یولن – رسول سلیمی – تنشهای کارائیب، با استقرار گسترده ناوگان نظامی ایالات متحده به اوج رسید. این اقدام که ظاهراً علیه قاچاق مواد مخدر است، به عنوان ابزاری برای فشار بر رژیم نیکولاس مادورو، رئیس جمهور ونزوئلا، تفسیر میشود و ثبات ونزوئلا را به چالش میکشد. مادورو ادعا کرده: «این استقرار نقض حاکمیت ماست.»
دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، نیز در بیانیه کاخ سفید تأکید کرد که هدف مقابله با «نارکوتروریستها» است اما تحلیلگران به اهداف پنهان اشاره دارند.
استقرار ناوگان آمریکا در کارائیب تنشهای نظامی را به سطح بیسابقهای رسانده و رژیم ونزوئلا را در حالت دفاعی قرار داده است. ناو هواپیمابر جرالد فورد با بیش از ۴۵۰۰ نیروی دریایی، همراه با ناوشکنهای آرلی برک، پروازهای B-52 و F-35 را تسهیل کرده که به عنوان نمایش قدرت تفسیر میشود. دادههای سی ان ان نشان میدهد بیش از ۲۰۰ پرواز نظامی در هفته گذشته ثبت شده و حملات به ۱۰ قایق مشکوک، ۴۰ کشته بر جای گذاشته است.
اثرات امنیتی این حملات، شامل بسیج ۱۲۵ هزار نیروی ونزوئلایی است که اقتصاد این کشور را بیشتر تحت فشار قرار میدهد. اثرات بینالمللی تنش با متحدان مادورو مانند روسیه را افزایش میدهد، جایی که مسکو تجهیزات ضد هوایی Igla-S ارسال کرده است و اثرات اقتصادی غیرمستقیم، توقف صادرات نفت از بنادر کارائیب است که درآمد ارزی این کشور را به نقل از سی ان ان، ۱۵ درصد کاهش میدهد.
روایت رسمی آمریکایی این تنشها را ضروری برای مقابله با «نارکوتروریستها» میداند اما نقش CIA در عملیات مخفی را پنهان میکند. این در حالی است که مؤسسه بروکینگز اشاره کرده که افزایش تنشها، خطر جنگ نیابتی را افزایش میدهد. از سوی دیگر، بیانیههای مادورو در تجمعات، ترس از تهاجم را برجسته میکنند. این تحلیل که بر واقعیتهای میدانی تمرکز دارد، افزایش تنشها و اعتراضات داخلی را تشدید میکند و مهاجرت را به ۸ میلیون نفر میرساند.
این در حالی است که اختلال در تجارت نفت ونزوئلا با استقرار ناوگان، صادرات را به شدت مختل کرده و اقتصاد جهانی را تحت تأثیر قرار داده است. تحریمهای دریایی دسترسی به بازارهای آسیایی را مسدود کرده و شرکتهای کشتیرانی را از همکاری با شرکت های بیمه منع میکند. دادههای وال استریت ژورنال، کاهش ۲۵ درصدی صادرات نفت (از ۹۰۰ هزار بشکه روزانه به ۶۷۵ هزار) را نشان میدهد که اثرات اقتصادی کمبود ارز و تورم را به دنبال دارد.
این در حالی است که مهاجرت و بیثباتی داخلی با فشار نظامی، ونزوئلا را به بحران انسانی عمیقتری کشانده است. بیش از ۷ میلیون پناهنده، کشورهای همسایه را تحت فشار قرار داده و اعتراضات کاراکاس را شعلهور کرده که به گفته الجزیره، به ۱۰۰ هزار مهاجر جدید در هفته گذشته افزایش پیدا کرده است. همچنین اثرات اقتصادی شامل از دست رفتن نیروی کار ماهر و کاهش تولید است. اثرات امنیتی، نفوذ گروههای مسلح در این کشور را افزایش میدهد. اثرات بینالمللی، فشار بر سازمان ملل برای کمکهای بشردوستانه است که روایت رسمی غربی مهاجرت را نتیجه سوءمدیریت میداند اما نقش تحریمها را کمرنگ میکند.
در نتیجه تغییر اتحادها، ونزوئلا را به سمت روسیه و چین سوق داده و تنش با آمریکای لاتین را افزایش میدهد. رویکردی که حمایت مسکو با ارسال تسلیحات، پکن با وامهای نفتی، رژیم را پایدار نگه داشته است. از یک منظر، استقرار ناوگان آمریکا رفتارهای تصمیمگیران را بر اساس محرکهای روانی و اجتماعی تحلیل میکند و نشان میدهد چگونه فشار خارجی رفتار رژیم مادورو را به سمت بسیج دفاعی سوق میدهد. ترامپ با نمایش قدرت، رفتار تهاجمی را برای کسب حمایت داخلی انتخاب کرده، جایی که نظرسنجیها (Levada Center، ۲۰ اکتبر) ۶۰ درصد آمریکاییها را حامی عملیات ضدقاچاق نشان میدهد.
اما مادورو در پاسخ، رفتار پروپاگاندایی را تقویت کرده و ارتش را بسیج کرده تا وفاداری را حفظ کند، همانطور که بیانیههایش ترس از «امپریالیسم» را برجسته می کند. این در حالی است که در تحلیل رفتار روسای جمهور دو کشور میتوان به این مسئله اشاره کرد که ترامپ رفتار ریسکپذیر را برای تقویت تصویر «قوی» انتخاب میکند، در حالی که مادورو با انکار بحران، رفتار انکارگرایانه را برای حفظ پایگاه اجتماعی اتخاذ مینماید. از سویی، روایت غربی رفتار مادورو را «غیرعقلانی» میسازد اما عوامل اجتماعی مانند تحریمها را نادیده میگیرد. در این چارچوب، سقوط رژیم از طریق تغییر رفتار نخبگان نظامی قابل پیشبینی خواهد بود چه آنکه به نظر می رسد اگر محرکهای آمریکا (مانند تحریمهای بیشتر) ادامه یابد، رفتار مادورو به سمت مذاکره چرخش کند، اما خطر رفتارهای افراطی مانند حملات نامتقارن وجود دارد.
در مجموع اینکه چگونه آمریکا با افزایش هزینههای رژیم مادورو، سقوط را تسریع میکند، مسئله محوری است. ترامپ، با استقرار ۱۰ هزار نیرو، فایده بازدارندگی را بر هزینههای دیپلماتیک ترجیح داده، جایی که محاسبات نشان میدهد فشار حداکثری درآمد نفت ونزوئلا را ۲۰ درصد کاهش میدهد. مادورو در مقابل، فایده حفظ قدرت (حمایت روسیه و چین، ۶۰ میلیارد دلار وام) را بر هزینههای اقتصادی اولویت میدهد. اروپا نیز با محاسبه فایده مهاجرت کمتر (کاهش ۱۰۰ هزار پناهنده)، سیاست تحریم را ادامه میدهد، در حالی که روسیه فایده دسترسی به نفت ارزان را میبیند. باید دید نظام سیاسی ونزوئلا تاب آوری لازم در شرایط فشار نظامی و اقتصادی را خواهد داشت؟
۲۱۳/۴۲
 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
