد را بهوجود آوردند.» (صحیفهی نور، ج ۷، ص ۵۳)
فرجام سخن
قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، در وهله نخست به افزایش رشد سیاسی روحانیت و حوزههای علمیه و ورود به صحنههای سیاست کشور، الگو قرار گرفتن مذهب برای مبارزه و رویکرد بیشتر نیروهای مبارز به مذهب، رشد و آگاهی تودههای مردم و تکامل مبارزات سیاسی آنها، تثبیت مرجعیت و رهبری امامخمینی با تأکید مراجع، علما، حمایت و پشتیبانی مردم، احساس ضرورت تشکل برای ادامهی مبارزه منجر شد. همچنین قیام تاریخی ۱۵ خرداد علاوه بر افزایش آگاهی سیاسی مردم و تعیین و تثبیت رهبری آن، گروههای سیاسی غیرمذهبی و ملی را به حاشیه راند.
حضرت امام (ره) در همان ابتدا در تبعید نیز مبارزات خود را به صورت جدی پی گیری کردند و در عین حال که با نگارش تحریر الوسیله، به طرح مسائل سیاسی – اجتماعی اسلام در کنار مسائل عبادی میپرداختند و بر شعارِ استعماری «تفکیک دین از سیاست» خط بطلان کشیدند، رهبری قیام را نیز از طریق شاگردان و پیروانش در کنار روشنگری، انجام میدادند.
قیام ۱۵خرداد را میتوان ریشه انقلاب اسلامی دانست. چرا که جریان فکری منبعث از اسلام و مرجعیت شیعه، پایههای انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ را پی ریزی کرد و در نهایت به تأسیس یک «نظام سیاسی مستقل» تحت عنوان «ولایت فقیه» انجامید.
۲۹۲۱۱