فرهنگ و هنر

باغستانی: بعد از «اسلام»، «مردم» پرکاربرد‌ترین کلمه در ادبیات امام خمینی بود

باغستانی: بعد از «اسلام»، «مردم» پرکاربرد‌ترین کلمه در ادبیات امام خمینی بود

به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه یولن، بعد از گذشت بیش از چهار دهه از عمر جمهوری اسلامی همچنان سؤالاتی در رابطه با ماهیت و چیستی آن از سوی عوام و خواص مطرح می‌شود، این‌که نظام حال حاضر ایران نظامی شبیه به حکومت‌های دموکراسی است یا خیر؟ ولایت‌فقیه و حکومت ولایی چه تفاوتی با نظا‌م‌های توتالیتر و اقتدارگرا دارد؟ 

حجت‌الاسلام سعید باغستانی، عضو هیأت علمی مؤسسه امام خمینی در گفت‌وگو با خبرنگار اندیشه یولن درباره چیستی جمهوری اسلامی گفت: نظام جمهوری اسلامی یک نظام مردم‌سالار از نوع دینی است. مردم‌‌سالاری‌ دینی یعنی یک حکومتی که ساختار و شکل اجرایی در آن شبیه به نظام دموکراسی است که با دخالت مستقیم یا غیر‌مستقیم اکثریت مردم تنظیم شده است و از لحاظ ساختار و شکل‌گیری نظام، قطعا  اراده و خواست مردم اصل است و استمرار و نِیل به اهداف نیز با همکاری و همراهی ملت صورت پذیر خواهد بود.

وی ادامه داد: اما محتوای نظام را مذهب امامیه/اسلام در بر می‌گیرد که در آنجا خواست و رأی مردم در طول شریعت حقه منشأ اثر است. به عبارتی دیگر در محتوا و اِعمال تصمیم، دین محور امور است و اراده ملت در صورت هماهنگی با آن موضوعیت و ارزش پیدا می‌کند و خواست مردم با توجه به دین هدایت می‌شود، نه این‌که دین با اراده مردم بخواهد دگرگون شود.

مردم‌سالاری دینی چیست؟

باغستانی بیان کرد: در جمهوری اسلامی دو رکن مقبولیت و مشروعیت حرف اساسی را می‌زنند. این مقبولیت به وسیله مردم شکل می‌گیرد. یعنی شکل‌گیری این حکومت به اراده آن‌هاست. اما محتوا را اسلام مشخص می‌کند و قرار نیست چون مردم رأی دادند لزوماً هر قانونی هم با رأی آن‌ها شکل بگیرد. در این صورت اسلامیت نظام زیر سؤال می‌رود.

وی افزود: حضرت امام(رحمه‌الله علیه) نیز در سخنان خویش به همین موضوع اشاره دارند، ایشان می‌فرمایند:«جمهوری مورد نظر ما به همان معنایی است که در همه جا جمهوری است لکن این جمهوری به یک قانون اساسی متکی است که قانون اسلام می‌باشد، این‌که ما جمهوری اسلامی می‌گوییم برای این است که هم شرایط منتخب و احکامی که در ایران جاری می‌شود این‌ها بر اسلام متکی است لکن انتخاب با ملت است و طرز جمهوری هم همانی است که در همه جا هست.» مقام معظم رهبری هم در پاسخ به تقدم جمهوریت یا اسلام در نظام ایران پاسخ داده‌اند که این یک بحث بی‌معنا و یک بحث انحرافی‌است چون اسلامیت و جمهوریت دو عنصر جدا از هم نیستند که به یکدیگر وصل شده باشند و یک حقیقت را به وجود آورده باشند، بلکه جمهوریت در دل اسلامیت وجود دارد. از سخنان حضرت آقا به خوبی بر می‌آید که نظام جمهوری اسلامی یک نظام ترکیبی از چند ایدئولوژی نیست بلکه یک حقیقتی است که در جوهره اسلام وجود دارد. 

مردم؛ پرکاربرد‌ترین کلمه در ادبیات امام خمینی

عضو هیأت علمی مؤسسه امام خمینی در ادامه بیان کرد: یکی از مسائلی که خیلی مهم است و می‌توانیم آن را با قاطعیت بگوییم این است که نظام جمهوری اسلامی که بیش از چهار دهه از عمرش می‌گذرد و توسط معمار آن یعنی امام خمینی طرح‌ریزی شد و به وسیله مردم به تصویب رسید، مردمی‌ترین حکومت در طول تاریخ ایران است. یعنی تا پیش از این ما هیچ حکومتی که با رأی و نظر مردم بخواهد شکل بگیرد نداشته‌ایم.

وی با بیان اینکه گاهی چنین غرضی از بحث جمهوریت و اسلامیت قصد می‌شود که امام اصل را بر قدرت‌گیری خود گذاشته بود و سخن از مردم و جمهوریت از سر اضطرار و شرایط بوده‌ است، تصریح کرد: با نگاهی به سخنان امام خمینی به اهمیت جایگاه مردم پی خواهیم برد. مثلا در وصیت ایشان بعد از کلمه «اسلام»،«مردم» پر کاربرد‌ترین واژه است. عباراتی نظیر: ما هرچه داریم از مردم است، مردم ولیّ نعمت ما هستند، میزان رأی ملت است و… به خوبی نمایانگر بحث مردم در  هندسه فکری ایشان است.

باغستانی گفت: اساساً یکی از مهم‌ترین تفاوت‌ها و نقطه امتیازاتی که حضرت امام نسبت سایر رهبران دینی، نظیر آیت‌الله کاشانی و سیدجمال اسدآبادی داشته‌ است، همین مقوله توجه به مردم بود. مسیری که امام آغاز کرد از ابتدا تا پیروزی و تا تصمیمات بعد از انقلاب همه‌و‌همه با مشارکت ملت بود.

وی افزود: هنگام قیام و ایجاد نهضت مبارزه اسلامی امام خمینی،  حرف اصلی این بود که احکام اسلام به گونه‌ای است که محتاج حکومت و مقررات است و این احکام محدود به زمان و مکانی خاصی چون عصر نبوی نیست، بلکه در دوران غیبت با توجه به ادله عقلی و نقلی اداره جامعه اسلامی به عهده فقیه جامع‌الشرایط است و این نه برای قدرت‌گیری و حب ریاست بلکه به آن جهت است که اساساً عالم دین است که توانایی این را دارد با توجه به احکام دین جامعه دینی را مدیریت کند.

دموکراسی به سبک خاندان پهلوی

باغستانی با اشاره به مثالی از عدم جایگاه مردم در تصمیم‌های سیاسی تا پیش از انقلاب و خود رأی بودن سلاطین پهلوی خاطر نشان کرد: تیمورتاش، از سال ۱۳۰۴ تا سال ۱۳۱۱ وزیر دربار رضاخان بود. او در رابطه با هشتمین دوره مجلس شورای ملی به تمامی فرمانداران و مسئولین زیر دست چنین نوشت که:« طبق صورتی که ارسال گردیده است باید جدیت لازم به عمل آید که این اشخاص جهت مجلس انتخاب شوند(!).» یعنی افرادی از طرف دربار انتخاب می‌شدند و این افراد باید در مجلس حضور پیدا می‌کردند که عملاً جایگاه صوری و فُرمی بودن انتخابات را این مثال روشن می‌کند. تیمورتاش در ادامه می‌نویسد:«اعلی حضرت اقدس شهریاری علاقه‌مند هستند که باید اشخاص مندرجه در این متن به هر قیمتی که شده است انتخاب شوند و در صورتی‌که توان انجام این مأوریت را ندارید از تاریخ ملاحظه این حکم تا ۴۸ ساعت از خدمت استعفا دهید.»

وی ادامه داد: در مورد پهلوی دوم هم وضع به همین منوال بود. مهندس بازرگان در این باره جمله‌ای دارند که جالب است، ایشان در مورد رأی‌گیری در حکومت پهلوی می‌گویند:«از معجزات صندوق‌ها این بود که محمد را می‌انداختند در صندوق فضل‌الله بیرون می‌آمد.»

انتهای پیام/


دانلود نرم افزار

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا